يکشنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۳ 29 September 2024
يکشنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۲
کد خبر: ۸۱۷۵۶
اختصاصی فراز

روایت یک کارگر معدن: چاره‌ای نداریم جز این که راه بیاییم!

«این‌جا را گاز برداشته، من چه کار کنم؟ کارفرما نمی‌گذارد، پیمانکار گوش نمی‌کند، خودم هم زورم نمی‌رسد. من اگر به اداره کار گزارش کنم، فردا همان طرف می‌آید به پیمانکار می‌گوید این آقا گزارش داد». این را «مهدی» می‌گوید. کارگری که سال‌ها روز و شب خود را در معدن گذرانده است...
نویسنده :
ثمین عباسی

ماده ۸۵ قانون روابط کار می‌گوید برای صیانت از منابع انسانی و منابع مالی کشور ارگان‌هایی مثل شورای عالی حفاظت فنی و وزارت بهداشت موظف هستند در جهت اجرای دستورالعمل‌های کاری و تامین بهداشت محیط کار اقداماتی را انجام دهند. قانون اما جایی در زندگی روزمره کارگرهای معدن ندارد. «مهدی» می‌گوید: «ارگان‌هایی شبیه اداره کار و تامین اجتماعی مستقیما با کار در ارتباط هستند اما من بیست‌ساله در معدن کار می‌کنم؛ هیچ‌وقت این‌ها را ندیدم جز موقع حادثه».

 

واحد ایمنی هیچی ندارد...

به نظر می‌رسد واحد «اچ‌اس‌ای» (HSE) یا «بهداشت، ایمنی و محیط‌زیست» از نظر درآمد و جایگاه شغلی، در نسبت با دیگر واحدهای معدنی، در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارد. «اچ‌اس‌ای» زیرمجموعه کارفرماست؛ به همین خاطر مسئول این واحد نمی‌تواند جایی را که پرخطر است، به راحتی تعطیل کند. «مهدی» می‌گوید: «ما هیچ اختیار عملی نداریم؛ تمام وظیفه روزانه ما این است که بر اساس استانداردهای «ایزو ۴۵۰۰۱» سندسازی انجام دهیم. طبق آیین‌نامه ایمنی معدن، فرضا برای هر نفر در یک جبهه کار باید مقدار معینی هوا وجود داشته باشد اما اگر این طور نبود واحد ایمنی هیچ قدرتی ندارد که بخواهد کاری بکند. چرا؟ چون زیرمجموعه کارفرما است. چهار بار که کار را تعطیل می‌کنی، یا حقوقت کم می‌شود یا اخراج می‌شوی. من مسئول واحد ایمنی چاره‌ای ندارم جز این که راه بیایم». 

 

کسی حاضر نیست در معدن کار کند

«مهدی» سال ۸۳ با دیپلم می‌رود برای اولین بار در معدنی در زنجان شروع به کار می‌کند. بعدها درس می‌خواند تا مدرک کارشناسی‌ارشد مهندسی «اچ‌اس‌ای» را می‌گیرد. او درباره وضعیت کلی نیروهای این واحد می‌گوید: «با توجه به شرایط معادن مثل دور افتاده بودن و سختی محیط کاری، تعداد خیلی کمی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دولتی یا دانشگاه‌های برتر در معادن کار می‌کنند؛ همه یا داخل شهر مشغول به کارند یا در بخش‌هایی مثل نفت و فولاد فعالند. یک سری افراد ضعیف که در دانشگاه‌های سطح پایین‌تر درس خوانده‌اند، می‌آیند در واحد ایمنی کار می‌کنند. به جد می‌گویم افرادی که در «اچ‌اس‌ای» معادن هستند، خیلی‌هاشان اصلا سواد ایمنی ندارند».

 

سالم بودی، بمان! مریض شدی، برو!

بحث دیگر تعهد مدیران نسبت به سلامت نیروی انسانی در محیط کار است. مدیران ما الان همه دنبال تولید هستند. یعنی هیچ مدیری دنبال این نیست که در موازات تولید، به فکر ایمنی هم باشد. طبق آیین‌نامه «کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار»، ماهیانه باید کمیته‌ای با حضور کارفرما و نماینده‌های واحد فنی و ایمنی برگزار شود. «مهدی» می‌گوید: «این جلسات باید برگزار شود، کارفرما حضور داشته باشد و مغایرت‌ها ذکر و رفع شود اما مدیران ارشد اصلا این جلسات را نمی‌آیند!»

آن طور که «مهدی» می‌گوید، کارفرما از یک طرف اصلا تلاش نمی‌کند کارگر سر پا بماند، از طرفی هم او را تا سالم است می‌خواهد؛ از پا افتادن یعنی اخراج. «ما الان در معدن نیرویی داریم که مشکل عضلانی یا ریوی دارد، چون توانایی کار کردن ندارد، راحت اخراج می‌شود؛ هیچ ارگانی هم پشتیبان‌اش نیست. چه‌قدر مامور از اداره کار برای بازدید معادن می‌آید‌؟ چندبار شده از وزارت بهداشت کسی بیاید وضعیت بهداشتی و سلامت محیط را ببیند؟ اگر اهمیتی به وضعیت ایمنی می‌دادند خوب بود، ولی فعلا که وضع خیلی خراب است».

 

نهادهای دولتی، حامی پیمانکار!

«مهدی» می‌گوید کارگران هیچ پشتیبانی ندارند؛ صدای اعتراض‌شان در وحشت از اخراج خفه می‌شود. «از نظر قانونی کارهایی باید انجام شود. باید یک نهادی باشد، یک تشکلی باشد. جایی که بتوان مستقیما مغایرت‌ها و نواقص را گزارش کرد؛ یک ارگانی باشد که این‌ها را پیگیری کند. این‌جا را گاز برداشته، من چه کار کنم؟ کارفرما نمی‌گذارد، پیمانکار گوش نمی‌کند، زورم نمی‌رسد. باید یک ارگان دولتی پشت این باشد. من اگر به اداره کار گزارش کنم، فردا همان طرف به پیمانکار می‌گوید این آقا گزارش داد».

همکار «مهدی» را دو ماه نشده اخراج می‌کنند چون طبق وظیفه‌اش نواقص ایمنی محل کار را به اداره کار گزارش داده بود. «نمونه این طوری قبلا داشتیم، الان هم داریم. همان همکار ما که اخراجش کردند می‌گفت من به بازرس اداره کار این‌ها را گفتم، مستندات را به او دادم. این آقا مغایرت‌ها را به کارفرما گفته، کارفرما پرسیده این اطلاعات را کی به تو داده؟ آقای بازرس هم گفته فلانی». 

 

جیب پیمانکار مهم‌تر از جان کارگران

«مهدی» به تجربه بیست ساله‌اش از کار با پیمانکارهای مختلف اشاره می‌کند و می‌گوید: «پیمانکار فقط دنبال سود خودش است؛ نه فقط در بحث از تجهیزات سنگین، در سطح حفاظت فردی هم همین است». او در صحبت از چرایی حادثه معدن طبس می‌گوید: «مثلا همین بچه‌هایی که می‌آوردند بالا، کفش پایشان پاره بود. خود همین یعنی پیمانکار به ایمنی نیروهایش توجه‌ای نداشته. این الزام قانونی وجود دارد که یک کارگروه تهویه در معادن شکل بگیرد تا حتی اگر فشار گاز ناگهانی بالا رفت، بتوان ایمنی نیروی انسانی را تامین کرد. حتی اگر فرض کنیم میزان گاز محیط را بررسی کرده بودند و حجم گاز در فاصله‌ای کوتاه زیاد شده، باز هم این حادثه یعنی تهویه مشکل داشته است».

«مهدی» باور ندارد که حادثه‌ای در این وسعت یک‌شبه اتفاق بیفتد. می‌گوید: «ده‌ها شبه‌حادثه قبل از این باید اتفاق افتاده باشد تا برسیم به این جا. معمولا یا کارفرما به فکر نفع شخصی خودش است یا اصولا فکر می‌کند این چیزها طبیعی است. اگر کارفرما می‌خواست این مشکل را حل کند، لزومی نداشت فعالیت معدن را کامل متوقف کنند. تنها دلیلی که پیمانکار اهمیتی نمی‌دهد همین است که ایمن‌سازی هزینه‌ دارد. می‌شد کنار کار عادی روزانه، سیستم تهویه را هم تعمیر کرد. از طرفی اگر سیستم مکانیزه‌ای وجود داشته باشد که میزان گاز را پایش کند و موقع خطر هشدار بدهد، کارگر می‌تواند محیط را ترک کند. به نظر من، صرفا پیمانکار نخواسته هزینه این اقدامات را بپردازد».

 

امنیت جانی که هیچ! امنیت شغلی هم نداریم!

«من طبق سابقه کاری خودم می‌گویم هیچ جایی هیچ کارگری حق اعتراض ندارد». «مهدی» در جواب سکوت کارگران می‌گوید: «بلافاصله یا اخراج و توبیخ می‌شوند یا یک ماه بعد بالاخره یک بهانه‌ای پیدا می‌کنند، مثلا می‌گویند تو کم‌کاری و اخراج! کارفرما خیلی راحت می‌گوید قراردادت تمام شد و دیگر تمدید نمی‌کنم». او می‌گوید اصلا چیزی به عنوان امنیت شغلی وجود ندارد. «الان همه جا قراردادها دو ماهه سه ماهه است. من سال ۸۳ با قرارداد یک ساله جذب معدن شدم، بعد شد ۶ ماهه، الان شده سه ماهه. من مطمئنم هروقت کارفرمای من از من بدش بیاید، راحت اخراجم می‌کند. یعنی اگر همین الان یک آدم بدبخت‌تر از من پیدا می‌کردند که حاضر بود بیاید این مسئولیت را قبول کند، تا الان من را اخراج کرده بودند». 

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی