روز چهاردهم از ماه می ۱۹۴۸، روز پایان قیمومیت بریتانیا بر سرزمین فلسطین بود. بلافاصله پس از اعلام موجودیت اسراییل، جنگ اعراب و اسراییلیها در گرفت. شورای امنیت سازمان ملل متحد، در گرماگرم نزاع در فلسطین، از «فولکه برنادوت» دیپلمات ارشد سوئدی و رئیس وقت سازمان صلیب سرخ سوئد خواست تا برای خاتمه جنگ، میانجیگری کند. در ۱۷ سپتامبر همان سال، «برنادوت» در حالی که همراه با دستیارش در حال عبور از منطقه اورشلیم بود، توسط چند شبهنظامی اسراییلی ترور شد.
عملیات تروریستی اسراییل اما محدود به ترور شخصیتهای نظامی نبوده است. در طول دهههای گذشته رهبران سیاسی، نخبگان، دانشمندان و نویسندگان نیز از گزند ترورهای اسراییلیها در امان نبودند. در گذشته، اسراییل هرگز مسوولیت ترورهای برونمرزیاش را نمیپذیرفت و در حال حاضر نیز، سخنگویان غیررسمی اسراییل مثل روزنامهنگاران پرمخاطب و حسابهای کاربری منتسب به رژیم اسراییل با اعلام پیش از موعد و غیرمستقیم اقدامات تروریستی، مسوولیت تروریسم را به صورت نیابتی میپذیرند.
دانشمند آلمانی که برای مصر کار میکرد...
«هاینز گروک»، شاید نخستین دانشمندی نیست که به دست نیروهای اسراییلی از میان برداشته شد اما یکی از تاثیرگذارترین ترورهای شخصیت اسراییلیها به شمار میرود. در ۱۱ سپتامبر ۱۹۶۲، این دانشمند موشکی آلمانی طی عملیات «داموکلس» از دفتر خود در مونیخ ناپدید شد و دیگر هرگز دیده نشد. کروگ دانشمند برنامه موشکی آلمان نازی بود که برای دولت «جمال عبدالناصر»، رهبر وقت مصر کار می کرد. تنشها میان مصر و اسراییل در آن زمان در اوج خود قرار داشت. گفته شده که «موساد»، یک نازی را که زمانی نزدیک به آدولف هیتلر بود، استخدام کرد تا کروگ را از بین ببرد.
حدود یک سال بعد، پنج کارگر کارخانه موشکسازی ۳۳۳ در مصر، طی مرحله دوم عملیات «داموکلس» ترور شدند.
«بسام ابوشریف»، نویسنده و یکی از اعضای ارشد جبهه مردمی آزادی فلسطین بود. در ۲۵ ژوئیه ۱۹۷۲، اسراییل با ارسال کتابی برای او که حاوی بمب بود، به جان ابوشریف سوءقصد کرد. او در این حادثه یک چشم، یک گوش و چهار انگشت خود را از دست داد.
«غسان کنفانی» نیز دیگر نویسنده فلسطینی بود که در اوایل دهه ۷۰ میلادی، طی یک بمبگذاری در خودرو به دست اسراییلیها ترور شد.
از ابتدای دهه ۷۰ تا ابتدای دهه ۹۰ میلادی، دست کم ۱۴ عضو ارشد و تاثیر گذار نیروهای مقاومت از جمله افسران عملیاتی، فرماندهان شاخههای نظامی و چند دانشمند به دست نیروهای موساد ترور شدند. «محمد یوسف النجار»، «کمال عدوان»، «کمال ناصر» و «محمد بودیه»، افسران و فرماندهان عملیات «سپتامبر سیاه» بودند که در چند عملیات تروریستی گسترده در سال ۱۹۷۳، با نام «عملیات بهار جوانی» در بیروت و قبرس به قتل رسیدند.
ترور نافرجام «علی حسن سلامه» یکی از رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۷۳ در «لیلهامر» نروژ نیز یکی دیگر از اقدامات فرامرزی تروریستهای موساد بود. روایت شده که ماموران موساد یک پیشخدمت را به جای حسن سلامه ترور کردند. او ۶ سال بعد در نتیجه انفجار یک بمب مغناطیسی متصل شده به خودروی حامل او و ۴ همراهش، کشته شد.
دکتر «یحیی مَشد»، دانشمند هستهای مصر و «نیبل فلیفل»، دانشمند پزشکی هستهای مصر که برنامه هستهای عراق در زمان صدام حسین را پیگیری میکرد از دانشمندانی بودند که در «پاریس» و رامالله ترور شدند.
در شانزدهم فوریه ۱۹۹۲، یکی از بزرگترین ضربهها به مقاومت لبنان وارد شد. «سید عباس موسوی»، دبیرکل حزبالله لبنان توسط دو فروند موشک از سوی یک بالگرد اسراییلی، در خودروی در حال حرکت ترور شد. عباس موسوی ۱۰ سال پیش از ترور و در میانهی جنگ داخلی فلسطین، حزب الله لبنان را با همفکری جمعی از روحانیون شیعه تاسیس کرده بود.
موسوی در صبح روز ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ برای شرکت در مراسم هشتمین سالگرد کشته شدن «راغب حرب»، یکی از رهبران حزبالله لبنان، پس از شرکت در مراسم و سخنرانی توسط بالگردهای اسراییلی که به کاروان خودرویی حمله کردند، به همراه فرزند و همسرش جان باخت.
او در شهر صور در جنوب لبنان با امام موسی صدر آشنا شده و به توصیه او، به حوزه علمیه صور رفت. ارتباطات گسترده عباس موسوی با صدر، مقدمات آشنایی صدر را با سید حسن نصرالله فراهم کرد.
دومین ضربه جدی رژیم اسراییل به حزبالله لبنان، در فوریه ۲۰۰۸ وارد شد. از میان برداشتن «حاج رضوان»، یکی از ضربات جبرانناپذیر به مقاومت لبان بود. «عماد مغنیه»، مشهور به مرد در سایه، یکی از فرماندهان نظامی تاثیرگذار در جنگ تابستان ۲۰۰۶ لبنان بود. مغنیه، با فراز و نشیبهایی که در زندگی نظامیاش تجربه کرده بود، چند عملیات موفقیتآمیز را در کارنامه داشت.
به گفته بسیاری، کارنامه عماد مغنیه در پیشرفت نظامی حزب الله در لبنان، در نهایت برای اسراییل چارهای به جز ترور او باقی نگذاشته بود. در روز ۱۲ فوریه ۲۰۰۸، یک میتسوبیشی پاجروی نقرهایرنگ که حامل عماد مغنیه بود، در خیابان «الحدیقه» منطقه «کفر سوسه» در دمشق منفجر شد. پس از این واقعه حزبالله در بیانیهای، اسرائیل را مسئول کشتن مغنیه دانست.
رژیم اسراییل همواره از آغاز برنامه هستهای ایران، از مخالفان جدی پیشرفت این برنامه بوده و مانعتراشیهای زیادی برای توقف آن انجام داد. از اقدامات خرابکارانه در سایتهای هستهای کشور تا لابی گسترده در مجامع بینالمللی برای تحریم برنامههای اتمی و اعمال فشار حداکثری بر ایران، همه از جمله این مانعتراشیها بود.
در این میان اما ترور زنجیرهای دانشمندان هستهای ایران یکی از جدیترین این اقدامات بود. سالهای ۱۳۸۵ خورشیدی تا سال ۹۰، سالهای سیاه صنعت هستهای ایران بود. تروریسم اسراییلی در این سالها در خیابانهای تهران متجلی شده بود. «اردشیر حسینپور»، «مسعود علیمحمدی»، «مجید شهریاری»، «داریوش رضایینژاد» و«مصطفی احمدی روشن»، دانشمندان هستهای ایران بودند که با برنامهریزی اسراییلیها به شهادت رسیدند.
حدود یک دهه بعد، درست در میانه تنشهای ایران با آمریکا و اروپا پیرامون برنامه موشکی و هستهای، «محسن فخریزاده»، فیزیکدان و یکی از چهرههای برجسته برنامه هستهای و موشکی ایران، در عصر آذر ۹۹ در شهر آبسرد دماوند ترور شد.
ترور «اسماعیل هنیه»، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، نخستین عملیات تروریستی فرامرزی اسراییل نبوده و مطمئنا آخرین عملیات نیز نیست. با توجه به سابقه نیروهای اطلاعاتی و امنیتی اسراییل در دهههای گذشته، به نظر میرسد که ترور و دهشتآفرینی یکی از ابزارهای جدانشدنی از زرادخانهی اسراییل است.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک