چهارشنبه ۰۹ آبان ۱۴۰۳ 30 October 2024
يکشنبه ۳۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۱
کد خبر: ۷۴۹۲۰
فراز بررسی کرد:

در بهزیستی اصفهان چه خبر است؟ ؛ جا زدن کودک افغانی به جای ایرانی

فرزند خود را بعد از چند ماه و حتی چند سال به بهزیستی برگردانید. این جمله‌ای است که به تازگی تعدادی از مادران فرزندپذیر اصفهانی از بهزیستی اصفهان شنیده‌اند. یک روز بهزیستی در قالب طرح «میزبان» به دنبال سلب مسئولیت از خود است و روز دیگر سرپرستی کودکانی را به خانواده‌ها می‌سپارد که پدران و مادران آن‌ها به دنبالشان‌اند. در این حالت کودک برای مدتی به خانواده‌ای که به دنبال سرپرستی است، سپرده و بعد از مدتی کودک از خانواده گرفته و به پدر و مادر بیولوژیک خود بازگردانده می‌شود. اینکه در این شرایط چه بلایی بر سر دو خانواده می‌آید و کودک در این بین چه آسیب‌هایی متحمل می‌شود نه تنها مورد توجه بهزیستی نیست بلکه آن‌ها با قرارگیری در جایگاه شاکی، از خود سلب اتهام می‌کنند.
یگانه شوق الشعراء
نویسنده
یگانه شوق الشعراء

تشنه به آب رسیده

زنی که بعد از ۹ سال توانسته فرزندی را برای سرپرستی دائم به آغوش خانواده خود ببرد و حال بهزیستی کودک را از او گرفته است، در باره تجربه تلخ خود به فراز می‌گوید: «از سال ۹۴ من در نوبت دریافت سرپرستی دائم کودک از بهریستی بودم و بار‌ها پیگیری کردم. در سال ۹۹ از طریق سامانه فرزندخواندگی برای ما پرونده تشکیل شد. ۸ اسفند تماس گرفتند که برای بازدید از نوزاد به بهزیستی مراجعه کنیم. در هنگام مراجعه به ما گفتند که نوزاد زیر یک ماهه است. من هیچ وسیله و لوازمی برای دریافت نوزاد نداشتم، اما مانند تشنه‌ای بودم که به آب رسیدم و نوزاد را تحویل گرفتم».

 

صوتی از روایت خانواده‌ای که کودک افغانی را به جای ایرانی به سرپرستی گرفتند:

 

تحویل نوزاد بدون پرونده پزشکی

او در ادامه گفت: «آن‌ها به من گفتند که اگر همین الان نوزاد را با خود نبرم او را به خانواده دیگری می‌سپارند. در خصوص پدر و مادر نوزاد سوال کردم که گفتند تنها یک درصد امکان دارد خانواده نوزاد پیدا شوند. آن‌ها حتی به من نگفتند که وضعیت پدر و مادر این نوزاد چگونه است. در خصوص پرونده پزشکی او نیز تنها قطره و شیرخشک به من دادند و در خصوص وضعیت سلامت او یک برگه واکسن و برگه بیمارستان دریافت کردم. همان روز ما به تهران آمدیم و به پزشک متخصص اطفال مراجعه کردیم. دکتر تعجب کرد که این نوزاد پرونده پزشکی ندارد و از من خواست از بهزیستی پیگیر پرونده پزشکی نوزاد باشم، اما پیگیری‌های من نتیجه نداد. من از متخصص خواستم تمام آزمایش‌های لازم را انجام دهد، زیرا حتی نمی‌دانستم گروه خونی نوزاد سپرده شده به من چیست».


پنهان کاری‌های بزرگ بهزیستی

او با بغض ادامه می‌دهد: «بعد از چند روز از شیرخوارگاه با من تماس گرفتند و خواستند که برای غربالگری تیرویید مراجعه کنیم. من تعجب کردم، زیرا نوزادی مجدد به غربالگری تیرویید مراجعه می‌کند که مشکل تیرویید دارد. نوزاد چندین بیماری داشت که ما برای درمان آن‌ها اقدام کردیم. تقریبا سه هفته پیش در تماسی به همسر من اعلام کردند که پدر و مادر نوزاد پیدا شده‌اند. ما نوزاد سه ماهه خود را به بهزیستی بردیم، مادر کودک را دیدیم و متوجه شدیم اعتیاد دارد. بهزیستی می‌دانست که نوزاد افغانی است، اما به ما نگفته بودند. من با نژاد کاری ندارم، اما این حق من بود که بدانم فرزندی که تحویل می‌گیرم چه نژادی دارد. این حق من بود که مدارک پزشکی این نوزاد را داشته باشم و بدانم پدر و مادر اعتیاد دارند. بهزیستی می‌دانست که پدر و مادر این نوزاد به دلیل اعتیاد از یکدیگر جدا شده اند، اما این را هم به من نگفته بود. این در صورتی است که نوزاد باید سم‌زدایی می‌شد در صورتی که بهزیستی حتی آزمایشات ساده را انجام نداده بود».


پرونده‌ای باز و سوالات بی‌جواب

او در آخر می‌گوید: «وقتی پرونده این نوزاد باز بود و پدر و مادر او به دنبالش بوده‌اند چرا بهزیستی مدت زمان بیشتری برای واگذاری کودک صبر نکرده؟ الان بهزیستی در واکنش به مشکلات من فقط می‌گوید خطای کارمند بود. من به بهزیستی کل شکایت کرده‌ام و دادخواست خود را نوشتم. به من گفتند این مورد بسیار نادر است در صورتی که الان من متوجه شدم اصلا نادر نیست و چندین خانواده درگیر معضلی مشابه معضل من هستند. در این شرایط من چگونه به این ارگان دولتی می‌توانم بار دیگر برای سرپرستی دائم اعتماد کنم؟ بهزیستی باید اجازه می‌داد که تکلیف این نوزاد مشخص شود و چنین زندگی دو خانواده را به نابودی نمی‌کشید. مادر این نوزاد از روز اول به دنبال فرزند خود بود و قطعا بهزیستی اصفهان از این موضوع خبر داشت».


به نظر می‌رسد چنین مواردی حداقل در بهزیستی اصفهان نادر نیست، زیرا تنها از بین ۲۲ خانواده فرزندپذیر در یک جمع، سه نفر درگیر چنین مشکلاتی شده‌اند. مشکلاتی که از نادیده گرفتن حقوق خانواده‌ها توسط بهزیستی نشئت می‌گیرد و در نهایت منجر به نابودی خانواده‌ها می‌شود. روال موجود این است که بهزیستی اطلاعاتی که از کودکان دارد را در اختیار خانواده خواهان سرپرستی قرار نمی‌دهد و بعد از مدتی فرزند از خانواده جدا شده و به پدر و مادر خود سپرده می‌شود.


اتفاقی که نادر نیست

یک منبع آگاه در این باره به روزنامه اینترنتی فراز می‌گوید: «اینکه از گروهی ۲۲ نفر برای ۳ خانواده اتفاقی این چنینی رخ بدهد خیلی عجیب است. یکی از خانواده‌ها بعد از چند سال سرپرستی باید فرزند خود را به پدر و مادرش تحویل دهد. خانواده‌ای دیگر بعد از چندین سال حکم ابطال شناسنامه دریافت کرده و بهزیستی اصلا با این خانواده تماس نگرفته است. این در صورتی است که این خانواده تازه متوجه شدند که بهزیستی اطلاعات بسیاری داشته که در اختیار آن‌ها نگذاشته است. تعداد بچه‌های بدسپرست بهزیستی اصفهان بسیار زیاد و تعداد بچه‌های بی‌سرپرست کم است. چندی پیش قانونی در این باره وضع شد که بر اساس آن این امکان وجود دارد که بچه‌ها به صورت «امین موقت» واگذار شوند. بعد از شش ماه تا دو سال که کودک نزد خانواده غیر زیستی است اگر از سمت خانواده بیولوژیک کسی سراغ کودک را نگیرد حکم واگذاری دایم و صدور شناسنامه به نام والدین غیرزیستی صادر می‌گردد. این قانون در اصفهان به عنوان اولین استان اجرا شد، زیرا تعداد خانواده‌های فرزندپذیر بسیار زیاد بود. بعد از اجرای این قانون مشکلاتی از این دست شکل گرفت، زیرا حجم بالایی از کودکان بدسرپرست در بهزیستی حضور دارند که این ارگان توانایی نگهدای از آن‌ها را ندارد».


در شرایطی که امروز بهزیستی ایجاد کرده و به جان برخی از خانواده‌ها افتاده‌است، این امکان وجود دارد که خانواده‌های خواهان سرپرستی دائم به سراغ راهکار غیرقانونی بروند تا فرزندی را به خانواده خود بیاورند. پاسخگوی شرایط امروز این خانواده‌ها بهزیستی اصفهان است و بهزیستی کل نیز در این زمینه مسئولیت دارد، زیرا وظیفه نظارت خود را به درستی انجام نداده که عده‌ای اینگونه دست به نابودی اعتبار بهزیستی و روان خانواده‌ها زده‌اند.

ارسال نظر
captcha
captcha
پربازدیدترین ویدیوها
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها
پیشنهاد سردبیر
زندگی