من یک پزشک هستم. تقریبا در اکثر اوقات لباس رسمی به تن میکنم. از مطب گرفته تا در جمع دوستان و میهمانیهای فامیلی.
دکتر پزشکیان را از دوران وزارتش میشناسم. هیچ وقت از نزدیک با ایشان برخورد نداشته ام، ولی حقیقتش، قبل از انتخابات اخیر، آنچنان نظر مثبتی نسبت به وی نداشتم. پس از اعلام رسمی لیست تائید صلاحیت شدگان و با توجه به حمایت از نامزدی ایشان توسط گروههای اصلاح طلب و احزاب معتدل، اول با اکراه پذیرفتم که از ایشان حمایت کنم. اما در طول همان چند هفته انتخابات، به حقیقت نظرم نسبت به ایشان بسیار تفاوت کرد.
بگویم که علاوه بر عادت لباس رسمی پوشیدن در اکثر جمعها، علاقه خاصی نیز به خواندن قرآن دارم. علیرغم لباسی که ممکن است در ایران نه چندان نماد مذهبی بودن باشد، از جوانی هم نماز خوانده ام و روزه به جای آورده ام و هم قرآن خوانده ام. اینها را برای این مینویسم که بگویم تسلط وی به قرآن و نهج البلاغه، مرا متعجب کرد. اما آنچه بیش از هر چیز مرا تحت تاثیر ایشان قرار داد، سادگی، صداقت و بی ریا بودن شان بود. رفتار متین در مقابل بی ادبیها و رعایت شان به منزلت انسانها، درسهایی بود که در طول این چند هفته به من میانسال بسیار یاد داد. چقدر سخت است آنچنان صبور بودن در مقابل بعضی رفتارها! با خود میگویم چقدر لازم دارم چنین رفتاری را از او بیاموزم.
آقای کیانیان عزیز، احتمالا مرا به یاد نداشته باشید، ولی یک بار در جمعی کوچک با هم ملاقات داشته ایم و برای دقایقی هم صحبت کرده ایم. سخن کوتاه میکنم!
بگذاریم پزشکیان خودش باشد! به نظرتان کاپشن پوشیدن در تابستان مناسب نیست و از این پس، ایشان نماد یک ملت هستند؟ درست است، ولی به نظرم این مردم بیش از هر چیز دوستدار صداقت و سادگی هستند. این ملت خسته اند از این همه ریا و فریب که دیده اند. آن چیز که بیش از همه برای آنان زشت است، تفاخرها، ریاکاریها و تحقیر کردنهاست. بگذاریم پزشکیان با سادگی رفتارش و صداقتش مرهمی باشد برای دل شکسته این مردم! آنها که سالهاست رنج و درد با وجودشان عجین شده است و سخت فریب میخورند.
بگذاریم پزشکیان هنوز نیامده برایش در هر چیزی تعیین تکلیف نکنیم. از انتخاب لباس گرفته تا وزیران و همراهانش! بگذاریم پزشکیان خودش باشد. اگر اینطور شود، به نظرم ممکن است مشکلات فراوانی حل شود. او با سواد، معتقد به نظر کارشناسان و در عین حال ساده و بی ریاست. چه ترکیب خوبی!
مردم از گذشتههای دور خاطره کوتاهی از رجائی داشتند. عزیزی که چونان پیر دیرم بود از رجائی قبل از انقلاب میگفت. آن رجائی دقیقا همانی بود که پس از ریاست جمهوریش بود. بگذاریم پزشکیان نیز همان گونه باشد. شاید این طبیب مرهمی داشته باشد برای قلبهای خنجر خورده این ملت شریف! شاید سادگی اش در کنار عقلانیت و فروتنی اش، گره از کار فرو بسته ما بگشاید!
چند روز پیش فیلمی از وی در فروشگاهی دیدم. همچنین حضورش در بسیاری از مراسم عزاداری، در کنار بسیاری از اقشار مختلف جامعه، از تولیدکنندگان بزرگ گرفته تا بازگانان و بسیاری دیگر. به نظرم سادگی و صداقتش برای همدلی میان این مردمان دلشکسته شاید رهگشا باشد.
فقط خدا به داد محافظانش برسد که میتوانم تصور کنم با این شیوههای به واقع صادقانه اش، چقدر میتواند کار آنها را سخت کند.
به نظرم بگذاریم تا پزشکیان خودش باشد. به او فرصت دهیم تا در میان جامعهای برود که بخشی از آنها، او را دشمن خود میپندارند. شاید این اکسیر حضور او از هر حرف و حدیثی، بیشتر درخت دوستی بنشاند.
پزشکیان نسبت به بسیاری از روسای جمهور گذشته رای بسیار بالائی نیاورد. ولی به باور من، آرای او تحت تاثیر کمترین رفتارهای هیجانی بود و بیش از هر چیز حاصل عقلانیت رای دهندگانی بود که با ایجاد شکهای بسیار برایشان، به پای صندوق رای رفتند و او را برگزیدند.
پس به او فرصت دهیم تا خودش باشد. شاید نسخه شربت این طبیب، دوباره نبض زندگی را بر تن رنجور این وطن، اندکی به جریان آورد!
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک