علاوه بر کودکان ایرانی، شیوهنامه جدید مجوز مراقبت موقت از کودکان اتباع بیسرپرست را نیز فراهم کرده است. این کودکان ممکن است به خانوادههای ایرانی یا اتباع همان کشور سپرده شوند، هرچند نمیتوانند شناسنامه ایرانی دریافت کنند. طرح میزبان به نوعی جایگزینی برای مراکز شبه خانواده به حساب میآید و در این طرح تنها چیزی که در نظر گرفته نشدهاست حقوق کودکان است. کودکانی که در این طرح با مفهوم پدر، مادر و خانه آشنا میشوند اما زمانی که میهمان میزبان به پایان میرسد باید تمام این مفاهیم را فراموش کنند. این احتمال وجود دارد که این کودکان آسیبهای روانی ناشی از رها شدن و تغییر مکرر محیط زندگی را تجربه کنند، که ممکن است بر سلامت روانی و اجتماعی آنها تأثیرات منفی بگذارد. حالا داستان، روایتی جدید یافته و آن واگذاری کودکان اتباع به خانوادههای ایرانی است.
طرح «میزبان» تغییراتی اساسی در فرآیند نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست ایجاد کرده است. بر اساس ماده ۱۳ این اصلاحیه، سازمان بهزیستی میتواند کودکان و نوجوانان بیسرپرست را که به دستور مرجع قضائی به آنها معرفی شدهاند، بهطور موقت و از طریق مؤسسات مراقبت خانوادهمحور به خانوادههای دارای صلاحیت بسپارد. این اقدام تا زمان تعیین تکلیف نهایی در مرجع قضائی ادامه خواهد داشت. پیش از ابلاغ این اصلاحیه، فرآیند واگذاری سرپرستی کودکان به خانوادههای متقاضی بسیار دقیق و سختگیرانه بود. این فرآیند، که نتیجه سالها تجربه و دانش کارشناسان حوزه آسیبهای اجتماعی بود، بهگونهای طراحی شده بود که خانوادههای متقاضی با دقت و اطمینان بیشتری نسبت به تصمیم خود برای بهعهدهگرفتن سرپرستی کودک اقدام کنند. هدف این بود که آسیبهای احتمالی به کودکان به حداقل برسد و احتمال پشیمانی و عودت کودکان به بهزیستی کاهش یابد. اما این طرح، امکان واگذاری سریعتر کودکان به خانوادهها بهعنوان مهمان فراهم شده است. این تغییر، فرآیند بهمراتب سادهتری را برای خانوادهها به ارمغان آورده، بهطوریکه آنها میتوانند کودک را به سرعت تحویل گرفته و پس از مدتی آن را بازگردانند. این تسهیل در فرآیند میتواند به نوبه خود معضلات جدیدی بهویژه برای کودکان ایجاد کند.
یکی از مسئولان مرکز شبه خانواده در این باره به خبرنگار فراز میگوید: «طرح میزبان به مراتب بهتر از آن است که کودکان در چرخه بهزیستی باقی بمانند، زیرا در این فضا محتمل آسیبهای فراوانی میشوند. اگرچه که بهزیستی در این زمینه به وظایف خود عمل نمیکند و مراکز شبه خانواده فعالیت گسترده دارند. اما تا قبل از اصلاح آیین نامه کودکان غیر ایرانی به هیچ طریقی از این مراکز حذف نمیشدند». از سوی دیگر چرا باید حضور اتباع غیرمجاز افغانی در ایران آنقدر بیسامان و بیضابطه باشد که منجر به ازدیاد کودکان بیسرپرست و بدسرپرست اتباع شود؟ اگر تعداد این کودکان در مراکز بهزیستی زیاد نبود که این مرکز دست به اصلاح قانون و آیین نامه نمیزد. آسیب طرح میزبان به کودکان و خانوادهها غیرقابل انکار است و به نظر میرسد بهزیستی و مراکز شبه خانواده در حال سوء استفاده از چنین شرایطیاند؛ کار به جایی رسیدهاست که سرپرستی کودکان اتباع را نیز در قالب طرح میزبان به خانوادهها میسپارند. در قالب این طرح است که آنها به ترتیب کودکان بیمار و اتباع و کودکان ایرانی سالم را به راحتی واگذار میکنند.
پیش از اعلام این خبر روزنامه فراز در گزارشی به واگذاری کودک افغانی به خانواده ایرانی در بهزیستی اصفهان پرداخته بود. خبری که به تازگی منتشر شد نشان میدهد، واگذاری کودکان اتباع برای نگهداری موقت به خانوادهها اقدامی برای کاهش مسئولیت بهزیستی در جهت نگهداری از کودکان بیسرپرست و بد سرپرست است. اگرچه عدم ساماندهی مهاجرین و افغانیهای غیرمجاز در ایران در به وجود آمدن چنین شرایطی بیتاثیر نیست. بررسی دادههای منتشر شده در مرکز آمار ایران نشان میدهد که تعداد تولدها از مادران غیرایرانی در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۶ بیش از ۷۰ درصد افزایش یافته است. همچنین طبق برآوردها ۸۳ درصد کودکان کار و خیابان از اتباع و بیش از ۶۰ درصد از آنها غیرمجازند. این آمارها ترس از ازدیاد جمعیت کودکان بیسرپرست افغانی در ایران را بیشتر میکند زیرا این جمعیت میتواند هزینههای بسیار زیادی را به کشور تحمیل کند.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک