امروز از عمر اظهارات بهروز وثوقی درباره ساواک بیش از ۲۰ سال میگذرد. احتمالا زمانی که وثوقی این خاطره را در نشستی با ایرانیان کالیفرنیا مطرح کرد هیچگاه گمان نمیکرد که این خاطره سالها بعد، در یک بزنگاه خاص و هوشمندانه بازنشر شود. بزنگاهی که پرویز ثابتی، رییس سازمان ساواک تهران در شکل گیری ِ آن رُل اصلی را ایفا کرد. او که پس از سالها در سایه نشستن، ناگهان در یک گردهمایی سر و کله اش پیدا شد و علیرغم اینکه بهروز وثوقی نامی از او نبرد اما ثابتی جواب اظهارات وثوقی را داد. او در گفتگویی گفت که در عمرش وثوقی را ندیده اما برایش متاسف است.
اما آنچه طبق اظهارات وثوقی موجب احضار او توسط ساواک شد، فیلم گوزنها بود. شاخصترین فیلم سیاسی پیش از انقلاب که بعید میرسد هر ایرانی دست کم یک بار آن را تماشا نکرده باشد. فیلمی که علیرغم جرح و تعدیل و حتی تغییر نام در سال ۵۴ بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزارتومان فروخت. اما گوزنها نه به لحاظ محتوا که به دلیل سرنوشتی که بر آن گذشت، سراسر تراژدی است. چه اینکه بدانیم در ۲۸ مرداد سال ۵۷، وقتی صدها تماشاگر زنده زنده در آتش سینما رکس میسوختند، قصه قدرت، سید و دیگرانِ گوزنها، آخرین تصویری بود که چشمان وحشتزدهشان ثبت کرد. حال سالها از آن روزگار گذشته و گوزنها و متعلقاتش با اهدافی خاص دوباره از پستو بیرون کشیده شدند. گوزنهایی که سیدش در گوشهای از دنیا بیخبر از فیلمی که پس از ۲۰ سال از صحبت های او بازنشر شده، انتظار وطن میکشد و منتقد اصلیِ مبارزه در محتوای فیلم نیز، در گوشهای دیگر از دنیا و در یک گردهمایی، برای مبارزه به هدف آزادی مشت هوا میکند!
این خبر تکمیل میشود
عبدالجبار کاکایی در گفتوگو با فراز:
بررسی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۳ چه میگوید
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک