بیتا محسنی _ پهنه سینمای ایران، سازمانها و نهادهای بسیاری را در بطن خود جای داده است. از نامهای پرتکرار چون «بنیاد سینمایی فارابی»، «حوزه هنری»، «سازمان هنری رسانهای اوج» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» که به سبب تعدد حواشی و ابهامات پیرامون خود، بیشتر به گوش مردم آشنا هستند تا نام نهادهایی چون «انجمن سینمای جوانان ایران» یا «موسسه سینما شهر»، که از هیاهوی ایجاد شده پیرامون همان نامهای پرتکرار استفاده کرده و زیر پوست سینمای ایران آرام و بیصدا حرکت میکنند. احتمالا اگر این پوسته را کنار بزنیم و به حیات و ممات این نهادهای کم سر و صدا بپردازیم، با بعد تازهای از ابهامات پیرامون اقتصاد سینمای ایران مواجه خواهیم شد که شاید مخفیانه از شریان اقتصادی صنعت سینمای کشور تغذیه میکنند! این، دومین گزارش از سلسله گزارشهای مربوط به نهادهای بودجهخوار سینمایی است. در این نوشتار سعی داریم «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را با تمرکز بر تاریخچه، جزییات بودجه، جهشهای بودجه و کارایی آن در سینما به شما معرفی کنیم.
نگاه اجمالی به تاریخچه
«مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» در سال ۱٣۶٣ با عنوان مرکز سینمای تجربی و نیمهحرفهای به مدیریت مهدی مسعودشاهی، در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در میدان بهارستان تاسیس شد. این مرکز در ابتدا، متولی ساخت فیلمهای نیمهحرفهای با فرمت ۱۶ میلیمتری بود تا اینکه محل رجوع جوانان فیلمساز برای ورود به عرصه حرفهای کارگردانی سینما باشد؛ به گونهای که هنرمندانی چون مجید مجیدی، رضا میرکریمی، حسینعلی لیالستانی و… ساخت اولین فیلمهای بلند داستانی خود را در این مرکز تجربه کردند. در اوایل دهه ٧۰ و با رجعت «مرکز» به ساختمان جدید در خیابان سهروردی شمالی، میدان پالیزی، عنوان این مجموعه به «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» تغییر کرد تا از این پس ضمن ادامهی فعالیت در زمینهی سینمای تجربی، متولی سینمای مستند در حوزه وزارت ارشاد نیز باشد.
بودجه مرکز گسترش از سال ٨٧ تا ٩۱
بعد از بنیاد فارابی اما باید «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را مهمترین بازوی حمایتی سازمان سینمایی به حساب آورد؛ بازویی که البته ماموریتهای متفاوتی در دوره سکانداری مدیران مختلف داشته و به نظر میرسد در مواردی با تضاد ماموریتها مواجه بوده و این اتفاق در فراز و فرود سهم این مرکز در فرآِیند تولید سینمای ایران بیتاثیر نبوده است.
اولین آمار بودجه مرکز گسترش نیز مانند فارابی به سال ٨٧ به بعد باز میگردد، یعنی درست دورانی که حسین انتظامی، رییس فعلی سازمان سینمایی، جداول مربوط به آنرا منتشر کرده است.
بودجه مرکز گسترش در حد فاصل سالهای ۸۷ تا ۹۱ با یک شیب همواره صعودی از حدود ۴.۳ میلیارد تومان به بیش از ۱۲.۵ میلیارد تومان رسید.
برخلاف روند ثابت تخصیص بودجه اما بنابر جدول منتشرشده از فیلمهای سینمایی مورد حمایت این مرکز، سهم مالی آن از چرخه تولید بهشدت فراز و فرود داشته است. مرکزی که در سال ۸۷ با ۸۱ درصد بودجه سالانه خود توانسته از ۲۲ فیلم سینمایی حمایت کند، تنها سه سال بعد و در سال ۹۰ تنها ۳.۵ درصد بودجهاش به تولید اختصاص پیدا کرده و تنها یک فیلم سینمایی با حمایت آن به سرانجام رسیده است.
جالب اینکه دقیقا سال بعد یعنی در سال ۹۱ دوباره همه چیز تغییر کرد و مرکز گسترش با اختصاص ۱۰ میلیارد تومان از بودجه حدود ۱۲.۵ میلیاردی یک ساله خود، ۸۵ درصد از بودجه خود را صرف «تولید» میکند! بماند که برخلاف سال ۸۷ این حمایت ۸۵ درصدی تنها شامل حال ۶ فیلم سینمایی شده است. البته همانطور که اشاره شد بخشی از این فرازوفرود بیتاثیر از تغییر ماموریتهای این مرکز در دورههای مختلف نیست به ویژه باید این نکته را مدنظر داشت که جدول بودجه حمایتی تخصیص داده شده به تولید از سوی مرکز گسترش تنها شامل آثار سینمایی میشود و اشاره به حمایت مالی از تولید فیلمهای کوتاه و مستند و انیمیشن کوتاه در آن نشده است.
بودجه مرکز گسترش از سال ٩٢ تا ٩۶
«مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» بهعنوان یکی از مراکز زیرمجموعه سازمان سینمایی که در جدول فوقالذکر نیز به آن اشاره شده در طول بازه زمانی ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی، هر ساله بودجهای بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان را به خود اختصاص داده است و این درحالی است که تولیدات این مجموعه سوای نظر از کیفیت آثار و عدم ارتباط و بعضا مغایرت بسیاری از حمایتها و تولیدات با مبانی انقلاب اسلامی، در این سالها با سیر نزولی شدیدی همراه بوده و عملکرد این مجموعه در این دوره به شرح زیر است:
با یک نگاه به نمودار فوق مشاهده میشود که تولیدات این مرکز در طول این سالها نه تنها افزایشی نداشته بلکه با کاهش فاحش تولید، از ۵۲ اثر در سال ۱۳۹۵ هجری شمسی، به ۲۸ اثر در سال ۱۳۹۶ هجری شمسی، روبهرو بوده و این در حالی است که علیرغم کاهش تولیدات این مجموعه نه تنها کاهشی در میزان بودجه این نهاد مشاهده نمیشود، بلکه این مرکز با افزایش بودجه نیز همراه بوده و این سوالی است که مسئولان مربوطه ملزم به شفافسازی آن هستند.
استدلال سازمان سینمایی برای ارائه چنین بودجههایی چیست؟
البته استدلالی که ممکن است سازمان سینمایی در توجیه این افزایش بودجه هنگفت و در مقابل کاهش فاحش تولید آثار و محصولات سینمایی در سالهای اخیر بیان کنند، موضوع افزایش نرخ دلار و به تبع آن کاهش ارزش پول ملی است و این امر در حالی است که بررسی روند نوسانات نرخ ارز در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی، نیز برای رد این ادعا کافی بوده و نمودار زیر به وضوح نوسانات نرخ ارز در سال های ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۶ هجری شمسی و به تبع آن مردود بودن این استدلال احتمالی را نشان می دهد:
بودجه مرکز گسترش از سال ٩٧ تا ٩٩
در سال ٩٧ بودجه «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی»، ۱۰ میلیارد و ٩٧٩ میلیون تومان بود که نزدیک به ۵ میلیارد تومان از آن برای فعل و یا فرد نامعلوم در ردیف جدول پشتیبانی صرف شد!
سال ٩٧ ، ۶۵ فیلم که شامل ۱۴ فیلم مستند فاخر هم میشد در این زیر مجموعه با بودجه یک میلیارد و ۱٩۰ میلیون تولید شد. سال ٩٨ با برآورد همین تعداد فیلم، بودجه از یک میلیارد و ۱٩۰ میلیون تومان به ۶ میلیارد تومان رسید که اگر افزایش دستمزدها و هزینه تجهیزات را هم در نظر بگیریم باز هم با مبلغ بالایی روبهرو هستیم که به فراخور این افزایش بودجه انتظار میرفت که با محصولات با کیفیتتری مواجه باشیم. با این حال از سقف بودجه در نظر گرفته شده، در بسیاری موارد، هزینهها کمتر شد و این در حالی است که مشخص نیست بودجه تخصیص نشده یا بودجه تخصیص شده در جایی که باید هزینه نشده است! در جدول منتشر شده از سازمان سینمایی، بیشترین هزینه صرف کمک به برگزاری جشنواره بین المللی سینما حقیقت و برگزاری همزمان در استانها شده است؛ سطری که برای آن ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان سقف اعتبار در نظر گرفته شده بود اما پرداختی مرکز برای آن ٣ میلیارد و ۶۴٧ میلیون تومان بود. در همین جدول پیوست، هزینه نیم میلیارد تومانی برای پذیرایی از مهمانان در جشنواره، هزینه ٣۰۰ میلیون تومانی برای انتشار کاتالوگ، هزینه ۴۰۰ میلیون تومانی برای اهدای جوایز به ٣۰ نفر و دو هزینه ٢۰۰ میلیون تومانی برای بلیط و هتل مهمانان خارجی از نکات جالب توجه است.
برای سال ٩٨، اعتباری که سازمان سینمایی برای «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» در نظر گرفت، ٢٩ میلیارد و ٣۰۰ میلیون تومان بود که ۱٩ میلیارد و ۵۵۴ میلیون تومان از آن تخصیص شد. سازمان سینمایی اعتبار بیش از ۶ میلیارد تومانی برای کمک به تولید فیلم مستند (کوتاه، نیمه بلند و بلند) در نظر گرفته بود و اهداف کمیِ این مبلغ را برای ٧۰ فیلم عنوان کرد یعنی به طور میانگین ٨۵ میلیون تومان برای هر فیلم.
برای سال ٩٩ سازمان سینمایی اعتبار ٢۶ میلیارد و ٨۰۰ میلیون تومانی را برای تحقق ۱٣ هدف در این مرکز در نظر گرفت. حمایت ٢ میلیارد تومانی از برگزاری جشنواره سینما حقیقت اولین هدف این مرکز است که تا زمان نگارش جدول عملکرد مالی آن توسط سازمان سینمایی، هنوز محقق نشده بود. کمک به تولید فیلم مستند (کوتاه، نیمه بلند، بلند) هدف دوم بود و برای ٧۰ فیلم ۶ میلیارد تومان در نظر گرفته شد. جالب اینجاست که از این تعداد، ۵٩ فیلم تنها با مبلغ ۱ میلیارد و ۴٧۱ میلیون تومان تحت حمایت قرار گرفتهاند اما هنوز ۴ میلیارد و ۵٢٩ میلیون تومان از اعتبار این بخش باقی مانده است آن هم تنها برای حمایت از ۱۱ فیلم! در سال محدودیت تولید «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» ۱ میلیارد و ٧۰۰ میلیون تومان براب حمایت از تولید فیلم سینمایی تجربی در نظر گرفته است. همچنین در عملکرد مالی مرکز گسترش حدود ۴ میلیارد بودجه برای حمایت از اکران فیلمهای هنری و تجربی پیشبینی شده است؛ حمایت از اکران درست در دوران تعطیلی سینماها! مرکز گسترش از بودجه ۲۶.۸ میلیاردی خود نزدیک به ۴ میلیارد را بابت پشتیبانی و هزینه جاری درنظر گرفته است اما پشتیبانی از چه فعل و چه کسی کماکان مشخص نیست.
لازم به ذکر است که با این ٢۶ میلیارد تومان میتوان در بیش از ۱۰ منطقه محروم، مجتمع فرهنگی هنری استاندارد احداث کرد. همچنین میتوان بدهی ۱۶ میلیارد تومانی توزیع کنندگان آثار سینمایی که هنوز منتشر تسهیلات دولتیاند، تسویه کرد.
در این گزارش سعی کردیم به این نکته اشاره کنیم که ضرورت دارد سازمان سینمایی جهت شفافیت بیشتر و ابهام زدایی در چگونگی هزینه کرد بودجه تخصیصی به مراکز زیربط و همچنین تفاضل این بودجه از بودجه مراکز زیر مجموعه خود میبایست گزارشهای مالی دقیقتر و با جزئیات کاملتری را منتشر نماید. چرا که این نوع انتشار گزارش جز افزودن ابهامات و اتهامات مالی به آن سازمان عایدی دیگری نخواهد داشت. بهتر بود این دستورالعمل نسبت به سایر مراکز تابعه و زیرمجموعههای سازمان سینمایی ابلاغ میشد تا آنها نیز از این اتهامات مبرا شوند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟