«ایران با وجودی که ارزان ترین نیروی کار را در اختیار داشت، اما به دلیل نیمه کاره رها ماندن پروژه های عمرانی و رکود تولید، جمعیت بزرگی از نیروی انسانی خود را از دست داده است. حالا همان نیروی کار با دستمزد چند برابری، به کشورهای همسایه مهاجرت میکنند و به این طریق با موجی از فرصت سوزی مواجه هستیم»؛ این چند سطر، بخش هایی از گفت و گوی «فراز» با احسان سلطانی، تحلیلگر اقتصادی بود که می تواند عامل تاثیر گذاری در رکود اقتصادی ایران و تنزل جایگاه این حوزه در سطح جهانی طی چهل ساله گذشته باشد؛ مساله ای که امروز، رئیس اتاق بازرگانی ایران آن را مطرح کرد. اگر ملاک تعیین اندازه اقتصاد کشور این گونه تعریف شود که مجموع نیروی کار، ساختمان و ماشینآلات، زمین یا منابع پسانداز چقدر «درآمد» ایجاد میکنند، بر اساس این تعریف، ما بیش از ۶۰ درصد از قابلیت های مورد نظر را داریم اما در جهان ، هنوز نمی توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
اقتصاد ایران؛ تجربه ای از رشدی پر از نوسان
اقتصاد ایران در چند دهه گذشته در نرخ رشد اقتصادی نوسانات زیادی را تجربه کرده است. بسیاری این نوسانات در رشد را متأثر از اثرپذیری بالای اقتصاد ایران از مسائل بین المللی و خارج می دانند، این امر را می توان به سبب نقش پر رنگ نفت در اقتصاد ایران دانست. این موضوع که نفت چرا به این اندازه اقتصاد ایران را تحت تأثیر خود دارد بسیار حائز اهمیت است. بازار جهانی قیمت گذاری نفت بسیار مکانیزم پیچیده ای دارد، به بیان دیگر کوچکترین تغییر در نظام بین المللی می تواند قیمت نفت را به حرکت وادار کند. همچنین تحریم هایی که علیه جامعه و اقتصاد ایران وضع می شود می تواند شاهرگ اقتصاد ایران یعنی نفت را دچار مشکلاتی کند کمااینکه تحریم های نفتی ایران بود که پس از سال ۹۷ تیر خلاص را به اقتصاد ایران زد . از سوی دیگر اقتصاد بدون نفت دولت روحانی که احتمالا این خیال واهی در آن وجود داشت که می تواند مانند دولت مصدق پیش برود نیز به بن بست خورد.
اقتصاد ایران طی چهل سال گذشته شصت درصد کمتر از اقتصاد جهان رشد کرده است
جست و جوها برای مقایسه تولید ناخالص اقتصادی جهان در ۴۰ سال گذشته با تولید ناخالص ملی ایران حکایت از آن دارد که طی این مدت تولید ناخالص اقتصادی جهان در حدود ۱۰ برابر افزایش یافته است، در حالی که تولید ناخالص ملی ایران فقط ۵ برابر رشد کرده است. طی همین مدت، متوسط درآمد سرانه جهان ۶ برابر شده است، در حالی که در آمد سرانه ایران فقط ۵'۲ برابر چهل سال پیش شده است. این مقایسه ساده نشان می دهد که کل اقتصاد ایران طی ۴ دهه گذشته کمتر از نصف متوسط اقتصاد جهان رشد داشته است. در همین حال، رشد در آمد سرانه ایران نزدیک به سه برابر کمتر از متوسط رشد درآمد سرانه در جهان بوده است.
تحولاتی که گریبان اقتصاد را گرفت
«نرسی قربان»، اقتصاددان، در خصوص اصلی ترین دلایل تنزل رتبه اقتصادی ایران در سطح جهانی به «فراز» می گوید: «چهل و دو سال پیش ایران یک انقلاب و دگرگونی را به خود دید. به این معنی که شیرازه سیستم مدیریتی به طور کامل تحول پیدا کرد. در ادامه اشغال سفارت آمریکا در تهران و آغاز نخستین تحریم ها، اقتصاد ایران را روی لبه تیغ آورد. بلافاصله جنگ هشت ساله ایران و عراق علنا بخشی از بودجه کشور را به امور دفاعی تخصیص داد و بخش زیادی از سرمایه های انسانی و سایر منابع در امور جنگ خلاصه شد. دوران سازندگی تا حدودی اقتصاد را درمان کرد اما در ادامه و اوج گرفتن مجدد تحریم ها، کرونا و … موجب شد تا اصلاح ساختار اقتصاد و بهبود مدیریت اقتصاد کشور با مشکلات بسیار روبه رو شود».
قربان درمورد نقش سازمان ها و بخش خصوصی در ترمیم زخم های اقتصادی ادامه می دهد: «بخش خصوصی تا چند سال گذشته نقش عمدهای در اقتصاد نداشت. هنوز هم مهم ترین شرکت و بنگاه های اقتصادی وابسته به دولت هستند. هر چه نقش این حوزه در اقتصاد بیشتر شود می تواند به تعامل اقتصادی با جهان و شفافیت در این حوزه کمک کند. از طرفی برنامه کاری مدون دولت و تمکین از عنصر شفافیت تا حد زیادی می تواند این اقتصاد نیمه جان را احیا کند».
باید اضافه کرد رشد پرشتاب کشورهای در حال توسعه در حالی است که اقتصاد ایران در گلوگاه تحریم و رکود معطل مانده و حتی اگر در دولت آینده گشایشی در حوزه اقتصاد و ارتباطات بین المللی کشور حاصل شود، باز هم سال ها نیاز است تا این حوزه ترمیم و حداقل به سطح اوایل دهه گذشته برسد خصوصا اینکه ذخایر ارزی ایران نیز به سرعت در حال کاهش است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟