آن ها که بیست سال گذشته و رخدادهای منتهی به دوم خرداد ۱۳۷۶ را از یاد نبردهاند، بیش از هر چیز گفت و گوها و مباحثات پرشور را به خاطر می آورند. گویی مردمی که در دو دهه پیش از آن، به دلایل گوناگون از هر نوع مشارکت سیاسی و حتی اجتماعی پرهیز می کردند، مجالی برای ابراز وجود یافته بودند.
آن ها که بیست سال گذشته و رخدادهای منتهی به دوم خرداد ۱۳۷۶ را دیده اند، می گویند که انتخابات آن سال، تبلور یک خواست اجتماعی ریشه دار برای تغییر و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی و ساماندهی حرکتی رو به جلو بر اساس تحرکات نیروهای اجتماعی بود. پشت هر تصویر و بنر تبلیغاتی که از پل ها، ساختمان ها و دیوارهای شهر آویخته می شد، یک تفکر بود، یک امید و یک هدف.
امروز اما پس از گذشت بیست و چند سال، شهر همان شهر است اما خرداد، خردادی خسته و رنجور است که پیراهن امید به تنش زار می زند. باز هم حال و هوای انتخابات است. مردم خسته ، تشنه و منتظر اند. معدود افرادی هم هستند که کماکان شور و امید دارند. حتما نامزدهای احتمالی که آینده ریاست جمهوری این مرز و بوم در دستانشان گره خورده را می شناسند. هرروز در اتوبان ها و پیادهروها از کنار بنرها و تصاویرشان می گذرند و شعارهای نوشته شده بر آن ها را زیر لب زمزمه میکنند. اما احتمالا در تهاجم معضلات مالی و اقتصاد بیمار، بیاعتمادی به وعدهها و آینده، اولین سوالی که در ذهنشان نقش میبندد این است که این همه هزینه تبلیغات، میتینگ و گردهمایی، از کجاست و حتی پس از پیروزی یک فرد، قرار است به کدام مقصد منتهی شود...؟
هزینه های نامعلوم در مسیر پاستور
انتخابات در ایران با بعضی کشورها یک فرق اساسی دارد: تبلیغات انتخاباتی حساب و کتاب ندارد. به عبارت دیگر، آشکار نمیشود که نامزد ریاست جمهوری ایران بودجه تبلیغاتش را از کجا میآورد و چطور خرج میکند در حالی که در بیشتر کشورهای غربی کمک مالی به تبلیغات نامزدها و احزاب باید ثبت و منتشر شود. البته اگر نامزد مورد نظر از تمکن مالی برخوردار باشد، بریز و بپاش های تبلیغاتی برایش حل شده است اما مساله این است که همه از تمکن مالی برخوردار نیستند. اینجاست که نقش دوستان، نزدیکان و همشهری ها پررنگ می شود. احتمالا هم در ازای ایفای این نقش پررنگ، انتظاراتی خواهند داشت که با توجه به نقشی که آن کاندیدا در آینده پیدا خواهد کرد، مردم هم در شفافیت خواهی از آن دخیل اند. از طرفی به نظر میرسید که کرونا دست کم تجمعهای انتخاباتی را تا حدودی کاهش دهد و فضای مجازی را اصلی ترین بستر برای تبلیغات کند. اما گردهمایی روز چهارشنبه در اهواز که بدون رعایت پروتکل های بهداشتی انجام و بعد هم مشخص شد که مجوز از ستاد ملی مبارزه با کرونا داشت، نشان داد که کرسی ساختمان پاستور، هنوز هم هزینه های بسیار می خواهد!
گمانه زنی ها از هزینه تبلیغات چه می گوید؟
«از برخی کارخانههای دولتی پول دریافت میکنند یا خودروسازان دولتی همواره یکی از منابع تامین هزینههای انتخاباتی هستند»؛ این را عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا به روزنامه «ابتکار» می گوید. مسالهای که انتظار می رود ، ابراهیم رئیسی، به عنوان رئیس قوه قضاییه و نه به عنوان یک نامزد انتخاباتی که هنوز به کرسی پاستور نرسیده، به آن ورود کند و طبق آن چه که در هر دو مناظره انتخاباتی از خود نشان داده، برای مردم روشنگری کرده و با آن ها صادق باشد!
چراکه اصلی ترین مسائلی که کاندیداها به خصوص رئیسی در دو مناظره انتخاباتی از آن حرف زده اند، مبارزه با فساد، پنهانکاری، لزوم شفافیت در امور و صداقت با مردم بود. در این مجال، باید از هر هفت نفر آن ها پرسید، وقتی خود در بدو فعالیت های تبلیغاتیشان برای انتخابات که ممکن است به تکیه زدنش بر صندلی ریاست جمهوری نیز منجر شود، شفاف عمل نمی کنند، چگونه وعده می دهند در آینده بافساد مبارزه و زد و بندهای دولت قبل از خود را برای مردم روشن خواهند کرد؟!
کاربران در شبکه های مجازی از رانت قیر و فولاد می گویند. از دانشگاه آزاد که تبدیل به ستاد برخی از نامزدها شده اما حقوق استادان را پرداخت نمیکند. از بیش از هفتصد اتوبوس که بیش از ده هزار نفر را برای یک همایش انتخاباتی گرد هم آورد. از استفاده برخی از نامزدها از امکانات دولتی مانند بن های غذای آستان قدس رضوی!
هرچند هیچ کدام از این اخبار رسمی و تایید شده نیست اما در جای خالی پاسخ شفاف، همین اخبار تایید نشده به ذهن مردم جهت میدهند. این در حالی است که برخی کاندیداها اظهار کردهاند ، خود هزینهای برای تبلیغات نکردهاند و هر چه هست از سوی هواداران انجام می شود. اما همانطور که اشاره شد، انجام هزینه بدون هدف و منفعت، با منطق سرمایه جور در نمیآید. از طرف دیگر درحالی که برخی از کاندیداها، اعلام کرده اند که بنرها و تصاویر تبلیغاتی شان از سطح کشور جمع آوری و هزینه این تبلیغات به مردم نیازمند برسد، هنوز این تصاویر بر عمده نقاط کشور سایه انداخته و از هزینهای که قرار بود صرف نیازمندان شود نیز خبری در دست نیست!
آقایان! مردم صداقت می خواهند
در این میان ، جدا از همایش ها و تجمع های فیزیکی، فضای مجازی به عنوان بستری قابل دسترس و کاربردی برای عموم و مردم نیز، بخش زیادی از هزینه های تبلیغاتی کاندیداها را می بلعد. گفته میشود برای هر یک توییت یا پست اینستاگرامی که برای نامزدی گذاشته شود و بازدید بالایی داشته باشد ، بین صد هزار تومان تا یک میلیون تومان هزینه پرداخت می شود. حال اگر به بازه شروع این تبلیغات که تقریبا از یک ماه پیش آغاز شد بازگردیم، بخشی از این هزینه ها برایمان روشن می شود. لازم به تذکر است ، نرخ ذکر شده بسته به نوع فعالیت تبلیغی توییتری یا اینستاگرامی از سوی کاندیداهای مختلف متفاوت است و می تواند کمتر یا بیشتر از قیمت ذکر شده باشد.
ویدیویی که در این لینک مشاهده می کنید، یکی از این نمونه هاست که هواداران ابراهیم رئیسی ساخته اند. در این فیلم، یک ویدیو کلیپ به عابران در پیاده رو نشان داده می شود که در آن گوینده اظهار می کند رئیس جمهور سابق سوئد اعلام آمادگی کرده که به ایران آمده و دولت ایران را بهبود ببخشد! به نظر می رسد سازنده این ویدیو، با استفاده از ترکیب های کلیدی مثل منشور حقوق شهروندی، ورود به پرونده بیش از دو هزار کارخانه و کارگاه تولیدی و بازگرداندن آن ها به جریان تولید، برخورد با افراد فاسد که با مقامات مهم کشور نیز ارتباط داشتند و ... سعی دارد به صورت تلویحی به ابراهیم رئیسی و دوران ریاست او بر قوه قضاییه اشاره کند. هر چند که مثلا بینندگان این ویدیو ، متوجه این تلویح نمی شوند و نسبت به ریاست این فرد، اشتیاق نشان می دهند!
شاید بهتر باشد هر کاندیدا به جای برنامه ریزی برای تخریب رقیب ، شفافیت عملکرد و روراستی با مردم را از خود آغاز کند. همانطور که یکی از نامزدها در مناظره اول به درستی اشاره کرد؛ مردم صداقت می خواهند!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟