ابر بدهکاران بانکی؛ ترکیب پرتکرار این روزها و برگی از یک تاریخ با قدمتی بیش از ده سال است. تاریخی که چند مهره را برای تلطیف اذهان عمومی سوزانده، اما مهره های طلایی را حفظ کرده است! جالب آن که هرازچندگاهی این پرونده به بهانههای مختلف (از جمله انتخابات) از پستو بیرون کشیده شده، سوژه بحث و تخریب رقبا میشود و افراد از هم می پرسند، ابربدهکاران بانکی چه کسانی هستند؟! پرسش مهمی که در مناظره سوم ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز مطرح شد اما روی زمین ماند و پاسخی به آن داده نشد. منظور، لیست یازده نفره ابربدهکاران بانکی است که در مناظره دیروز، عبدالناصر همتی آن را روی میز ابراهیم رئیسی رقیب اصلی خود و البته رئیس وقت قوه قضاییه گذاشت. لیستی که البته رونوشتی تایید نشده از آن امروز در فضای مجازی دست به دست شد اما به نظر می رسد برخی نام ها و جایگاه ها، درشت تر و محرمانهتر از آن هستند که به این راحتی بتوان از آن ها پرده برداشت!
چرا ابر بدهکاران، چرا ایران؟!
حتما هر یک از شما برای گرفتن یک وام چند میلیون تومانی، مسیری به نام هفت خوان رستمِ اخذ وام را گذرانده و یا ضرب شست این مسیر را از اطرافیان خود شنیده اید. دست و پا کردن انواع و اقسام ضمانت و پیگیری ممتد اگر هم شما را به سرمنزل مقصود برساند، چوب نظارت شعب بانکها چنان بر سرتان سنگینی میکند که اگر پرداخت اقساط فقط با چند روز تأخیر انجام شود، بلافاصله ضامنین از خلف وعده تان خبردار شده و تهدید به کسر اقساط میشوند؛ در واقع بانکها به این وسیله، وام گیرنده را تحت فشار میگذارند تا هرچه سریعتر نسبت به پرداخت قسط معوق شده اقدام کند. در چنین شرایطی، سوال مهم مردم این است که ابر بدهکاران چرا و چگونه ایجاد شدند؟ اصلا چرا ایران خاستگاه آن هاست و در دنیا چنین نمونه هایی چندان معرفی نشده اند؟
در یک اقتصاد بیمار بدهکار برنده است!
پاسخ به سوال مطرح شده را با یک مثال برایتان شرح می دهیم. به بیان ساده، فرض کنید شخصی از شخص دیگر، یک قرض ۱۰۰ هزارتومانی با موعد بازپرداخت یک ساله بگیرد. با این پول اگر در طول یک سال، هر کالا یا محصولی را خریداری کند و سال بعد آن را بفروشد، هم می تواند ۱۰۰ هزار تومان بدهی خود را تسویه کند و هم سودی برایش باقی بماند. به این ترتیب شاید اینطور به نظر نرسد اما شما در هر حالتی اگر از بانک وام بگیرید به سودتان است. چرا؟ چون در ایران، نرخ سودِ بانکی کمتر از نرخ تورم است. از وام هایی چون ازدواج با نرخ بهره ۴ درصد گرفته، تا وام هایی حتی با سود دوازده درصدی نیز در ایران، تسهیلات خوبی تعریف می شوند، چراکه این نرخ از نرخ تورم پایین تر است. این در حالی است که نرخ بهره در آمریکا دو تا سه درصد (کمتر از نرخ وام قرض الحسنه در ایران) است. به بیان دیگر در یک اقتصاد که به دلیل تورم بالا بیمار شده بدهکار، برنده است!
چرخه تولید ابر بدهکاران
در شرایط سخت اخذ وام که در بندهای قبل برایتان شرح دادیم، قطعا کسانی می توانند وامهای نجومی دریافت کنند که با مردم عادی تفاوت هایی داشته باشند! در این مجال ، دوباره مساله را با مثالی برایتان شرح می دهیم. برای اخذ وام ازدواج احتمالا هر متقاضی ، یک ضامن با فیش حقوقی به بانک معرفی می کند. حال فردی را تصور کنید که هزار میلیارد تومان از بانک وام می گیرد. قطعا در این وضعیت، هیچ فیش حقوقی نمی تواند نقش پشتوانه را ایفا کند پس نتیجه چیست؟ حال که بحث تولید در کشور داغ است، عده ای برچسب تولید کننده را به پیشانی زده و همان کارخانه ، کارگاه و یا واحد تولیدی که با تکیه بر آن تقاضای وام کردهاند را به عنوان وثیقه به بانک ارائه می دهند. در ادامه و هنگامی که موعد بازپرداخت رسید، به بهانه هایی، استمهال می کنند (زمان میخرند) .در نهایت برای رفع و رجوع معضلات واهی که به بانک ارائه کرده اند، دوباره وام می گیرند و با آن وام، اقساط قبلی را تسویه می کنند و این چرخه همینطور ادامه پیدا می کند. حال چه باقی می ماند؟! شرکتها و کارخانه هایی که میلیاردها تومان بدهکارند و کارگرانی که شبها را با کابوس بیکاری می گذرانند...
آیا بانک ها موانع چرخ تولید هستند؟
نکته جالب آن که در این مناظرات، برخی از کاندیداها، بانک ها را به عنوان یکی از موانع تولید و عامل بیکاری کارگران معرفی کردند. طرح این مساله اما وقتی متناقض می شود که همین کاندیداها، داعیه دار مبارزه با فساد می شوند و دم از افشا و پیگیری ابربدهکاران نظام بانکی می زنند در حالی که در سوی دیگر، همان کارخانه هایی که بانک ها، به دلیل بدهی و فساد آن ها را توقیف کرده بودند را دوباره راه اندازی میکنند و شعار حمایت از کارگران و محرومان سر می دهند! این افراد، بارها در مناظرات اعلام کرده اند که بانک ها باید از تولید حمایت کنند و به گونه ای این مساله طرح می شود که انگار نه انگار پول بانک ها متعلق به مردم است و نه سرمایه هر بانک! باید از این افراد که شعار روشنگری می دهند خواست شفاف بگویند، منظور چه حمایتی است؟ پول ارزان؟تسهیلات با نرخ بهره پایین؟ اگر پاسخ مثبت است، آیا چنین حمایتی، به ایجاد رانت و تولد ابر بدهکاران تازه بانکی منجر نمی شود؟!
مردم متوجه رفتار و گفتار متناقض کاندیداها هستند
«مهدی پازوکی»، اقتصاددان در پاسخ به این سوال که ابر بدهکاران بانکی، معلول چه شاخصه هایی هستند، به «فراز» می گوید: «در یک جمله، آن ها معلول سیستم ناکارآمد اقتصادی کشور هستند. یک فرد نوعی برای گرفتن ده میلیون تومان وام باید سند خانه، نامه ذی حساب از محل کار، سفته و ... را به بانک ارائه دهد. سوال اینجاست، ابربدهکارانی که از این روزها زبان به زبان می چرخند و کسی هنوز نمی داند چه کسانی هستند، چه چیزی را به بانک ارائه داده اند؟ قطعا مامور اعتبارات بانک از این افراد رشوه گرفته است. در این جا بانک بخشی از مساله است اما در مقابل، سیستم های امنیتی چرا حتی می ترسند اسم این افراد را بیان کنند؟! افرادی که امروز نامشان در فضای مجازی دست به دست می شود، تنها بخشی از زیر مجموعه ابربدهکاران بانکی هستند نه همه آن ها! بخش بزرگی از این مجموعه، از دولت نهم و دهم متولد شده اند. مساله به تعدد بانک ها در آن دوران باز می گردد. در دنیا بانک برای کمک به تولید و خدمت به مردم ساخته می شود اما در ایران برای کلاهبرداری از مردم!»
او با اشاره به شاخصه مهم و تاثیرگذار رانت تسهیلات در این موضوع ادامه می دهد: «ما افرادی را در این مجموعه داریم که صد میلیارد وام گرفته اند اما اسنادی که نزد سیستم بانکی به عنوان وثیقه گذاشته اند، صد میلیون تومان هم ارزش ندارد. نمونه آن چه می گویم، احتمالا در پرونده بانک سرمایه که عمومی شد برای مردم آشناست. دوباره به دولت آقای احمدی نژاد باز می گردم. در دوره ایشان سه میلیارد تومان به همسر خانه دارِ وزیر رفاه وام با عنوان حق مشاوره اقتصادی تعلق گرفته است. سوال اینجاست که یک زن خانه دار چه از اقتصاد می داند که در قالب مشاوره، سه میلیارد تومان می ارزد؟!»
پازوکی در همین راستا ادامه می دهد: «برخی به بهانه تولید وام می گیرند و سر از لندن و کانادا در می آوردند! لیست این افراد به قوه قضاییه داده شده ، جز آقای طبری و پرونده بانک سرمایه که عمومی شد، از آن ها چه می دانیم؟ حتی یک تصویر از آقای عیسی شریفی، در رسانه ها نیست.چرا؟ به خاطر آقای قالیباف؟! می گویند فساد ، می گویند نقش بانک ها، بسیار خب! چرا از fatf فراری هستید؟ فردی از میدان خراسان و خیابان لرزاده سر از خیابان فرشته درمی آورد. چطور و چگونه اش را مقامات امنیتی نمی دانند؟ یا دغدغه شان بیش تر انتقادات درگوشیِ مردم است تا برخورد با فساد در سطح گسترده تر؟! مگر شعار این آقایان، کمک به ضعفا نیست؟ در بودجه ۱۴۰۰ ، چرا مجلس بودجه خود را افزایش داده؟ چرا بودجه بهزیستی را افزایش نداده؟بودجه جاری مجلس پنجاه درصد افزایش پیدا کرده و از ۶۳۲ میلیارد تومن به ۹۹۱ میلیارد تومان رسیده است. همه این ها زنجیروار به هم متصل است. شک نکنید مردم متوجه رفتار و گفتار متناقض برخی کاندیداها هستند».
ماجرای ابربدهکاران بانکی، ماجرای امروز و دیروز نیست. سال ۱۳۸۵ محمود احمدی نژاد در سفری استانی به اطراف تهران، مهلتی ۱۵ روزه به بدهکاران بانکی داد تا بدهی هایشان را تسویه کنند. وی تهدید کرد در غیر این صورت اسامی آنها را فاش خواهد کرد. هرچند فهرست مفسدان اقتصادی و بدهکاران بزرگ بانکی هیچ گاه از جیب احمدی نژاد بیرون نیامد و حسابی هم تسویه نشد، اما به نظر می رسد، توسل به افشا و رسیدگی به ابربدهکاران بانکی هنوز هم در بزنگاه هایی کار برخی را راه می اندازد!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟