وقتی حرف از یک سوپراستار به میان میآید، احتمالا در ذهنتان، تصاویر خاصی نقش میبندد؛ مثلا شخصیتی کاریزماتیک که فلاشِ دوربینها روی فرش قرمز لبخندش را روشن میکند و برای هوادارانش دست تکان میدهد. یا شخصیتی که در یک حوزه خوش درخشیده و توانایی و تبحر بالایش در آن، باعث شهرت و محبوبیتش میان مردم شدهاست. اما اگر از کلیشهها فاصله بگیریم و باور کنیم که در این سرزمین، هر ناممکنی ممکن است، جدا از بستر هنر و ورزش، میتوانیم ردپای سوپراستارها را در پروندههای پربحث اقتصادی نیز دنبال کنیم. پس از فاضل خداداد که با پرونده ۱۲۳ میلیاردیاش در اوایل دهه هفتاد، چراغ دزدیهای کلان را روشن کرد، میتوان با کمال میل ، بابک زنجانی را سوپراستار اینگونه پروندهها نامید. او که در یک دست، بدهی سهونیم میلیارد دلاری به وزارت نفت و در دست دیگرش حکم اعدام با پنج سال تعویق جا خوش کردهاست. ماجرا وقتی عجیب میشود که گویی یک جریان پشتپرده و خزنده، نام و سرانجام پرونده بابک زنجانی را، مانند سنت جارو زدن گرد و غبار به زیرفرش، از تمام اخبار و رسانه ها زدوده است. احتمالا اگر تصویر بابک زنجانی روی این گزارش نبود، برای هیچ کدام از شما این سوال مطرح نمیشد که راستی، از بابک زنجانی چه خبر؟! در واقع سکوت مسئولان، پیگیر نبودن رسانهها و حتی متعدد و تکرار شدن پدیده اختلاس در کشور، از زنجانی یک فرد عادی ساخته که شاید بعدها نامش در خانههای جدول سرگرمی نیز جا باز کند؛ آن هم با این سوال، میلیاردر نفتی که بود؟ اما پیش از آن، پروندهاش پر از حروف اول نامهایی است که می توان با آنها روزگاری را روایت کرد، روزگاری که از بابک زنجانی، دو حرف (ب.ز) ساخت!
میلیاردر موسرخ چطور اختلاسگر شد؟ به طور اتفاقی!
پاییز سال ٩١ بود که کمکم نام میلیاردر جوان ایرانی بر سر زبانها افتاد. اگرچه زنجانی با سرمایهگذاری در هواپیمایی «قشمایر» برای برخی از دولتمردان و سیاستمداران آشنا بود؛ اما خبر ورود او به عرصه فروش نفت و طلبش به دولت، او را برای چند سال متمادی به یکی از مشهورترین افراد بدل کرد. از اولین و جدیترین مصاحبه بابک زنجانی با هفتهنامه «آسمان»، میتوان این برداشت را کرد که او از فرش به عرش رسید و بازگشت! او که تا چند سال پیش، ۲۵ هزار میلیارد تومان سرمایه داشت، ساعت ۱۰۰ میلیون تومانی دست میکرد و مدیریت بیش از ۶۰ شرکت را دست داشت. کسی که ادعا میکرد در سال ۶۰ موتور گازیاش را فروخته تا نقره بخرد و کاسبی راه بیاندازد. وی مدعی است که در سن ۲۲ سالگی ۳-۴ میلیارد تومان پول در حسابش بود؛ البته ۴ میلیارد تومان به ارزش ۲۰ سال پیش.او میگفت به طور اتفاقی راننده رئیس بانک مرکزی وقت شد و به طور اتفاقی به کار صادرات پوست گوسفند وارد شد و به طور اتفاقی واردکننده کالا از ترکیه شد و به طور اتفاقی مسیر پیشرویش برای تاسیس بانک در مالزی، ترکیه، امارات و تاجیکستان باز شد! اما بابک زنجانی خودش قصه پولدار شدنش را اینطور روایت می کند، از نوربخش(رئیس بانک مرکزی) دلار میگرفت و به بازار تزریق میکرد. به گفته خودش اولین کارمزد ناشی از این کارش ۱۷ میلیون تومان بود که آن زمان معادل دفتری در خیابان میرداماد تهران میشد. او در ادامه فعالیتهایش به برخی از نهادهای نظامی کشور، کمک مالی و مبادلات پولی آنها را در خارج از کشور تسهیل کرد و در نهایت با کلید خوردن تحریمها وارد فضای جدیدی شد. نام بابک زنجانی از پس چالش محمود احمدینژاد رییس دولت پیشین و مجلس اصولگرا بر سر سعید مرتضوی رسانهای شد. «شرق» در گزارشی می نویسد: «احمدینژاد اصرار داشت مرتضوی را نگه دارد، حتی شده به قیمت برکناری وزیر کارش، نمایندگان مجلس هم مخالفت میکردند، کار بیخ پیدا کرده بود، تهدید احمدینژاد به افشاگری و پخش فیلم از برادر علی لاریجانی هم برای رییس مجلس رنگی نداشت. احمدینژاد پرده اکران فیلم دیدار بابک زنجانی و فاضل لاریجانی را کنار زد و از آنجا که صدا واضح نبود، خود شروع به خواندن متن پیادهشده فیلم کرد و از «آقای ب. ز» اسم برد».
البته مرتضوی نیز به ادعای رسانه ها، همتای همان فیلم را داشت؛ این یکی را از بابک زنجانی ضبط کرده بود که به همراه حسن رعیت به دفتر مرتضوی رفته بودند و در این فیلم بابک زنجانی و حسن رعیت توضیح می دهند چگونه از او در خواست پول کرده بودند. بهتعبیر داوود حشمتی، روزنامهنگار اصلاحطلب که در گزارشی از «روزاروز» منتشر شده، رعیت هم با لاریجانیها ارتباط داشته و هم با دشمن آنان. از رعیت در سطرهای بعد بیشتر می نویسیم.
روی پنهان ماجرای بابک
اگر زمانی تعداد صفرهای مقابل عدد سه در اختلاس سههزارمیلیاردی خاوری-رییس اسبق بانک ملی - بسیاری را به خود مشغول کرده و عنوان بزرگترین اختلاس تاریخ ایران را به خود اختصاص داد، طولی نکشید که این جایگاه به بابک زنجانی رسید با حدود ۹هزارمیلیارد تومان یعنی سهبرابر رقم اختلاس سههزارمیلیاردی. اما ماجرای زنجانی ابعاد دیگری هم داشت، بعدها رد پای او در پرونده فساد مالی سازمان تامیناجتماعی به همراه سعید مرتضوی، متهم ردیف اول جنایت کهریزک و پس از آن از سوی وزیر نفت در عدم پرداخت پول نفت مطرح شد تا به فساد مالی در ترکیه کشیده شد، جایی که رضا ضراب، تاجرزاده ایرانیالاصل که به اتهام پولشویی و پرداخت رشوه به مقامات ترک در بازداشت به سر میبرد، از بابک زنجانی بهعنوان رییس خود در بازجوییها اسم برد.
در این میان ارتباطات گسترده زنجانی با دولتیان مهرورزی در بدست آوردن این رانت نیز بیتاثیر نبود. چرا که بنابر گفته نماینده دادستان در جلسه دوم قرائت کیفرخواست دادگاه زنجانی، نماینده دادستان به مصوبه ۷ تیرماه ۹۱ با امضای حسینی (وزیر وقت اقتصاد)، غضنفری (وزیر وقت بازرگانی)، قاسمی (وزیر وقت نفت) و بهمنی (رئیس کل وقت بانک مرکزی) اشاره کرد که بر اساس آن واریز ۱۴.۵ درصد منابع ارزی حاصل از فروش نفت به حساب بانک «افایبی» سکوی پرتاب زنجانی شد. با این حال ، او دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از پول حاصل از فروش نفت ایران را برده، حال در زندان است و حکم اعدام هم به این دلیل به تعویق افتاده که او جای پول ها را نمی گوید. در این مسیر چند ساله نیز، زنجانی ادعاهای زیادی را مطرح کرد برای آنکه چند صباحی ذهن جامعه را به خود معطوف کند. از کمک مالی به جریان انتخابات تا ارتباط مالی ۱۵۰ میلیون دلاری با قرارگاه خاتم الانبیا. همچنین بابک زنجانی ادعا کرده ۲۴ میلیون بشکه نفت برای ایران در شرایط تحریم فروخته و پول آن را پرداخت کرده است. اما بیژن زنگنه، وزیر پیشین نفت، نخستینبار اعلام کرد زنجانی بیش از دو میلیارد دلار(معادل دو میلیارد و ۶۰ میلیون یورو) از محل صادرات نفت در دولت قبلی بدهکار است.
حال بابک زنجانی، یک نام مبهم است. نامی که هنوز هم رمز گشایی از آن، می تواند کارنامه پنهان بسیاری از اسامی مهم کشور را از پستو بیرون بکشد. برخی همچون حسن رعیت یا همان حسن میر کاظمی که هربار نام او میآید، عکس او را ترک یک موتور میبینیم که علیه معترضان سال ۸۸ کلت به دست داشت یا در یک هواپیما کنار بابک زنجانی نشسته بود، درست در اوج بازداشتهای پرونده اکبر طبری، مسوول اجرایی حوزه ریاست دستگاه قضایی در زمان صادق لاریجانی که از نزدیکترین چهرهها به صادق لاریجانی بود و بابت اعمال نفوذ در پروندهها و رشوهگرفتن، به ۲۰سال زندان محکوم شد، او نیز به اتهام اخذ مبالغ کلان ارزی و ریالی با تقلب از بانکها معادل ۴۰۰ میلیون دلار و بیش از ۵۰۰میلیاردتومان بازداشت شد. شاد بهتر باشد دستگاه قضا، که احتمالا ریاست آن با ادعای گشت ارشاد مدیران، ممکن است بر صندلی اجرایی دیگری تکیه بزند، این شکاف را در مورد سرانجام بابک زنجانی ترمیم کند. او هنوز نقطه ای پنهان در بایگانی قوه قضاییه است...!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟