دهه شصت در خاطره بسیاری از ایرانیان گرهای باز نشدنی است. خاطراتی که تلخ یا شیرینش امروز برایشان، نوستالژی محسوب میشود. روزهای جنگ و بمباران و شبهای تاریک از بیبرقی که جداول آن در دو روزنامه کیهان و اطلاعات به صورت هفتگی برای مردم اطلاعرسانی میشد. این قطعیهای برق به قدری برای مردم مسلم بود که برای زمانهای بیبرقی و تاریکی حاصل از آن در شبها نیز برنامه داشتند. آن روزهای آغازین که هنوز شبکه گازرسانی تکمیل نشده بود، استفاده از فانوسها و یا روشناییهایی که به گازهای پیکنیکی متصل میشد، مرسوم بود. بعدها شبکه توزیع گاز شهری بر تن شهرها گسترده شد، روشناییهایی به بازار آمد و بر دیوار خانهها نور پاشید. دهه هفتاد و در زمان وزارت زنگنه، شبکه برقی کشور آرام آرام جان گرفت و خاموشیهای شبکه برق کشور محدود شد. حالا بیش از سه دهه از آن روزگار گذشته است، جنگ به تاریخ سپرده شده اما هنوز هم، قطعیهای پیدرپی برق، هرازگاهی خاطر مردم را مکدر میکند. تنها تفاوت این است که امروز دیگر کمتر خانهای امکانات دسترسی به روشنایی برای هنگام قطعی برق را دارد. روشناییهای دیواری در بازار وجود ندارد و کسی برنامهای برای این حالت ندارد. هرازگاهی جداولی از سوی شرکت توزیع برق منتشر شده و به مردم نوید خاموشی میدهد که آن هم خیلی منظم نیست اما آنچه مسلم است این قطعیها با آغاز فصل گرما، مشکلات مردم را دو چندان میکند. روندی که بسیاری از مسئولان مقصر آن را مردم و سرانه بالای مصرف برق میدانند. در همین راستا «ایسنا» چند روز پیش، در گزارشی از اوج تقاضای مصرف برق خبر داد و نوشت که در ۲۴ ساعت گذشته این تقاضا، به ۵۹ هزار و ۲۷۴ مگاوات رسیده و این درحالی است که نیروگاه های کشور توان تولید ۵۴ هزار مگاوات برق را دارند. در این گزارش همچنین، به نقل از سخنگوی صنعت برق ذکر شد که ۳۰ هزار نفر از پرسنل صنعت برق، همزمان با روز برگزاری انتخابات (۲۸ خرداد) آمادهباش هستند.اما سوال اینجاست، پس از انتخابات سرنوشت بیبرقیها به کجا میرسد؟
اتلاف و تولید در آینه آمار
تازهترین آمار وزارت نیرو میگوید که تولید برق آبی ایران در سال گذشته ۲۹ درصد افت کرد. همچنین پارسال واردات برق رشدی ۱۰۳ درصدی را تجربه کرد؛ یعنی بیش از دو برابر سال ۹۸ شد. البته صادرات برق هم افزایشی ۱۹ درصدی داشت. ایران معمولا در فصول سرد سال صادرات برق را افزایش میدهد و در فصول گرم سال بیشتر وارد کننده برق است. مصرف برق ایران سالانه حدود ۵ درصد افزایش مییابد. بدین ترتیب حداقل تولید برق این کشور نیز باید به همین میزان رشد داشته باشد. سال گذشته دولت رشد ۴۸۰۰ مگاواتی ظرفیت تولید برق کشور را هدفگذاری کرده بود، اما در عمل تنها ۱۸۶۸ مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شد. سال ۹۸ نیز کمتر از نصف اهداف رشد تولید برق کشور محقق شد. جزئیات آمارهای وزارت نیرو نشان میدهد در سال ۹۹ هیچ نیروگاه جدید آبی در ایران راهاندازی نشده و سهم انرژیهای تجدیدپذیر در نیروگاههای جدید تنها ۵ درصد بوده است. بدین ترتیب تقریبا همه نیروگاههای جدید راهاندازی شده، حرارتی بودهاند که با گاز، مازوت و گازوئیل کار میکنند و یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا در ایران هستند.این در حالی است که ایران بهطور متوسط هر سال ۳۰۰ روز آفتابی دارد و مناطق بادگیر کوهستانی و سواحل دریاها پتانسیل قابل توجهی برای تولید برق بادی دارند. سهم انرژیهای تجدیدپذیر از کل تولید برق ایران حدود یک درصد است، در حالی که این رقم برای نمونه در ترکیه حدود ۴۸ درصد است. از طرفی تنها در سال گذشته ترکیه ۴۵۰۰ مگاوات به تولید برق از منابع تجدید پذیر خود افزوده که بیش از دو برابر کل رشد تولید برق ایران از همه منابع در سال ۹۹ است.
درصدی از برق تولیدی، در شبکه انتقال هدر میشود
نکته مهمی که در قصه پرغصه قطعی برق کمتر به آن توجه میشود، اتلاف است. «حسن مرادی» کارشناس انرژی در حوزه برق، با تایید این نکته به «فراز» میگوید: «طبق آخرین دادهها، درصد قابل توجهی از برق تولیدی، در شبکه انتقال هدر میشود و راندمان نیروگاههای برق در ایران به دلیل استفاده از موتور و تجهیزات قدیمی به ۳۰ درصد رسیدهاست. در این شرایط یکی از مواردی که وزارت نیرو می تواند روی آن تمرکز کند، حرکت به سمت بهرهبرداری بیشتر از سوختهای فسیلی است، مساله ای که هم در کاهش آلودگی هوا موثر است و هم می تواند برق را با راندمانی بالا تولید کند. راه دیگر نیز این است که با توسعه نیروگاههای کوچکمقیاس، امکان تامین برق باکیفیت را حداقل برای صنایع فراهم کند».
او در خصوص پتانسیل سرمایهگذاری و امکان سوددهی در صنعت برق ادامه می دهد: «به خاطر دارم از سال ها قبل، وزارت نیرو به سندیکای برق بدهی داشت. متاسفانه هنوز هم دولت بدهی سنگینی به پیمانکاران صنعت برق دارد. تنها وقتی این بدهی جبران شود، پیمانکاران به نوعی ریکاوری میشوند و برای ایجاد تاسیسات جدید سرمایهگذاری می کنند. همچنین عواملی مانند نرخ خرید پایین برق، نوسانات ارزی و مشکلات مربوط به صادرات بر کاهش این سرمایه گذاری از سوی بخش خصوصی بی تاثیر نیست. با این حال در شرایطی فعلی ایران که قیمت برق تعیین شده است، سرمایهگذاری دولتی در صنعت برق نتایج متفاوتی دارد. در این شرایط دو حالت متصور است. اگر هزینه تولید و قیمت فروش بیشتر باشد، دولت برای ثبات قیمت لازم است تفاوت هزینه تولید و قیمت فروش را بهصورت یارانه پرداخت کند، اما اگر قیمت فروش بیشتر از هزینه تولید باشد، آنگاه دولت از صنعت برق درآمد خواهد داشت».
سرنوشت انرژی در ایران امروز و در دولت تازه با رویکرد تازه، مانند سرنوشت بسیاری از حوزه ها نامعلوم است. پتانسیلی که یک روی آن می تواند برای کشور آورده مالی داشته باشد و روی دیگر آن نیز اسباب سلب آسایش از مردم شود. باید دید متولیان برای مردم چه خوابی خواهند دید.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟