کمپین ۲۰۱۰ (۲۰ روز کار ۱۰ روز مرخصی) که به اعتصاب کارگران صنعت نفت مربوط است هر روز شاهد افزایش تعداد اعتصاب کنندهها است. با نگاهی به شبکههای مجازی متوجه میشویم که کارگران دسته دسته با انتشار فیلمهایی حضور خود در را اعتصاب گسترده کارگران صنعت نفت اعلام میکنند و از سایر همکارانشان هم میخواهند که به جمع آنها اضافه شوند و آنطور که بهنظر میرسد اگر مسوولان صنعت نفت ایران اقدامی نکنند این اعتصاب ادامه خواهد داشت. کارگران در روزهای سخت اقتصاد ایران میخواهند به وضعیت صنفی خود نظم دهند و با توجه به حضورشان در شبکههای مجازی بهنظر جدا از سیاستبازی رفتار میکنند تا با حقوق صنفی خود بیشتر آشنا بشنود.
بهگزارش خبرنگار فراز، عمده مشکلات این کارگران به عدم نظارت بر نوع فعالیت پیمانکاران باز میگردد زیرا بعد از برونسپاری در شرکتهای فرآوردههای نفتی کارگران مستقیم با کارفرما روبهرو نمیشوند و به همین دلیل نمیتوانند مطالبات خود را دریافت کنند این کارگران مدعی هستند که با توجه به وضعیت محیط کار و همچنین سختی کار موجود به اندازه حقوق دریافت نمیکنند و همچنین از خلاء بیمهای، عدم پرداخت سنوات، اضافه کاری و ... رنج میبرند.
یکی از کارگران پالایشگاهی در بندر ماهشهر که اعتصاب در آنجا همچنان ادامه دارد با خبرنگار ما گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
محسن، یکی از کارگرانی پالایشگاهی در ماهشهر است که به کمپین ۲۰۱۰ پیوسته است و برای رسیدن به مطالبات خود و سایر همکارانش دست از کار کشیده است و معتقد است که دوران بزن در رو کارفرما گذشته است. او در مورد وضعیت این روزهای اعتصاب کارگران صنعت نفت به خبرنگار فراز میگوید: «تا کنون برای کار به جنوب رفتهاید؟ وقتی صبح زود از مینیبوس پیاده میشوید مثل اینکه روی بدنت روغن مایع داغ ریخته باشند در این وضعیت اولین چیزی که به ذهنت میرسد این است که یک تاکسی دربست بگیرید و پالایشگاه را به مقصد خوابگاه ترک کنید. البته این در وضعیتی است که مرخصی داشته باشید در غیر این صورت باید ماننده بردهها تا آخرین ساعات روز در آن گرما غیر قابل تحمل بمانی و مانند آدم آهنی دنبال کارفرما بروی تا ببینی چه کاری دارد تا انجام دهید.»
برای خواندن گزارشهای دیگر اینجا کلیک کنید.
او با انتقاد از وضعیت کارگران صنعت نفت ادامه میدهد: «باتوجه به شروع کمپین اعتصابی کارگران صنعت نفت باید بگوییم که دوران بزن در رو کارفرما گذشته است و آن زمانی که پیمانکاران از مرام و معرفت و مناعت طبع کارگر سوء استفاده میکردند گذشته است و ما وارد فاز جدیدی شدهایم. ما در همه زمینهها مشکل داریم، مانند خوابگاه، سرویسهای بیکیفیت که هر روز ممکن است در حادثه رانندگی فوت کنیم، حقوق بسیار پایین، بیمه ناقص، عدم پرداخت سنوات، عدم پرداخت اضافه کار و ... که بالاخره باید یک روزی به این وضعیت نابرابر پایان دهیم. خوشبختانه اکنون به کمک فضای مجازی همگی هوشیار شدهایم و به حقوق خود بیشتر اشراف پیدا کردهایم و امیدواریم که پس از این دیگر هیچ کارفرمایی نتواند از کارگران بیگاری بگیرد.»
محسن با اشاره به تفاوت دریافتیهای کارگران صنعت نفت ایران با سایر کشورها اضافه میکند: «من در بخش فیتر فعالیت میکنم و بابت ۲۴ روز کار بدون مرخصی ۴ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان دریافتی دارم ولی هر کدام از نیروهای ایرانی متخصص پروژه در حوزههای جوشکار، فیتر، مونتاژ کار، فورمنها، سوپروایزرها و ... اگر به هر کدام از کشورهای حوزه خلیج فارس یا کشورهای اروپایی و استرالیا بروند میتوانند با بیشترین درآمد که فکرش را نمیکنند به خوبی و بدون دغدغه زندگی کنند. با توجه به درخواستهایی که میشود مشخص است که مشکل بسیاری از این کشورها کمبود نیروهای کار متخصص است.»
او در همین خصوص ادامه میدهد: «حقوق خواسته کمپین ۲۰۱۰ کمتر از هزار دلار است. توجه داشته باشید که حقوق یک کارگر ساده در کشور بحرانزده عراق بیش از ایران است. در عراق حقوق مهندس ۴هزار دلار، جوشکار ۲هزار دلار، مونتاژکار ۲۲هزار دلار است. مهندسها وجوشکاران و مونتاژکاران ما به عراق میروند و به ناچار برای هزار دلار کار میکنند ولی دائم از کارفرماهای عراقی میشنوند زود باش کارت را انجام بده در ایران نصف اینم بهتو نمیدهند».
این کارگر صنعت نفت با انتقاد از رفتار پیمانکاران اضافه میکند: «این اعتصاب به نفع خودمان است تا به این پیمانکاران بگوییم باید منت نیرو کار را بکشند چون آنها پروژه گرفتهاند و برای انجامش نیرو میخواهند وگرنه ورشکسته میشوند. پس پیمانکاران باید قدر نیروهای متخصص را بدانند و بفهمند که ما بَرده نیستیم. ما با حداقل حقوق کار میکنیم، کار که نه زجر میکشیم، از سرناچاری اینجا هستیم. در این وضعیت یا حقوق را دیر میدهند یا از سر و تهش میزنند و این مبلغ هیچوقت کفاف خرج زندگی را نمیدهد. از طرفی دولت فرآوردههای نفتی را به دلار میفروشد ولی هیچ توجهی به کارگر جماعت ندارند. پول فروش یک روز بنزین پالایشگاهی مانند ستاره خلیج فارس میتواند جوابگویی نیاز کارگران و زحمتکشان این حوزه باشد. این روزها لبنانیها بهدلیل کمبود بنزین اعتراض کردهاند و ما مشاهده کردیم که ایران کشتیهای نفتکش خود را برای رساندن بنزین به لبنان فرستاد. وقتی ما میتوانیم یک کشور را از بحران نجات دهیم چرا صدای کارگران خودمان را نمیشنویم؟»
محسن در پایان با تاکید بهاینکه اگر خواستههای کمپین ۲۰۱۰ اجرایی شود به سرکار برمیگردیم میگوید: «در صحبتهایی که دوستان در گروهها میکنند مشخص است که ما اصلا به دنبال خواستههای سیاسی نیستیم. چند روز پیش یکی از مسوولان استانی آمده بود به محل تجمع و وقتی فیش حقوقیمان را نشان دادیم به درد و دلهای ما گوش دادند و حق را به ما داد. حالا گویا مسوولان پالایشگاهها برای جلسهای به تهران رفتهاند ما هم آمادهایم تا به سر کار برگردیم ولی نه با هر شرایطی که از ما بخواهند.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟