مشاهدات اولیه نشان میدهند که مشکلی بالقوه در کیفیت ساخت برج کاندوی ۱۳ طبقهی سورفساید، فلوریدا وجود داشته است؛ برجی را میگوییم که ماه پیش فرو ریخت و لااقل ۲۴ کشته و ۱۲۱ مفقود به جا گذاشت.
آلین ای. کیلشایمر (یککارشناس مهندسی پزشکی قانونی در شهر سورفساید که برای تحقیق در مورد ساختمان تخریبشده استخدام شده بود) میگوید تحقیقات هنوز مراحل اولیهشان را میگذرانند. اما تأکید کرد که علائمی وجود دارند که نشان میدهند «در محل اتصال کف بتونی تراز پایه به ستون، میلگردهای کمتری نسبت به طرحهای اولیهی پروژه، به کار رفته بوده.(مترجم: اتصال کف به ستون ضعیف بوده است.)»
آقای کیلسهایمر در مصاحبهای گفت: «احتمال دارد تیرها، مطابق آنچه در نقشهی اصلی خواسته شده بوده، چیده نشده باشند.» او عنوان کرده بود که باید آوارها را با دقت بررسی کرد تا معلوم شود آیا فولادِ لحاظشده در اتصالات کف بتونی به ستون، کمتر از حد انتظار بوده یا نه.
آر.شانکار نایر، یکی از اعضای آکادمی ملی مهندسی و رئیس پیشین ساختمانهای بلند و زیستگاههای شهری، از دیگر مهندسینی بود که عکسها را مرور کرده و گفته بود میزان فولاد بهکاررفته در ساختمان، با آنچه در طرحها لحاظ شده بود، مطابقت نداشته.
تحقیقات در مورد ریزش این ساختمان ممکن است مدتها طول بکشد، و یافتهها و مشاهدات اولیه نیز به تبع آن تغییر کنند. نظر برخی مهندسان این بوده که کمبود احتمالی میلگرد فولادی در بخش نسبتاً کوچکی از ساختمان که آنها بررسی کردهاند، نمیتوانسته دلیل اصلی سقوط ساختمان باشد، اما به طور بالقوه میتوان آن را یکی از دلایلی دانست که به این تخریب سرعت بخشیده، و منجر به نتیجهای فاجعهبار شده.
در سؤالهای مداومی که در مورد ستونهای بتونی مسلح ساختمان مطرح است، مهندسان به سهستون آسیبدیدهای اشاره کردند که در بخش غربی ساختمان (که سالم مانده بود) واقع شده بودند.ستونهای آسیبدیده، به بخش بیرونی ساختمان مربوط بوده و در حدفاصل محوطهی پارکینگ و فضای استخر قرار داشتند. نکتهی جالبتوجه اینکه لااقل دو شاهد با قطعیت عنوان کردهاند که پیش از ریزش ساختمان اصلی، دیدهاند که روسازه در این بخش تخریب شده.
طراحیهای برج کاندو (که به سال ۱۹۷۹ مربوطاند، و توسط شهر سورفساید ارائه شده و توسط مهندسان سازه و نیویورکتایمز مورد ارزیابی قرار گرفتند) گویای آناند که ستونهای این ساختمان که قرار بوده در بسیاری بخشها، با تاوههای بتونی مسلح اتصال داشته باشند، با هشتتیر فولادی _چهارتا در یکجهت و چهارتا در جهتی دیگر_ تقویتشده بودند. اما به نظر میرسد تعداد تیرهای تقویتکننده در قسمت پارکینگ، در بسیاری قسمتها (محل اتصال کف به ستون، و محلی که در معرض دید است) کمتر است. در بیشتر دالهایی که در معرض دید هستند، تنها دو قطعه میلگرد دیده میشود؛ یعنی نیمی از آنچه انتظار میرفته.
بتن تنها زمانی میتواند ساختمانهای بلند را پشتیبانی کند که با آرماتورهای فولادی تقویت شده باشد. بتن، در شرایط فشار، مادهی قوی و مقاومیست؛ به گفتهی مهندسان: مثلاً در حمایت از وزنهای بالاتر از خودش. اما در رفتار «کششی»، یا زمانی که نیروها سعی دارند بتن را از هم جدا کنند، تأثیرگذاریِ بهمراتب کمتری دارد. آرماتوربندی، مقاومت کششی ضروری را در ساختمان ایجاد میکند. آقای کیلسهایمر تذکر داده: در ساختوسازها کاملاً عادیست که محصول نهایی با طرحهای اولیه تفاوت داشته باشد. او همچنین گفت باید بررسی کرد که آیا میزان آرماتوربندی (فولاد بهکاررفته)، عامل مؤثری در سقوط بوده است یا خیر. و تأکید کرده این کار به تجزیهوتحلیلهای بیشتری احتیاج دارد. گویا خودش در حال مدلسازی رایانهای برای فهم پاسخ این سؤال است.
برخی مهندسان که گفته بودند میزان فولاد موجود در لاشهی ساختمان، کمتر از حد انتظار بوده است، قضاوت خود را به اسناد دقیق طراحی ساختمان ارجاع دادند. او گفت که در این طرح، خواستار اجرای شماری از تیرهای فولادی در امتداد مسیر پارکینگ شده بودند؛ حداقل چهار عدد از هر ستونی که بار گاراژ و باقی سازهها را حمل میکردهاند. اما تصاویر ساختمان، تعداد بسیارکمتری را در امتداد ستونها نشان میدهند. آقای نیر گفت: «گویا در اتصال دال به ستون، فولادگذاری کافی انجام نشده است. آنچه در واقعیت ساختمان دیدیم متناقض با نقشههای اولیه بود.»
مهندسان هشدار دادهاند که محققان باید اجزای سازنده را با دقت بیشتری بررسی کنند؛ مبادا ریزش ناگهانی ساختمان، میلگردهای اضافی را قیچی کرده باشد. همینطور آقای نیر و مهندسان دیگر گفتند که ممکن است بعضی تیرها بسیار نزدیک به لبههای ستون مستقر بوده و هیچ اثری از حضورشان باقی نمانده باشد. جان پیستورینو، مهندس مشاور منطقهی میامی که دهههاست در همین صنعت مشغول است، گفت که به طور کلی بازرس یا کسی که سازنده را استخدام کرده باید پیش از ریختن بتن، فولادگذاری را چک میکرده.
مرور ابتدایی سوابق فنی با دقت معلوم نمیکند که طرح اصلی ساختمان در زمان ساخت در سال ۱۹۸۱، بر مبنای آییننامهی ساخت بوده یا نه. از آن زمان کدهای ساختمانی اغلب بر نیاز به تقویت فولاد تأکید بیشتری کردهاند. استانداردهای بازرسی فلوریدا همهشان در دههی ۱۹۸۰، و پس از فروریختن یکساختمان در حال ساخت در کوکوبیچ _در نزدیکی اورلاندو، تقویت شدند. حالا نیاز به حضور بازرسی مستقل هست که این استانداردها را با ساختمانهای بلند مطابقت دهد.
پروژهی ساخت ساختمانی که فرو ریخت، زیرنظر شرکت توسعهوساخت ناتل، انجام گرفته بود؛ شرکتی که ۲۰ سال است از رده خارج شده و فعالیتی ندارد. ناتال ریبر، مدیرعامل این شرکت، در سال ۲۰۱۴ فوت کرده است. این مجموعهی ساختمانی، طی سالهای اخیر در دستور کار بازسازیهای گسترده قرار گرفته بود. گزارش مهندسی سال ۲۰۱۸ این ساختمان گویای زنگزدگیِ فولاد، خوردگی بتن و آسیبدیدگی استخر بود که رفعشان میلیونها دلار هزینه برمیداشت.
برخی بتنها تخریب شده بودند، طوری که طی پروژهی تعمیری اوایل ماه اکتبر، خدمه قادر به انجام هیچاقدامی پیرامون استخر نبودند. براساس گزارشی از شرکت مهندسان مشاور مورابیتو، خرابی تا عمق اجزا نفوذ کرده بود و کاوش در آن بخش ممکن بود بر پایداری قسمتی از سازه تأثیر بگذارد. هنگام ریزش ساختمانی که ازش حرف میزنیم، سقف مورد بحث، که به طور جزئی روی سهستون آسیبدیده معلق مانده بود، به سطح پارکینگ، یعنی یکطبقه پایینتر از سطح زمین سقوط کرد. آقای نیر گفت: «کمبود میلگرد، تخریب صورتگرفته (ریزش سقف) را توجیه میکند.» اما وی خیلی قبول ندارد که ریزش این سقف، به سقوط بزرگتر در ساختمان انجامیده باشد.
با اینحال، توجه اصلی، باز به اطراف سقف پارکینگ (دال یا تاوهی بتونی مسلح) و بخش استخر محوطه معطوف شده است. ویدئوی سقوط نشان میدهد که خرابی اولیه در جایی نزدیک به تراز پایهی ساختمان، یعنی همان حوالی گاراژ و محوطه اتفاق افتاده است. به علاوه، فیلم دیگری از خارج ساختمان، که کمی پیش از سقوط گرفته شده، درخشانی آب را نشان میدهد و تودهای را در رمپ ورودی به گاراژ، که به نظر تودهی آوار میرسد.
گویا گابریل نیر که در آپارتمان ۱۱۱ و در طبقهی اول بخشی از ساختمان تخریبشده زندگی میکرده، ساعت یک بامداد به خانه رسیده و متوجه شده مقداری آب در رمپ ورودی همکف جمع شده است (موضوعی که البته به نظر او غیرمعمول نیامده) و او در مصاحبه گفته است زمانی که به ساختمان رسیده هیچ تکهسنگ یا خردهشیشهای وجود نداشته است. او و مادرش که به ساختمان رسیده بودند، صدای کوبیدن چیزی را شنیدند که به نظر میرسید از بالا میآید. آنها که ابتدا فکر کرده بودند همسایهها دارند تعمیرات انجام میدهند، به صدا اهمیتی ندادند. اما دیری نگذشت که صدا شدیدتر شد. آقای نیر گفت که مادرش جهت اعتراضکردن به لابی ساختمان میرود. خود نیر در آشپزخانه بوده که صدای غرولند را از لابی ساختمان میشنود. و با خواهرش به آنجا میروند و از یکمأمور امنیتی میخواهد با ۹۱۱ تماس بگیرد. آقای نیر بیرون که میرود میبیند که بخشی از گاراژ و سطح استخر ریزش کرده است (بخشی که حالا مهندسین در حال بررسی دقیق آن هستند). او گفت در این زمان متوجه ترکیدگی لولهها شده و همانموقع بوده که نیمی از ساختمان ریزش کرد. او و اعضای خانوادهاش از ساختمان فرار کردند و با وجودیکه کانکس بالاسرشان هم ریزش کرد، از مهلکه جان سالم دربردند.
مهندسان این موضوع را بعید دانستهاند که کمبود میلگرد به خودیخود به فروپاشی ساختمان انجامیده باشد؛ حتی این فاکتور را برای تخریب طی چندینسال بعد نیز کافی ندانستند. فاکتور ایمنیای که در ذات اغلب پروژهها لحاظ شده است، به این معناست که کمبودن «جزئی» مقدار فولاد مصرفی، لزوماً به فاجعه نمیانجامد. چون دشوار است بگویید کدامیک از بخشهای پایین میلگرد از خلال ستونها عبور کرده و پس از سقوط قابل دیدن هستند، برخی مهندسان فعلاً تمرکزشان را وقف تیرهای بالایی کردهاند. مهمترین سرنخهای این حادثه به احتمال زیاد هنوز زیر آوار مدفون مانده است. آقای کیلسهایمر گفت: «ما سرنخهایی داریم که فکر میکنیم بخشیشان عامل اصلی فاجعهای باشند که رخ داده است.»
حجم بسیاراندک میلگردی که پس از فروریختن ساختن در بخش پارکینگ قابلمشاهده بوده، به طور بالقوه تنها مشکلی نبود که مهندسان در وهلهی اول با آن مواجه شدند. داونای.لاهمن، استاد مهندسی سازه از دانشگاه واشنگتن، اشاره کرده است که میشد میلگردهای آویزان از قسمتهای باقیماندهی سازه را دید که خیلی تمیز از بتن بیرون کشیده شدند. وی گفت این میتواند نشاندهندهی این موضوع باشد که ممکن است در برخی نقاط بتن آسیب دیده بوده و فولاد کافی در آن قسمت نبوده باشد. او گفت که این موضوع توضیحات متعددی میتواند داشته باشد، مثل: خوردگی، خرابشدن بتن، آسیب برشی به بتن یا استفاده از میلگردی تقویتی که خواص اتصالش ضعیفتر بوده است. آقای کیلسهایمر اظهار امیدواری کرد که برای ارزیابی بهتر جزئیات، در روزهای آینده ساختمان را از نزدیک بررسی خواهدکرد. این نگرانی هست که سازهی باقیمانده نیز خطرناک باشد. آقای کیلسهایمر گفته که تحلیل رایانهایاش نشان داده که قسمت شمالی ساختمان، ممکن است در معرض بادهای شدید فرو بریزد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟