به جای تکرار دستورالعملهای ناکارآمد و برنامههای نخنما شده همچون گران کردن بیشتر، حذف یارانهها و خصوصیسازی لجامگسیخته؛ یک بار هم به این فکر کنیم که شاید راهکارهای متنوع دیگری هم برای برخورد با بحران مصرف انرژی از جمله برق در ایران وجود دارد. در این مطلب با مروری بر جغرافیایی ایران از جمله شاخصهای اقلیمی و اکولوژیکی تلاش میشود از تجربه تاریخی ساکنان جغرافیای ایران که چندین قرن سبک زندگی و معماری سکونتگاههای خود را بر آن اساس تطبیق دادهاند، برای یافتن راهحل بحران فعلی ایدههایی گرفت.
در طول چندین قرن ساکنان جغرافیای ایران برای تامین نیاز خود به گرمایش در زمستانها و سرمایش در تابستانها و استفاده بهینه از نور خورشید برای روشنایی سکونتگاه خود تلاش ستودنی کردهاند. جدیترین نمود این تلاش را در معماری خانههای ایرانی میتوان دید. به طور نمونه در خانه ایرانی «حیاط مرکزی» یکی از اصلیترین شاخصها بوده. طراحی این حیاط یه شکلی بوده که در طول روز هم نور خورشید را برای روشنایی خانه دریافت میکرده هم همواره بخشی از خانه سایه بوده که گرمای بیش از حد نشود. در مناطق کویری ایران هم گنبدهای دوار خانهها به شکلی بوده که موجب گرم شدن بیش از حد نشود.
همچنین دو اختراع ابتکاری ایرانیان یعنی قنات و بادگیر نمونههای مثالزدنی از استفاده درست از عناصر طبیعت برای تامین آب و انرژی و وسیله آسایش بوده است. قنات علاوه بر اینکه آب خنک و سالم را در کمآبترین اقلیم خشک و گرم تامین میکرده در برخی روستاها حاشیه کویر مرکزی ایران کارکرد تنظیم دمای محل زیست هم داشته است. به طور مثال در روستای بیاضه در منطقه خوروبیابانک، شبکه قنات روستا به نحوی طراحی شده بود که جویباری دائمی از آب قنات در زیر تمام خانهها جریان داشت و به نوعی که شاهد یک سیستم متمرکز و مشترک سرمایشی در روزهای بسیار گرم کویر بود. علاوه بر اینکه منبع مطمئن تامین آب خنک و سالم برای روستای بیاضه محسوب میشد. در شب هم کارکرد متعادل کردن دمای هوا را داشت و جلوی به یک باره سرد شدن ناگهانی کویری را میگرفت. بادگیر هم که برای بسیاری از جهانیان به عنوان ابتکار ایرانیان پدیدهای آشنا است. حتما در یزد و شهرها و روستاهای حاشیه خلیج فارس انواع مختلف بادگیر را دیدهاید. اما پیشنهاد میکنم اگر میخواهید با وسعت و تنوع این ابتکار آشنا شوید به موزه خلیج فارس شهر بندرعباس بروید. دستکم صدها نوع بادگیر با توجه به اقلیم هر منطقه و شهر و روستا و معماری خانهها میتوانید ببینید.
حتی خوب است بدانید همین کولرهای آبی که این روزها در اکثر شهرهای ایران نمونههای آهنی و برقیاش را میبینید ابتکار روستانشینان بخش شبانکاره استان بوشهر بوده است که از دیرباز پوشالهای کاه باقی مانده از دروی محصول خود را جمع میکردند و در جایی که مسیر باد بوده قرار میدادند و خیس میکردند که باد خنک و مرطوب در اقلیم گرم و خشک داشته باشند.
استفاده از انرژی طبیعی تنها منحصر به تامین وسیله آسایش زیستی نبوده است بلکه برای تامین نیاز برای کارهای مختلف استفاده میشده است. آسیابادیهای جنوب خراسان و. شمال سیستان و بلوچستان نمونه شاخص آن است. برای تامین نیاز آسیا کردن محصولات کشاورزی از انرژی تجدیدپذیر و بی پایان باد استفاده میشده است. آن هم بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و بلوچستان که در سطح جهانی مشهور است. البته خوشبختانه در سالهای اخیر برای تامین برق هم توربینهای بادی در این منطقه کار گذاشته شده است.
ابتکارات ایرانیان تنها به مناطق خشک و گرم محدود نبوده است. در مناطق کوهستانی ایران نیز مردمان ساکن آن جغرافیا سکونتگاههای خود را منطبق بر اقلیم میساختند تا بهترین بهره را از نور خورشید ببرند و جلوی گرما و سرما محل زندگی خود را عایق کرده باشند. نمونه بارز این معماری را شما در منطقه هورامان استان کردستان و کرمانشاه میبینید. روستاهای هورامان در دل کوهستان بر روی صخرهها به شکل پلکانی و به نوعی بنا شده است که هم نور خورشید را به خوبی دریافت کند هم جریان باد را درست هدایت کند تا این دو عامل در تابستان خنکی مناسب و در زمستان گرمای مطلوب را به خانه برساند. استفاده از مصالح ساختمانی منطبق بر اقلیم در خانههای سنگچین هورامان ابتکار دیگری بوده است. سنگهایی که به طور طبیعی خانه را عایق میکردند. در زمستانهای سرد کوههای کردستان هزاران سال مأوای کردهای هورامی بوده است. همچنین ساختار پلکانی خانهها به شکلی بوده که گرمای خانه پایینی برای خانه بالایی به نوعی گرما از کف محسوب میشده است. حتی در برخی موارد محل نگهداری دام روستاییان در پایین خانه طراحی میشده است که در زمستانها گرمای تن دامها خانه بالایی را هم گرم کند.
در کنار این نمونهها کافی است نوع ساختار معماری بازارهای بزرگ ایران در شهرهای تبریز، تهران و کرمانشاه را به صورت نمونه ببینید. بازارها در شبکهای تودرتو به نوعی طراحی شده بودند که کمترین اتلاف انرژی را داشته باشند و در گرما و سرما همواره هوای داخل بازار متناسب باشد. معماری شهرهای بزرگ ایران هم خصوصا در مناطق حاشیه کویر به نوعی بوده که دمای آسایش را تامین میکرده.
دهها نمونه دیگر از این دست میتوان در مورد ابتکارات رنگارنگ ساکنان جغرافیای ایران برای تطبیق معماری سکونتگاههای شهری و روستایی خود با اقلیم متنوع ایران آورد. نقطه مشترک همه اینها توجه به واقعیتهای جغرافیایی مناطق و استفاده از فرصت طبیعی برای استفاده بهینه از منابع طبیعی انرژی است. چون انرژی برای آسایش و رفاه بوده نه محل کسب سود و رفتارهای سوداگرایانه.
در واقع نوع نگاه به مسئله هم مهم است. بگذارید یک مثال را مرور کنیم. ولادیمیر ایلیچ لنین یک جمله مشهور دارد. او فردای انقلاب اکتبر تحقق آرمان سوسیالیستیاش را در دو چیز عنوان کرد: حاکمیت شوراها و برقرسانی سراسری! برق چنان اهمیتی داشته که لنین زمینه تحقق رفاه عمومی و حاکمیت شوراها را در رساندن برق به سرتاسر قلمرو وسیع خودش میدیده است. در مقابل یک نگاه سطحی سوداگرایانه در برخی حاکم است که برق و حاملهای انرژی را صرفا بهانهای برای سوداگری و کسب سود مالی میبینند.
متاسفانه دستکم در یک قرن اخیر نوع نگاه نادرستی که به اسم توسعه اقتصادی در ایران مد شده است با یک برخورد سطحی تمام ساختارهای اجتماعی و تجربیات انباشته شده را نادیده گرفت و با توسعه آمرانه تمام آن را از هم پاشاند، نتیجهاش شده همین شهرهای فعلی ما که نه تنها در تامین حداقل آسایش زیستی برای ساکنانش ناتوان است که با اتلاف عجیب و غریب انرژی هم ثروت عمومی مردم را بر باد میدهد هم آلودگی زیستمحیطی فراوانی ایجاد کرده است. فقط کافی است که میلیونها آپارتمان فعلی را در نظر بگیرید که چه حجم بزرگی از انرژی را اتلاف میکنند. در این بین همان طبقه بساز و بفروش که به نوعی مافیای انرژی هم است، برای فرافکنی فقط بر طبل گران کردن همه چیز میکوبد.
دلیل ریشهای هم در نوع نگاه توسعهای متفاوت نهفته است. نگاه این طبقه بر اساس کسب سود مالی بیشتر بدون در نظر گرفتن باقی شاخصهاست. صرفا همه چیز را به شکل پول میبیند. انرژی برای این نگاه نه ابزاری برای رفاه و آسایش عمومی که ابزاری برای انباشت سود مالی بیشتر است. در حالی که در مقابل باید نگاه توسعه پایدار داشت. تلاش کرد که آسایش و رفاه عمومی با در نظر گرفتن الزامات جغرافیایی و اکولوژیکی را تامین کرد. اما در شرایط فعلی تاسفبارتر اینکه به جای تلاش برای استفاده از تجربیات اقلیمی و تطبیق آن با فناوریهای نوین تنها به دنبال راهکارهای دم دستی گران کردن قیمت هستند.
به هر روی امید میرود بحران فعلی زنگ خطری باشد که لزوم تغییر نوع نگاه توسعهای را گوشزد کند.. توسعه اقتصادی لزوما بر بستر چند تئوری نخنما شده و تکرار خصوصیسازی بیشتر و گران کردن بیشتر و حذف سوبسیدها تامین نمیشود. اتفاقا توسعه پایدار زمانی تامین میشود که منطبق بر تجربه زیسته تمام مردمان یک دیار باشد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟