حسن روحانی رییس جمهوری روز چهارشنبه در جلسه هیات دولت برجام را مصداق بارز تعامل سازنده و مذاکره بین المللی عنوان کرد و گفت: «فرصت دستیابی به توافق را از دولت دوازدهم گرفتند، برای از دست رفتن این فرصت متاسفیم.اینکه ما میتوانستیم چه کاری انجام دهیم این است که ای کاش همه ما روی اصل ۶۰ قانون اساسی میرفتیم و همه به اصول ۶۰ و ۱۱۳ قانون اساسی احترام میگذاشتیم، در این صورت شرایط ما شرایط دیگری بود. اگر اصل ۶۰ قانون اساسی ما حاکم بود و یازدهم آذر لطمه نمیخورد، اسفند تحریم مردم برداشته میشد و امروز مردم میدیدند که چه شرایطی بر کشور حاکم بود و فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر دیگری را میدیدند.»
اصل ۱۱۳ قانون اساسی یکی از اصول مهم و البته چالشی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل۱۱۳ است که می گوید: «پس از مقام رهبری رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود، برعهده دارد.» بر اساس اصل ۶۰ قانون اساسی نیز «اعمال قوه مجریه جز در اموری که در این قانون مستقیماً بر عهده رهبری گذارده شده، از طریق رییس جمهور و وزراء است.»
سخنان حسن روحانی از جنبههای گوناگون قابل بررسی است. دولت در ایران نه به معنای «state» در ادبیات رایج سیاسی بلکه به معنای قوه مجریه «government» است. اگرچه رییس جمهوری به صورت ظاهری در ساختار قدرت فرد دوم کشور محسوب میشود اما در بافت (textur) ساختار سیاسی، مقام دوم کشور نیست بلکه در ردههای پایینتری قرار میگیرد، لذا رییس جمهوری نمیتواند به تنهایی و راسا تصمیم گیرنده اصلی بسیاری از مسایل داخلی و سیاست خارجی باشد. به همین دلیل است که آقای روحانی میگوید: اگر اجازه بدهند عراقچی میتواند همین امروز برجام را احیا کند. یا در جای دیگر میگوید «اجازه نمیدهند سفره انقلاب برای مردم پهن شود»
این سخن روحانی اشاره به اختلالاتی است که از داخل و خارج در مسیر به سرانجام رسیدن پرونده هستهای ایران صورت گرفته و میگیرد اما در نهایت، نهاد پاسخگو به مشکلات و تبعات این اختلالات دولت است. روحانی با بیان مطلب «اجازه نمیدهند» میخواهد بگوید مسئله مبارزه آمریکا و امپریالیسم جهانی نه یک باور بلکه یک ابزار در دست رقیبان سیاسی دولت کنونی که روزهای پایانی عمر خود را سپری میکند بوده است. به این ترتیب اگر دولت بعدی بخواهد با دولت آمریکا به هرترتیبی به توافق برسد و به برجام برگردد باید به این پرسش پاسخ داده شود که چرا این امر در تمام سالهای گذشته، با این همه هزینه گزافی که به مردم وارد شده صورت تحقق نپذیرفت.
نباید فراموش کنیم که عدهای در ایران هستند که در پرتو اختلالات پروندههای موجود سیاست خارجی به قدرت بالای اقتصادی رسیده و اکنون به صورت یم طبقه «نوکیسه» ظهور و بروز یافتهاند. حل و فصل مساله پرونده هستهای ورود به نظام بین الملل و پذیرس قواعد ناشی از آن، به زیان این گروه است. این گروه همان کسانی هستند که تحت عنوان «کاسبان تحریم» از آنها یاد میشود.
با این همه نکته و پرسش اصلی این است که اگر آقای روحانی به این مسایل وقوف چرا کنار نرفت؟ چرا زمینهای را به وجود نیاورد تا افرادی که «میتوانند و اجازه دارند» زودتر در مسند کار قار بگیرند و وارد مسیر شوند و در این حوزه اقدام کنند؟ به عبارت دیگر، اگر روحانی معتقد است در سر راه «برجام» سنگاندازی و مانعتراشی شده است چرا با چشم پوشی از مسند خود، زودتر از اینها زمینهای را فراهم نکرد که این معنا زودتر به فرجام برسد؟!
به عبارت دیگر، بخش مهمی از نقد روحانی در نهایت متوجه خود او است. یعنی اگر روحانی میدانست با روی کار آمدن فردی دیگر، شانس به نتیجه رسیدن برجام افزایش مییابد چرا استعفا نداد؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟