ایستگاه مترو سعدی را به سمت بالا آمدم. جلوی در مترو یگان ویژه با موتور در حال گشت زنی بود. برای اینکه زودتر به پاساژ علاالدین برسم به پیرمردی که کنار در مترو ایستاده بود و موتورش را زیر سایه پارک کرده بود گفتم میخواهم به پاساژ علاالدین بروم. گفت: بریم. سوار شدم گفت: کجا میروی در این شلوغی؟ اگر واجب نیست نرو. گفتم نه کار واجبی دارم.
به پاساژ علاالدین که رسیدم خیلی شلوغ بود. نیروی انتظامی و یگان ویژه به صف ایستاده بودند ولی خیابان روال عادی داشت و مردم در حال خرید از دستفروشهای کنار خیابان بودند. به بهانه خرید کیف تبلت وارد پاساژ شدم و به یکی از مغازهها رفتم.
از فروشنده پرسیدم چه خبر بود چرا تجمع شده بود؟ پسر فروشنده در حالی که داشت کیف تبلت را برایم میآورد گفت: هیچی چندتا بچه بودند. در همین حال مردی میانسال که در حال خوردن غذا بود گفت: خانم مردم مشکلات دارند وگرنه بیمار نیستند به خیابان بیایند. پسر جوان فروشنده گفت: ایشان صاحب مغازه است. درد و دل زیاد دارد. در حین این صحبتها ۳ مرد دیگر وارد مغازه شدند. قصد خرید گوشی داشتند. مرد جوانتری که در جمع آنها بود گفت: دیدید مردم ریختند بیرون؟ تبریز هم آمدند. من تبریزی هستم. افتخار میکنم به مردم تبریز. به صاحب مغازه گفتم میخواهم با شما در خصوص این تجمع صحبت کنم گفت: مشکل ما برق است. دیروز ۵ ساعت برق نبود. امروز هم از ابتدای صبح برق را قطع کرده بودند. مغازهدارها عصبی شدند و ریختند بیرون. با این اجارههای سنگین، هزینه شارژ چرا باید برق را قطع کنند. ۴۰ دقیقه اعتراض کردند و برق وصل شد. پرسیدم کرایه مغازهها چقدر است؟ گفت: بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون در ماه کرایه میدهیم و واقعا قطعی برق باعث میشود ما متضرر شویم.
معاون امنیتی استان تهران نیز تایید کرده است که قطعی برق دلیل تجمع مقابل پاساژ علاءالدین بود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟