مهرداد عمادی در مورد آخرین وضعیت مذاکرات وین اظهار کرد: آنچه از طرف کشورهای اروپای ۳ شنیده میشود اینکه فضای مذاکره از طرف آمریکا و اروپای ۳ بسیار سرد شده است. پروژه موشکی ایران به اندازه مسئله هستهای و نظامی کردن آن در نگرانیهای اروپا ۳ و آمریکا، در کانون توجهات است.
وی افزود: در همین راستا شتاب ایران در تولید موشکهای دوربرد با بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر یا ۱۸۰۰ مایل را مطرح میکنند. میگویند حمل ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم عامل انفجاری معمولی در این فاصله از نظر سود و زیان توجیهی ندارد، مگر اینکه چیز دیگری حمل کند. بنابراین آنها معتقدند پروژه موشکی ایران به طور مستقیم به غنیسازی ارتباط پیدا کرده است.
عمادی تصریح کرد: بخش زیادی از موفقیت لابی مخالف توافق ایران در این پروژه به خاطر کسانی بود که مشقنویسی روی موشکها را شروع کردند. این پیام نوشتنها هزینه بسیار زیادی را وارد کرد. عامل مهم دیگر تغییر کیفی رفتار روسیه در چارچوب این توافق و اشارههایی است که غرب از روسیه میگیرد. این دو موضوع در کنار هم باعث شدند که فضای مذاکرات سردتر و انرژی برای توافق بسیار کم شود. طبق مشاهدات، عامل سوم انتخابات و سطح شرکت مردم بود. این اتفاق پیام مثبتی برای توان افزایی تیم مذاکره تهران در چارچوب مذاکرات نداشت.
وی با خودخواسته خواندن انزوای ایران خاطرنشان کرد: انزوای رو به افزون ایران بیشتر به صورت خودخواسته بود. فشارهایی از طرف دولت آقای ترامپ وارد شد اما به اندازه قابل توجهی این فشارها و محدودیتها بازگشت داده شد. الان به نظر میرسد که تهران این انزوا را به شکل فاصلهگیری از غرب خواسته است.
مشاور اقتصادی در اتحادیه اروپا مدعی شد: روسها دست خود را در رابطه با ایران بسیار بالا میبینند. شنیدهها حاکی از این است که روسها به طور مستقیم به ایران میگویند که انتظار داریم خریدهایتان را از ما بیشتر کنید و از کشورهای غربی کمتر خرید کنید. مستقیماً میگویند که پرداختها را به صورت ارز بینالمللی میخواهند و همچنین خواستار اعطای پروژهها بدون مناقصه به شرکتهای روسی هستند. این موضوع شاید قبلا هم وجود داشت اما به این صورت سنگین و عریان نبود.
وی در ادامه ادعای خود افزود: این موضوع نشاندهنده افزایش عدم توازن قدرت بین ایران در چانهزنی و مذاکره با همسایه شمالی خود است. ارزیابی مسکو در بنبست بودن و بسته بودن دست ایران در اقتصاد و روابط بینالملل یکی از عوامل این موضوع بوده است. روابط بین الملل ایران امروز به اندازه قبل از دولت قوام ضعیف شده است و روسیه از کارت ایران استفاده حداکثری میکند.
عمادی با اشاره به اهمیت فروش گاز به اروپا گفت: در پروژه انتقال گاز به شمال اروپا، روسها موفق شدند که تهران را برای خروج از پروژه قانع کنند. در نتیجه همین موضوع روسها توانستند امتیازهای زیاد و مهمی را از اروپا و به خصوص آلمان بگیرند. علاوه بر این در بسیاری موارد به کلی جای پای ایران را پر کردند. یعنی حتی اگر ایران فردا به بازارهایی که داشت بازگردد و نفت خام و گاز را با تخفیف ۲۰ درصدی بفروشد ارزیابی من این است که توفیق کمی خواهد داشت.
وی اضافه کرد: در مورد چین چارچوب به شکل دیگری است. چین به ایران به عنوان یک بازیکن جغرافیای منطقهای نگاه میکند که هم مرز نیستند ولی به سرعت به هم نزدیک میشوند. چین با ملاقاتهایی که در این سه و نیم هفته با گروه طالبان و دیگر گروههای سیاسی در افغانستان داشته و هم چنین جایگاهی که در ۱۵ سال اخیر در پاکستان و به خصوص در پروژه موشکی و اتمی این کشور داشته، به نوعی به شکل نمایندهای در حال هم مرز شدن با ایران است. انتظار ما این است که سرمایهگذاریهای روابط بین الملل چین با طالبان و دیگر گروههای سیاسی در منطقه برای ایجاد یک جای پای سنگین و احتمالاً نظامی در افغانستان باشد.
عمادی در ادامه تصریح کرد: شاید برخی در تهران بگویند چین متحد ما است و میتواند از ما حمایت کرده و در مقابل غرب یاری دهد. اما باید توجه داشت که چین شریک بازرگانی ایران است نه متحد. البته میتواند متحد ایران باشد ولی در حال حاضر این گونه نیست. برای مثال میتوان به مسدود شدن حسابهای ایران در بانکهای چینی یا دو بار پاسخ منفی به ایران برای خرید جتهای جنگی سری «جی» اشاره کرد که همه کشورها از جمله اندونزی توانستند این جتهای جنگی را خریداری کنند اما چین حاضر به امضا و فروش آن به ایران نشد.
وی مدعی شد: حتی وقتی چین از کره شمالی برای یاری دادن به پروژه موشکی ایران استفاده کرد خطهای قرمزی را تعیین کرد که کرهایها آن را رعایت میکنند. هنوز ایران متوجه نشده که ابعاد و پیامدهای این خطهای قرمز چه چیزهایی هستند و تا چه اندازه همان خطهای قرمزی هستند که تل آویو و پکن در سال ۲۰۱۶ در مورد آن توافق کردند. بنابراین گرچه چین شریک تجاری مهمی است اما به خاطر اتفاقاتی که در افغانستان در حال رخ دادن است و همچنین کاهش توان ایران در پیشبرد اهداف روابط خارجی که در دنیای امروز تعیینکننده توان اقتصادی نیز است، ارزش کارت ایران برای چین بسیار کوچکتر شده است.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تصویر دولت ابراهیم رئیسی در اروپا بیان کرد: من از موضع دولت جدید ایران در برابر مذاکرات اطلاع ندارم اما تصویری که از دولت ایران در رسانههای اروپای غربی و آمریکا شمالی ترسیم شده این است که دولت جدید تمایلات بسیار رادیکال در روابط بینالملل داشته و این تمایلات رادیکال جهت تعمیق رویکرد امنیتی و نظامی در مورد عربستان، افغانستان و کشورهای اروپایی خواهد داشت. به نظر میرسد این موضوع روی مذاکرات برجام تاثیر مثبتی نخواهد داشت. چرا که از روز نخست تصویری که در ذهن مذاکرهکنندگان وجود دارد این است که؛ تیم بسیار متفاوت بوده و تمایلات آن به سمت ایران اتمی، صادرکننده انقلاب و..... است.
وی با تاکید بر اهمیت عوامل اقتصادی متذکر شد: در سیستم بانکی بدهکاری کیهانی داریم و در سیستم بیمه و صندوقهای بازنشستگی به ورشکستگی رسیدهایم. به همین خاطر من فکر میکنم که هفتهها و ماههای بدی در پیش روی این دولت خواهد بود. اگر دولت نتواند از روز اولی که کار را به دست گرفت اقتصاد را با سرعت بسیار زیاد به حرکت در بیاورد مشخص نیست که چه بخشهایی از فرابحران به بیرون کشیده خواهد شد. ما امروز روی سیستم اقتصادی کنترل امنیتی داریم اما این میتواند به سرعت به آشوب اقتصادی تبدیل شود. این موضوع قبلا هم در آلبانی و هم روسیه دیده شده است.
عمادی همچنین اضافه کرد: مهم نیست که عملکرد ایران در پروژه موشکی و غنیسازی، اتهام یا واقعیت است بلکه مهم این است که این موضوع پذیرفته شده و هزینههایی برای ایران ایجاد کرده است. در اتاقهای کلیدی برلین، پاریس و لندن این موضوع ادعا میشود که ایران از مسئله مهاجرت و مواد مخدر استفاده ابزاری میکند تا منابع مالی خود را تامین کرده و پایه مالی برای کارهایی که در اروپا تشویق به تروریسم تعبیر میشود ایجاد کند!
وی افزود: البته در آمریکا و کانادا نیز به همین شکل تعبیر میشود اما اروپا امروز بیرقدار این موضوع است.
مشاور اقتصادی در اتحادیه اروپا با اشاره به تاثیر این موضوع بر آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران گفت: این موضوع شرایط آزادسازی پولهای ایران را تغییر داد، اگر FATF قبلا یک پیشنیاز بود الان تبدیل به یک باید شده است. اگر قبلا گفته میشد که ما میتوانیم یک زمان انتقالی یک ساله یا ۱۸ ماهه به ایران بدهیم تا به FATF بپیوندد دیگر اینگونه نیست؛ بلکه گفته میشود ناظران باید به تمام پروندههای انتقال مالی و رسمی ایران دسترسی داشته باشند. اگر این اتفاق بیفتد پولهای ایران نیز بدون هیچ محدودیتی آزاد میشود اما انجام شدن این موارد نیاز به تغییر بنیادین در سیستم بانکی و ... دارد. برای مثال میتوان به مسائلی که در مورد بانک مرکزی ایران در بحرین مطرح شده اشاره کرد.
وی افزود: از همین روی پولهای بلوکه شده ایران احتمال آزادی دارند ولی از روز نخست آزادسازی این پولها با نظارت بسیار سنگین همراه خواهد شد. ما میدانیم که این شفافیت در ایران دشمنان و مخالفان جدی دارد.
عمادی با تاکید بر اینکه بسیاری از منافع اروپا در روابط با ایران از بین رفته اظهار کرد: منافع اروپا در توسعه روابط با ایران مربوط به ۳ عامل بود اولین عامل امنیت انرژی بود که اهمیت زیادی داشت اما ایران خود را از این بازار خارج کرد و دیگر در اتحادیه اروپا در این مورد به ایران به عنوان یک بازیگر با پتانسیل بالا نگاه نمیشود. این مورد اهمیت زیادی داشت در حدی که ارزیابیهای مجلس سنای فرانسه یا مجلس عوام بریتانیا برآورد کرده بودند که طی ۵ سال بین ۲۵ تا ۴۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری و فروش کالای صنعتی ایران اتفاق بیافتد. زیربنای این داد و ستد، صادرات انرژی از سوی ایران بود که دیگر وجود ندارد. حذف این فاکتور باعث شده که کارت ایران در منطقه از ردهبندی AA به ردهای میان B و B منفی قرار بگیرد. یعنی دیگر ایران در این زمینه بازیگر اصلی نیست.
وی اضافه کرد: بخش دیگری که برای اتحادیه اروپا اهمیت داشت این بود که ایران اتمی میتواند ماشهای برای منطقه اتمی باشد. با توجه به اینکه ترکیه عملاً در مرز جنوبی اروپا است و ایران نیز موشک دوربرد دارد میتواند از نظر آلودگی اورانیوم و پلاتینیوم و موج انسانی مهاجرت فاجعهبرانگیز باشد. نگاهی وجود داشت مبنی بر اینکه ایران قوی از نظر اقتصادی میتواند باعث توسعه منطقه شده و جلوی مهاجرت به غرب را بگیرد این نگاه نیز دیگر وجود ندارد. چراکه این ادعا از سوی آنان تا حدود زیادی پذیرفته شده که ایران به سمت نظامی کردن توان اتمی خود پیش میرود. ناتوانی ایران در قانع کردن غرب مبنی بر اینکه چنین سناریویی در افق روی ما نیست از عوامل تاثیرگذار در این موضوع بودند.
عمادی خاطرنشان ساخت: پروندههایی در آذربایجان، ترکیه و آلبانی در مورد مواد مخدر و پیوند آن با ایران تشکیل شد که تصویر ایران را بسیار تاریک نشان داد. در همین راستا نگاه اتحادیه اروپا به ایران نیز تغییر بنیادین پیدا کرده و منفی شده است.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به سوالی در مورد بزرگترین چالش اقتصادی دولت ابراهیم رئیسی بیان گرد: بزرگترین چالش اقتصادی دولت جدید، توافق مخرب، فسادافزا و انحصاری که بین سرمایهگذاری سنتی بازار که صادرکننده موادخام و واردکننده کالا است و تمایل و مهارتی هم برای سرمایهگذاری در تولید ندارند و برخی نهادهاست که از کابینه دوم خاتمی به صورت رسمی دست در دست این بازار گذاشتند و تصمیم گرفتند اقتصاد را از تولید به سمت تجارت ببرند. در همین راستا حذف سیستماتیک کارشناسی از مدیریت کشور اتفاق افتاد. هرجا که ما کارشناسی داشتیم که خواسته واقعیات را گفته و ارزیابی کارشناسانه دهد، حذف شده یا به سایه کشانده شدند. این موضوع را ما هم در مجلس و هم کابینه های مختلف شاهد بودیم
وی اضافه کرد: بنابراین بزرگترین چالش دولت آینده در حوزه اقتصاد انحصار در تجارت و قراردادهای خارجی است. تا این موارد تغییر نکند و اقتصاد ایران مانند مالزی، ترکیه، مکزیک، ویتنام و چین به طرف یک اقتصاد مدرن حرکت نکند تغییری در وضعیت به وجود نمیآید. لباسی که ایران به تن اقتصاد کرده مندرس شده و به زودی روزی خواهد رسید که اقتصاد ایران برهنه بماند و چیزی برای عرضه نداشته باشد. این عریان بودن، عریانی فقر، پوک شدن زیرساختهای تولید صنعتی و ورشکستگی است که ایران توانسته آن را تنها با چاپ پول پنهان کند اما برای کسانی که در کار هستند از روز هم روشنتر است.
عمادی تأکید کرد: تا زمانی که ما نپذیریم این انحصار اقتصادی را بدون تعارف، شعار و میانبر کنار بزنیم تغییر ایجاد نخواهد شد، کسانی که صحبت از میانبر میکنند یا کارشناس نیستند یا میخواهند چشم ها را از دیدن واقعیت منحرف کنند. دیگر زمان تعارف در اقتصاد ایران گذشته است. اگر ما حاضر به پذیرش واقعیات و پیامدهایی که این انحصار به اقتصاد ایران تحمیل کرده و مردم کشور را در این شرایط نارضایتی گسترده قرار داده، نباشیم، من راه چاره دیگری جز اینکه این تغییر به ایران تحمیل خواهد شد نمیبینم.
وی در مورد راه حل این بحران توضیح داد: راه حل این موضوع یک مناقصه بینالمللی در مورد انحصارهایی است که به وجود آمده، این همان کاری است که چک اسلواکی و جمهوری چک انجام داد. با این کار دولت توانست از زیر بار بدهی این شرکتها خارج شود.
عمادی اضافه کرد: راه حل دیگری هم وجود دارد که میتواند یک بمب سیاسی باشد، در این راه حل دولت باید کاری که در نروژ و مکزیک انجام شده را پیش گرفته و صنعت نفت را به صورت یک شرکت سهامی عام عرضه کند و دولت تنها یک سهم طلایی داشته باشد. سهام طلایی اگرچه یک سهم است اما حق وتو دارد تا اگر این شرکت بخواهد کاری کند که بر خلاف منافع کشور باشد دولت بتواند وتو کند. غیر از حالت دولت در بخش نفت، گاز و پتروشیمی مسئولیتی نداشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: کسانی که الان این بخشها و انحصار را در دست دارند که عمدتاً وابستگیهایی به مراکز قدرت دارند در صورت اجرایی شدن این پیشنهادات کنار خواهند گذاشته شد. آنها خود نخواهند رفت اما وقتی مناقصه برگزار شود مجبور به نشان دادن بخشی از دفاتر خود خواهند شد. در این صورت مشخص میشود چه پولهایی جابجا شده، چه وامهایی به صورت غیرقانونی از کشور خارج شده یا چه ارزهایی به کشور بازنگشته است. تا دولت حاضر به نشان دادن چنین جرأت و جسارتی نباشد، اقتصاد ایران در همین چالهای که افتاده عمیقتر و عمیقتر خواهد رفت.
منبع: ایلنا
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟