حدیث ایزدی
تابستان پر تب و تاب و داغ هر سال فقط مختص مشکلات گرمای هوا نیست. واژههای جابجایی، تمدید قرارداد خانه، اجاره مسکن، افزایش 70 درصدی نرخ اجاره بها، رشد میانگین قیمت هر متر مربع خانه در تهران به 30 میلیون تومان، تنش، دعوا، درگیری بین موجر و مستاجر، افزایش مشاجرات خانوادگی بخاطر هزینههای سرسام آور مسکن، اخبار و قول و فعلهای دولت قبلی و فعلی درباره مَسکن در سرمان میچرخد و مُسکنی نیست که قدری در تابستان 1400 ذهنمان را آرام کند.
من، تو، ما و جمعیت 70 درصدی مستاجرهای ایران زمین بدنبال یک سقف، یک سقف بی روزن و پابرجا که قدری آهن و سیمان آن را محکم کرده باشد و تن و ذهنهای خسته مان را کمتر بلرزاند هستیم.
بحثهای مسکن و اجاره خانه در شبکههای اجتماعی هم داغِ داغ است، یکی میگوید: «صاحبخانه اجاره بهای 5 میلیونی را به 9 میلیون تومان افزایش داده». کاربر دیگری از توییتریها میخواهد: «برایش جای مناسبی پیدا کنند، توان پرداخت اجاره ندارد»، انگار یک بچه شیرخواره هم دارد و ...
مرکز پژوهشی «بتا»، موسسهای تحقیقاتی در حوزه داده کاوی است. این مرکز اخیراً گزارشی با موضوع نظرات کاربران درباره مسکن منتشر کرده است. این گزارش با تحلیل متن بیش از 35 هزار توییت منتشر شده در یک ماه اخیر درباره مضوع مسکن، بخشی از نظرات افکارعمومی را پیرامون این موضوع مطالعه کرده است.
بر اساس این گزارش «افزایش قیمت اجاره بها» و «افزایش قیمت مسکن»، جز پرتکرارترین توییتهای کاربران شبکه اجتماعی توییتر در حوزه مسکن بوده است.
کاربری از اضطراب و ترسهای این روزهایش نوشته و این توییت بارها ریتوییت شده و حرف دل کاربران بسیاری بوده، میگوید: «از کرونا میترسم، از اینکه گوشیم رو تو خیابون بزنن میترسم، خراب شدن وسیله خونه، از اینکه صاحب خونه کرایه رو دوبله کنه، از بالا رفتن دلار و ...».
ترس و استرس قسط و افزایش اجاره خانه یقه خیلیها را گرفته: «پول از کجا بیاریم نون شب بخوریم؟ ییوفتیم به گدایی؟؟ وقتی هزار جور قسط و اجاره و کوفت داری دیگه اختیاری نداری باید با همه استرسش از پسش بر بیای».
افزایش و رشد قیمت مسکن در تهران حتی به نسبت تابستان سال 1399، خیلی فراتر از انتظارها بوده است. کاربری در این خصوص میگوید: «متوسط قیمت هرمترمربع مسکن در تهران در مرز ۳۱ میلیون تومان که نسبت به ماه قبل و مدت مشابه در سال قبل به ترتیب 31 و ۳۴ درصد افزایش، این یعنی افزایش حاشیه نشینی، بهم ریختگی طبقاتی بیشتر، ازبین رفتن طبقه متوسط و دو طبقه شدن جامعه (غنی وفقیر) و انبوهی از آسیب های اجتماعی».
شنیدن عدد و رقمهای افزایش اجاره بها، آسان نیست آن هم وقتی پایه حقوق و دستمزد خیلیها روی عدد 4 و 5 میلیون تومان بسته شده که تازه فقط میشود هزینه مسکن، چه در قالب پرداخت اجاره ماهانه به موجر، پرداخت اقساط بانکی برای گرفتن پول پیش و ودیعه، پرداخت اقساط وامهای خرید خانه برای کسانی که توانستهاند در سالهای گذشته واحدهای کوچکی با انواع وامها یا کمکهای خانوادگی تهیه کنند. این موضوعات یعنی، بخشِ بزرگِ هزینههای خانوار ایرانی شامل پرداخت هزینههای مسکن و خانه میشود.
موضوع پر تکرار دیگر در بین توییتها «ناتوانی از اجاره مسکن» است. مانند این مورد که کاربری درباره خانوادهای که از پرداخت اجاره عاجزاند نوشته: «موارد آبرومندی هستند که بندگان خدا گرفتار اجاره خانه عقب افتاده، قرض و حساب دفتری پرداخت نشده و مشکلات اقتصادیند و از تهیه مایحتاج اولیه خود عاجزند، بنده هم که جز شرمندگی کاری از دستم... جهت همیاری شما برای رفع حداقلی مشکلات این بندگان خدا» و از کاربران و مردم انتظار همکاری و کمک به این خانواده را دارد.
کاربر دیگری هم از ناتوانی اجاره مسکن و پرداخت اجاره خانه گفته: «متاسفانه صاحبخانه جوابم کرده و من با یک بچه نوزاد و قیمت های نجومی در متحیر ترین حالت ممکن بسر میبرم».
چهارمین موضوعِ حوزه مسکن که توییتریها درباره آن نوشتهاند: «مشکلات موجر و مستاجر» یا «صاحبخانه و مستاجر» است. شنیدهایم و میدانیم که صاحبخانهها بیشتر رغبت دارند خانههایشان را به خانوادههایی که تعداد کمتری دارند یا به عروس و دامادها اجاره بدهند، این یکی از مشکلات دیگر مستاجرها است. مانند این مورد:«یکی از اقواممون مستأجره و دوتا بچه داره. دیروز رفته یه خونه رو ببینه برای اجاره که صاحبخونه برگشته گفته اگه یه بچه داشتی، بهت خونمو اجاره میدادم؛ اینم گفته الان چکار کنم بزنم یکیشو بکشم، صاحب خونم گفته: هر طور صلاح میدونی».
«انتقاد از عملکرد دولتها در حوزه مسکن» هم به کرات در میان صحبتهای مردم مشاهده میشود.
بیشترین دولتی که با توجه به بازه زمانی فعلی(تابستان 1400) درباره مسکن مورد انتقاد کاربران قرار گرفته دولت «حسن روحانی» و وزیران راه و شهر سازی (آخوندی و اسلامی) بودهاند.
کاربران نوشتهاند: «صنعت ساختمان در هشت سال گذشته نابود شده است. بجز عباس آخوندی، یکی از مقصران اصلی، محمد اسلامی وزیر کنونی راه و شهرسازی است. وضع آشفته تولید و عرضه مسکن، گویای عملکرد اوست. وضع قیمت مسکن، سیمان، فولاد، دلالبازیها و بیمدیریتی از جمله دستاوردهای وزارت اوست». کاربری هم از برنامه مسکن دولت احمدی نژاد و برنامه ساخت مسکن در حاشیه شهر انتقاد کرده است: «ساخت مسکن در حاشیه شهر هیچ تاثیری روی قیمت مسکن در مرکز و نقاط خوب شهر نداره چه بسا پلی هم میشه برای گرونتر شدن اونا و فقط باعث رونق بیابون میشه».
کاربری هم از مشکلات اقتصادی خرید مسکن و عدم تسهیلات و حمایت دولتها در این زمینه گفته: «خرید مسکن با توجه به شرایط موجود اقتصادی در کشور ما به مسئلهای بسیار دشوار و پیچیده تبدیل شده است. اغلب دولتها برای کمک به شهروندان خود تسهیلات مختلفی برای خرید مسکن ارائه میدهند. در ایران هم انواع وام های مسکن به همین منظور ارائه میشود!»
ششمین موضوع پر تکرار توییتهای مسکن «افزایش قیمت مسکن و مشکلات خانوادگی متاثر از آن» است، چند سال اخیرهزینههای مسکن جزء بیشترین هزینههای خانوار است، افزایش این هزینه باعث شده بخش بزرگی از میزان درآمد هر فرد بابت پرداخت اجاره بها و اقساط و وامهای مربوط به مسکن صرف شود. این رخداد مالی سهمگین آسیبهای بسیاری به خانوادهها، بخصوص زوجهایی که تازه ازدواج کردهاند و پدر و مادرهایی که به تازگی صاحب فرزند شدهاند زده است. افزایش هزینه مسکن باعث شده بخش بیشتر درآمد خانوار برای مسکن خرج شود و موارد دیگری ازهزینه خوراک و پوشاک گرفته تا تحصیل، سفر و ... همه از جا بمانند که اینها باعث آسیب به خانوادهها، مشاجرات آنها، پیدا کردن احساس ناامیدی و در نهایت ترس از ازدواج یا جدایی برخی از زوجها شده است.
کاربری نوشته: «با این اوضاع سرسام آور اجاره مگه میشه زندگی کرد دوستم 4 هفته پیش عروسی کرد الآن خودش خوابگاه پیش منه، زنش خونه باباش».
کاربر دیگری هم نوشت: «بعداز یه کراش ۸ ساله و رابطه ۶ ساله و نامزدی ۴ ساله و عقد ۲ ساله و با یه بچه ۱ساله و بیکاری ۶ ماهه و اجاره عقب افتاده ۳ ماهه ، امروز جدا شدیم چون فهمیدم دوست داشتن برای بقای رابطه کافی نیست؛ پول خیلی مهمه».
هفتمین موضوع پرتکرار در متنهای مربوط به مسکنِ توییتر: «مقایسه قیمت مسکن در ایران و دیگر کشورها»، است.
کاربری قیمت مسکن در کشور جنگ زده سوریه را با ایران مقایسه و نسبت به بالا بودن هزینههای مسکن در ایران معترض است: «حسن روحانی ویرانگرتر از داعش در نقشه پایین نسبت قیمت مسکن بە درآمد در کشورهای جهانه که ایران با سوریە جنگزده شرایط مشابهی در مسکن داره».
مقایسه قیمت بالای مسکن در ایران و نزدیک بودن هزینهها با گرانترین کشورها مثل فرانسه هم قابل توجه است: «نحوه مقایسه اقتصادی از دید صداوسیمای ... کرایه تاکسی با نیویورک قیمت بنزین با لندن اجاره خونه با پاریس آب و برق با عربستان گاز با ترکیه مقایسه میشه ولی حقوق و درآمد با گینه بیسائو و کیفیت زندگی با آنگولا».
کاربری هم از قیمت بالای مسکن در ایران شاکی است و میخواهد برود به آمریکا که کلیهاش را بفروشد!: «قیمت کُلیه تو آمریکا 262 هزار دلاره ینی اگه یکی بره کلیش رو بفروشه و برگرده ایران ، هفت میلیارد یه خونه یه ماشین و یه کلیه جدید بخره من میرم کلیه اموبفروشم».
مواردی مانند: «وعدههای وزیر راه و شهرسازی درباره مسکن»، « انتظار کنترل قیمت مسکن از دولت ابراهیم رئیسی» و «افزایش قیمت مصالح ساختمانی»، «تعطیلات کرونا، پرداخت هزینهها و اجاره بها» نیز از موضوعات مهم دیگری است که کاربران شبکه توییتر درباره موضوع مسکن به آن پرداختهاند.
مرکز «بتا» فقط به تحلیل نظرات کاربران درباره مسکن نپرداخته و در بخش دیگری به «تحلیل احساسات کاربران توییتری درباره مسکن» پرداخته است.
حس «اعتراض و نارضایتی» از وضعیت فعلی مسکن در کشور،احساس «ترس و اضطراب» از افزایش قیمت اجاره بها، احساس «ناراحتی و اندوه» بسیارِ کاربرانی که نوشته بودند: «با دیدن قیمتهای اجاره بها دلم میخواهد خون گریه کنم» و احساس «عصبانیت و خشم» بیشترین حجم احساسات کاربران درباره مسکن را به خود اختصاص داده است. درصد بسیار اندکی از کاربران که موفق شده بودند مراحل خرید خانه را طی کنند احساس«شادی» میکردند. کاربرانی هم در این میان بخاطر مشکلات کسانی که گفته بودند «توان پرداخت اجاره بها» را ندارند با آنها احساس «همدلی و همدردی» کرده بودند، توییتها را ریتوییت کرده بودند که شاید خانه مناسبی برایشان پیدا شود. دیگر احساسات کاربران نیز « نا امیدی» بخاطر شرایط بد مسکن، و درصد اندکی که «امیدوار» به تغییر شرایط فعلی هستند جزء پرتکرارترین احساسات توییتریها در موضوع مسکن بوده است.
تحلیل اسامی اشخاص در این گزارش نشان میدهد نام حسن روحانی، ابراهیم رئیسی و محمود احمدی نژاد به عنوان ریاست جمهوری سابق و فعلی بسیار تکرار شده است. در بین نامهای پر تکرار اسامی «سعید محمد» و «رهبر انقلاب» نیز بیان شده است. اسامی «عباس آخوندی» و «محمد اسلامی» به عنوان وزیران راه و شهرسازی دولت حسن روحانی، نیز آورده شده است. تکرار اسامی این شخصیتها نشان میدهد افکار عمومی و مردم بیش از همه، دولتها را مسئول رسیدگی و سازماندهی به وضعیت بازار مسکن میدانند.
روزگاری عشق به معشوق، چین زلفاش و دوری از یار حسرتی دست نیافتنی بر دل برخی مردم و عاشقان میگذاشت اما با شرایط فعلی داشتن خانه، خودش به عشقی دور از دسترس و رویایی خوش بدل شده و عاشقان بیش از همیشه بدنبال یافتن سقفی برای زندگی هستند.
عشق حراج میکنی
قلب اجاره میدهی
نرخ خریدنت مرا خانه به دوش میکند
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟