یکی از گرفتاریهای کشور ما این است که تمایل داریم در هر زمینهای و بدون درنظر گرفتن هزینه و فایده ، تجربه کسب کنیم و ادعای تولید ، اختراع و اکتشاف کنیم و به قولی چرخ را دوباره اختراع کنیم و چون هیچگاه بازخواستی از بابت هدر رفت منابع در کشور ما صورت نمیگیرد پس چه بهتر که این آزمون و خطاها صورت گیرد، اگر با شکست همراه بود که کسی پیگیر نیست اما اگر به موفقیت برسد برای بسیاری سکوی پرتاب خواهد شد و البته در بسیاری موارد حتی شکست هم مانعی برای پرتاب برخی به سکوهای بالاتر نیست!!
برای نمونه درهمین مدتی که ویروس کرونا به کشور آمده چند نمونه از موفقیتهای کشور در زمینه کش، پیشگیری و ریشهکنی کرونا در رسانههای عمومی منتشر شد اما پس از چندی خبری دیگری از آنها به میان نیامد. حتی در زمینه تولید واکسن در حالیکه بسیاری از شرکتهای قدیمی تولید واکسن در کشور فعال بودند و امکانات و ماشین آلات مناسبی داشتند، تلاشهای بسیاری شد تا یک تولیدکننده عنوان نخستین واکسن ایرانی را کسب کند و در نتیجه سرمایههای کشور در این تنگنای ارزی برای واردات ماشینآلات یک برند خاص صرف شد اما در پایان مجبور شدیم واکسن سینوفارم تولید شده در کشور امارات را وارد کنیم!! البته قصد کوچک شمردن تلاشهای محققان و دانشمندان کشور را نداریم اما اگر انرژی و توان متخصصان کشور در جای درست خود مورد استفاده قرار گیرد ثمرات بیشتری برای کشور خواهد داشت.
حال حکایت تولید رمزارز ملی نیز در واقع همان حکایت همیشگی همین آزمون و خطاهاست. وقتی سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس در تشریح جلسه این کمیسیون با ریاست بانک مرکزی عنوان میکند که «یکی از موارد مطروحه، راه اندازی رمزارز ملی بر پایه ریال بود که در صورت تحقق، کشورمان جزو معدود کشورهایی خواهد بود که رمز ارزی ملی براساس پول ملی خودش دارد.» تازه متوجه میشویم که این طرح هم مانند بسیاری دیگر از طرحهای کشور برای آنست که فقط بگوییم «ما هم جز معدود کشورهایی هستیم که .... تولید میکنیم» و مهم نیست که در این جای خالی چه چیزی قرار گیرد، مهم آنست که ما جز معدود کشورها باشیم، حال میخواهد واکسن کرونا باشد یا رمزارز ملی.
اما اگر بخواهیم کمی فنیتر وارد بحث شویم ذکر چند نکته لازم است ، نخست آنکه که در حال حاضر بیش از دو هزار رمز ارز در حال فعالیت هستند و هر روز یک رمزارز جدید متولد میشود بنابراین تولید رمزارز فرآیندی نیست که بگوییم در انحصار چند شرکت و شخص است و ما قصد شکستن این انحصار را داریم پس تولید رمزارز توسط بانک مرکزی شکستن انحصار و محدودیتها نیست و فناوری نیست که محرمانه و غیرقابل دسترس باشد.
نکته دوم آنست که باید بگوییم بازار رمزارزها در واقع بر پایه غیرمتمرکز بودن بنا شده است یعنی با ماهیت انتشار پول توسط بانک مرکزی که حالت متمرکز دارد متفاوت است و یکی از اصول انتشار رمزارزها برداشتن انحصار دولتها در چاپ پول است و در واقع ماهیت غیرمتمرکز رمزارزها با ماهیت متمرکز بانک مرکزی متفاوت است و یکی از دلایلی که بسیاری از بانکهای مرکزی به سمت آن نرفتند این موضوع است نه اینکه نتوانند رمزارز ملی تولید کنند. در این زمینه البته ونزوئلا به عنوان یک اقتصاد ورشکسته پیش از ما تجربه استفاده از رمزارز ملی پترو را داشت که بر پایه نفت قرار داشت که شکست خورد و دولتهایی مانند چین ، سوئد ، ترکیه نیز در حال انجام تحقیقاتی در این زمینه هستند. حتی کشور السالوادر هم از یک ماه پیش بیتکوین را به عنوان یک ارز، قانونی اعلام کرد اماخود به تولید آن نپرداخت. مسئله این است که تولید رمزارز ملی در حقیقت اصطلاحا تولید یک «استیبل کوین» است یعنی ارزهای دیجیتالی که قیمت خود را با یک ارز واقعی منطبق میکنند. مثلا رمزارز «تتر» یک رمزارز استیبیل کوین است که قیمت آن همواره برابر یک دلار است. ما هم میخواهیم یک رمزارز ملی تولید کنیم که یک عدد از آن برابر یک ریال یا 100 هزار ریال یا هر عدد دیگری است که ثابت بماند. نکته مهم این است که این ارز دیجیتال چه مزایای دارد که بخواهیم از آن در مبادلاتمان استفاده کنیم؟ باید بدانیم که اقتصاد ما بدون نفت و محصولات نفتی در حقیقت یک اقتصاد وارداتی است بنابراین تقاضای بین المللی برای ریال کشور وجود ندارد و کشورما با کشوری مانند چین یا حتی ترکیه در این زمینه متفاوت است. اگر یک ارز بر مبنای دلار یا یوآن یا یورو تولید شود به دلیل حجم بالای اقتصاد این کشورها تقاضا برای آنها همواره هست. اما تقاضا برای پول کشورما به چه گونه است؟
شاید برخی تصور کنند برای دور زدن تحریمها لازم است که این رمزارز ملی تولید شود اما باید گفت همانطور که در بالا اشاره شد وقتی ما وارد کننده کالا هستیم بیشتر به رمزارز دیگر کشورها احتیاج داریم نه رمزارز ملی. در واقع برا دور زدن تحریمها احتیاج به یک رمزارز مقبول جهانی داریم که در همه جا کاربرد داشته باشد تا یک رمزارز ملی.
از سوی دیگر قیمت ریال به عنوان پول ملی در سالیان گذشته ثبات چندانی نداشته است و بنابراین تقاضا برای کالایی که روز به روز ارزش خود را از دست میدهد برای چیست؟ آیا بهتر نیست تلاش مسئولین بانک مرکزی به جای تولید رمزارز ملی بر روی حفظ ارزش پول ملی باشد؟ بسیاری از پولهای خارجی مانند دلار و یورو در کشورهای دیگر وسیله حفط ارزش در برابر تورم و نوسانات هستند و رمزارز بر پایه این پولها نیز همین حکم را دارد اما آیا رمزارز بر پایه پول ما وسیلهای برای حفظ ارزش است؟
نکته آخر در بازار اقتصاد ایران که فرار مالیاتی در آن بسیار است تولید رمزارز ملی تنها گزینههای فرار مالیاتی را بیشتر میکند و احتمالا اگر تقاضایی برای آن باشد برای همینگونه داد و ستدهاست. احتمالا از این ارز دیجیتال ملی میتوانیم برای پرداخت پول ویزیت برخی دکترها استفاده کنیم یا کمیسیون برخی دلالها را میتوانیم با آن پرداخت کنیم تا اثری از این تراکنشها به جا نماند و گرنه کاربرد دیگری برای ما نخواهد داشت و مبادلاتمان را میتوانیم به صورت عادی انجام دهیم.
در پایان باید گفت به نظر نمیرسد منافع چندانی در تولید رمزارز ملی وجود داشته باشد که بخواهیم وقت و سرمایه کشور را برای آن هدر دهیم.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟