داستان انتصاب زاکانی و دامادش در بهشت، همچنان ادامه دارد؛ آنهم در حالیکه اغلب رسانهها و توسط مردم، نسبت به چنین رفتارهای خلاف قانونی، اعتراضها و واکنشهای منفی نشان میدهند. اما نکته عجیب این است که نمایندگان و مسئولان مختلف در بدنه دولت، نسبت به این انتصابهای فامیلی که با شائبههای بسیاری همراه است، واکنش مناسبی نشان نمیدهند و مانع این اتفاقات نمیشوند. دلیل عدم اعتراض نمایندگان و مسئولان در این موارد چیست؟ چرا از میان حتی افرادی که مخالف انتصاب غیرقانونی زاکانی بودند هم، اعتراضی منجر به نتیجه برنمیخیزد؟
انتصابهای فامیلی و سفارشی و شائبه باجخواهی و باجدهی!
بی شک نمیتوان به آسانی از کنار چنین جریاناتی که از سالها پیش آغاز شده و در حال عرفی و عادی شدن است، عبور کرد؛ چرا که اگر جریان انتصابهای فامیلی و سفارشی با این ترتیب و شدت ادامه کند، در این مملکت، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود و هرکس هرجا پستی یا مقامی داشت، تنها و تنها به انتصاب فامیل و افراد سفارشی دوستان، اقدام خواهد کرد و در این میان آنچه از دست خواهد رفت، روند حضور افراد شایسته در پستهایی است که از نظر تخصصی، توان اداره کردن و لیاقتش را دارند.
در واقع آنچه در حال وقوع و عادی شدن است، یک پیام دردناک برای مردم دارد؛ در بدنه دولت و دستگاههای مربوط، مهم این است که چه نسبت فامیلی با کدام یک از مسئولان داشته باشی، مهم نیست در پستی که بهصورت فامیلی یا سفارشی منصوب میشوی، چه تخصصی داشته باشی، اصلا گاهی مهم نیست حتی مدرکی داشته باشی، همین که فامیل فلان مسئول یا نماینده باشی، کافی است. طبیعتا، وقتی مسئولی در جایی علاوه بر فامیل خود، افراد سفارشی دیگری را نیز منصوب میکند، مسلما یا بده و بستانی اتفاق افتاده یا قرار است اتفاق بیفتد. این نوع انتصابهای سفارشی، نه محض رضای خدا و مردم است و نه گرهای از هزاران مشکل مردمی که درگیرانواع معضلات اقتصادی و اجتماعی و البته بیکاری هستند، خواهد گشود.
انتظار ظهور دورهمیهای بهشت در نهادهای دیگر!
بیشک این فامیل و دوست و آشنا بازی که در شهرداری راه افتاده، با نسبتهای مختلف در نهادها، سازمانها و حتی در بدنه دولت و حاکمیت نیز وجود دارد. اما البته بسیاری از آنها رسانهای نمیشود. شاید این از شانس بد زاکانی است که چون از ابتدا خود، شایستگی شهرداری تهران را نداشت، اما به ضرب و زور دوستان و یاران غار، بالاخره بر صندلی بهشت نشست، زیر ذرهبین قرارگرفته و هر حرکت وی رصد میشود. مدتهاست علاوه برخود مسئولان، مردم هم میدانند چنین دورهمیهایی در سازمانهای دولتی و بدنه دولت اتفاق میافتد. اما هیچکس، تقریبا هیچکس، به واکنشهای رسانهای و مردم وقعی نمینهد، تا مسئله شامل مرور زمان شده و فراموش شود.
چرا از شایستهسالاری به فامیل و سفارشیسالاری رسیدیم؟
دقیقا به همان دلیل لابیگریها و بده و بستانها و باجدهی و باجخواهیها، جریان انتصابها، از شایستهسالاری که مهمترین هدف انقلاب اسلامی بود، به اینجایی که هستیم رسیدهایم؛ جایی که دوباره به فرآیند چارهناپذیر«هزارفامیل» در حال وقوع است. چرا چارهناپذیر؟ زیرا وقتی فردی بدون داشتن تخصص و سابقه مدیریت و صرفا به دلیل فامیل و آشنا و سفارش در مقامی منصوب میشود، دیگر اختیاری از خود ندارد و باید به آنهایی که در نشستن وی روی این صندلی کمک کردهاند، هزینههای مربوطه را بپردازد. در واقع شاید به جرات میتوان چنین گفت که برخی انتصابها گاهی تنها به این دلیل اتفاق میافتند که جریان انتصابهای سفارشی بعدی در آن بستر ادامه پیدا کند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟