عوامل اطلاعاتی اسرائیل طی ۲۰ ماه اخیر، دانشمند هستهای ایران را ترور کرده و انفجارهای بزرگی را در چهار تا از تأسیسات هستهای و موشکی ایران به راه انداختهاند. _به امید فلج کردن سانتریوفیوژهایی که سوخت هستهای تولید میکنند و نیز به تعویق انداختن روزی که دولت جدید تهران بتواند به مرحله ساخت بمب برسد.
اما مقامات اطلاعاتی اسرائیل و بازرسان بینالملل میگویند که ایرانیان به سرعت و به طور آنلاین امکانات خود را بازیابی کردهاند _اغلب ماشینهایی جدیدتر که میتوانند اورانیوم را با سرعتی بسیار بیشتر غنیسازی کنند. کارخانهای که قطعات کلیدی سانتریفیوژ را میساخت دچار انفجاری مهیب شد (از بین رفتن بسیاری از موجودی قطعات و دوربینها و حسگرهایی که توسط بازرسان بینالمللی نصب شده بودند)، اما در اواخر تابستان کار تولیدش را باز از سر گرفت.
یکی از مقامات ارشد امریکایی با لحنی توأم با خشکی و تمسخر آن را «طرح بازسازی بهتر تهران» خطاب کرد.
و این اولین تنش متقابلی بود که در ماههای اخیر میان ایران و غرب به وجود آمده است؛ تقابلی که امکانش هست بار دیگر در وین به اوج خود برسد. از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، این اولین بار است که مذاکرهکنندگان ایرانی قصد دارند با همتایان اروپایی، چینی و روسیشان (در پایان ماه جاری) دیدار کرده و در مورد آینده توافق هستهای ۲۰۱۵ که به شدت فعالیتهای ایران را مختل کرده است، گفتگو کنند.
مقامات امریکایی به همتایان اسرائیلیشان هشدار دادهاند که حملات مکرر به تأسیسات هستهای ایران شاید به لحاظ تاکتیکی رضایتبخش باشد، اما به عقیده چندین مقام آگاه، این حملات در نهایت نتیجهای معکوس خواهند داشت. مقامات اسرائیلی ضمن چشمپوشی از هشدارها اعلام کردهاند که با این تصور واهی که شاید ایران در پی بازسازی فوری برنامههایش برآید، قصد تسلیم شدن ندارند. _و این یکی از زمینههایی است که امریکا و اسرائیل هنوز در موردش به توافق نرسیدهاند (مزایای استفاده از دیپلماسی به جای زور).
در نشست وین، مقامات امریکا در شهر حضور خواهند داشت، اما وارد اتاق نمیشوند. دلیلش هم اینکه ایران از زمان خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای در سه سال پیش، دیگر با امریکاییها دیدار نمیکند. در حالی که پنج ماه پیش، مقامات در مورد بازگرداندن توافق خوشبین به نظر میرسیدند، اما حالا و پس از آخرین باری که در اواسط ژوئن اجلاس را ترک کردهاند، در بدبینانهترین حالت ممکنشان قرار دارند. امروز دیگر متن توافق چیزی جز یک کاغذ پاره نیست و دیدگاهی که پرزیدنت بایدن برای ورود مجدد به توافق داشت (البته این بار قراردادی قویتر و طویلتر)، دیگر به نظر بیمعنا میرسد.
و این نشان از تغییر مود علی باقری کنی، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران دارد. اینکه او به هیچ وجه دیدار پیشرو را به چشم مذاکرات هستهای نمیبیند. آقای باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه، هفته گذشته در پاریس اعلام کرد که «ما چیزی با عنوان مذاکرات هستهای نداریم.» در عوض او از آنها با عنوان «مذاکراتی برای رفع تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی» یاد میکند. ایران میگوید که تأکیدش بر لغو تمامی تحریمهای هستهای و غیرهستهای است و به ضمانتی نیاز دارد که براساس آن هیچ رئیسجمهور آیندهای هم نتواند به صورت یکجانبه دست از توافق بردارد (کاری که ترامپ کرد). مقامات دولت بایدن میگویند که رئیسجمهور هرگز چنین تعهدی را نخواهد داد.
ایران، بارها تاکید کرده است که هیچگاه قصدی برای ساخت سلاح هستهای نداشته است. اما سناریوی محتملتر این است که ایران میخواهد «قابلیتی آستانهای» را برای خود حفظ کرده باشد ...
ایالاتمتحده علناً هشدار داده است که چنانچه ایران بخواهد در وین سنگاندازی کند، تحریمهای جدیدی انتظارش را میکشند.
رابرت مالی، نماینده وزارت امور خارجه در ایران اخیراً گفت در حالی که «بستگی به انتخاب ایران دارد که چه مسیری را پیش بگیرد» ایالاتمتحده و سایر متحدانش باید خود را برای هر احتمالی آماده کنند.
او خاطرنشان کرد که بایدن و آنتونی بلینکن (وزیر امور خارجه) «هر دو گفتهاند که اگر دیپلماسی شکست بخورد، ابزارهای دیگری هم داریم... ابزارهایی که از آنها برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هستهای استفاده خواهیم کرد.»
اما در داخل کاخ سفید، در روزهای اخیر کشمکشهایی بوده است بر سر اینکه آیا ممکن است امکان برقراری توافقی موقت (جهت مسدودسازی تولید اورانیوم غنیشده بیشتر توسط ایران و تبدیلش به فلز... که گامیست ضروری برای ساخت کلاهک) با ایران هم وجود داشته باشد یا خیر. در مقابل امکانش هم هست که ایالاتمتحده از شمار تحریمها بکاهد. اما این مشکلی را حل نخواهد کرد. ولی این احتمال هم وجود دارد که برای مذاکره زمان بخرد و در همان حین تهدیدات اسرائیل را برای بمباران تأسیسات ایران متوقف کند.
شاید خریدن زمان، آن هم برای بازهای طولانی، ضروری باشد. بسیاری از مشاوران بایدن تردید دارند که اعمال تحریمهای جدید علیه رهبر ایران (یا ارتش او یا تجارت نفتیاش) _البته در کنار ۱۵۰۰ تحریمی که ترامپ تحمیل کرده بود_ خیلی موفقیتآمیزتر از تلاشهای گذشته برای تحت فشار قرار دادن این کشور از آب درنیاید.
و گامهای تهاجمیتری که سالها پیش موفقیتآمیز بودند، شاید این بار نتیجهای که فکرش را میکنند در پی نداشته باشند. در آژانس امنیت ملی و فرماندهی سایبری ایالاتمتحده این اتفاق نظر وجود دارد که حالا دست زدن به عملیاتی سایبری مشابه آنچه بیش از یک دهه پیش، ایالاتمتحده و اسرائیل، با رمز «بازیهای المپیک» بهش دست زدند (و سانتریفیوژهای غنیسازی هستهای نطنز را فلج کردند)، کار بسیار دشوارتری است.
مقامات فعلی و سابق امریکایی و اسرائیلی خاطرنشان میکنند که ایرانیها از آن زمان به بعد سیستم دفاعیشان را بهبود بخشیده و نیروهای سایبریشان را ایجاد کردهاند؛ تا حدی که دولت امریکا هفته پیش اعلام کرد که آنها به طور روزافزونی در ایالاتمتحده نیز فعال هستند.
ایرانیان همچنین علیرغم مجموعهای از توافقات با رافائل ام. گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیدهبان سازمان ملل متحد، به ممنوعیت بازرسان از سایتهای کلیدیشان (با هدف حفظ دادهها از حسگرهای آژانس در مکانهای کلیدی) ادامه میدهند. دوربینها و حسگرهای بازرسان که در اواخر بهار در انفجار کارخانه از بین رفته بودند، هنوز تعویض نشدهاند.
آقای گروسی در مصاحبه اخیرش در واشنگتن (همان جایی که یک هفته با مقامات امریکایی صحبت کرده و بهشان هشدار داده بود که آژانس به آرامی دارد دیدش کور میشود) گفت: «از نگاه من آنچه اهمیت دارد بازرسیهایی است که شما انجام میدهید.» او قرار است روز دوشنبه وارد تهران شود تا در آخرین تلاشش برای احیای نظارت و بازرسی پیش از جلسه هیئت حکام در هفته جاری اقدامی انجام دهد.
شکاف بازرسیها حالا نگرانکنندهتر نیز شده است. چون ایرانیها اعلام میکنند که اکنون تقریباً ۵۵ پوند اورانیوم غنیشده با خلوص ۶۰ درصد تولید کردهاند. این خلوص زیر ۹۰ درصد است که معمولاً برای ساخت سلاح استفاده میشود؛ البته نه چندان. گروسی گفت این سطحی است که «تنها کشورهای سازنده بمب از آن برخوردارند. و لزوماً به این معنا نیست که ایران نیز این کار را انجام خواهد داد... اما احتمالش هم کم نیست.»
در حالی که مقامات ایرانی توضیحات زیادی در باب چرایی این اقدام ارائه کردهاند (به عنوان مثال برای سوخت رآکتورهای هستهای دریایی، که ایران در اختیارشان ندارد) به نظر میآید دلیل واقعیاش ایجاد فشار باشد.
در این ماه بهروز کمالوندی، سخنگوی آژانس انرژی اتمی ایران با افتخار خاطرنشان کرد که فقط کشورهای دارای سلاح هستهای نشان دادهاند که توان غنیسازی اورانیوم را تا این حد دارند (او اشتباه میکرد؛ چندین کشور غیرهستهای نیز این کار را انجام دادهاند).
او گفت: ما اگر اراده داشته باشیم، در این سازمان قابلیت انجام هر کاری را داریم.
پیش از آنکه ترامپ تصمیم به لغو این توافق بگیرد، ایران به محدودیتهای خود در معاهده ۲۰۱۵ پایبند بود (مطابق برخی تخمینها پایبندی ایران در آن زمان بیش از یک سال فاصله این کشور را با «برکاوت» در معنای در اختیار داشتن مواد کافی برای ساخت بمب حفظ میکرد). برآوردهای کنونی متفاوتاند اما این حائل اکنون میان سه هفته تا چند ماه کاهش پیدا کرده است... تغییری که محاسبات ژئوپلتیکی را در سراسر خاورمیانه تغییر خواهد داد.
زمانی که بایدن به قدرت رسید، چند تن از دستیاران ارشدش امید زیادی داشتند به اینکه توافق اولیه (که بخشهاییاش مورد مذاکره قرار گرفته بود) قابل احیا شدن است. در آن زمان ایرانیان موافقِ این توافق هنوز بر سر کار بودند: رئیسجمهور آن زمان، حسن روحانی و وزیر امور خارجه او، محمد جواد ظریف. آنها در حالی روی کار بودند که قدرتشان به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته بود.
اما دولت دو ماه را صرف تعیین رویکرد مناسب نسبت به مذاکرات کرده بود و اکنون مقامات اروپایی گلهمندند که «تازه معلوم میشود آن بازه زمانی تا چه حد مخرب بوده است.»
تازه اواخر ماه مارس بود که دو طرف برای بازگشت به میز به توافق رسیدند. و مذاکرات وین در اوایل آوریل آغاز شدند.
یکی از مقامات ارشد دولت اعلام کرد که تا ماه ژوئن «یک توافق تا حد زیادی تکمیل شده است»؛ بعد معلوم شد که ایران تا انتخابات ریاست جمهوری خود که آقای رئیسی را روی کار آورد به بنبست رسیده بوده.
در ابتدا مقامات امریکایی امید داشتند که ابراهیم رئیسی تنها توافقِ مورد مذاکره را پذیرفته و با اعمال تغییراتی جزئی، لغو پارهای از تحریمهای غربی را پاس بدارد. طبق محاسبات ایشان، ایران مقصر تمام اتفاقات پیشین را رئیسجمهورِ سابق و وزیر امور خارجهاش تلقی میکرد.
اما محاسبات آنها اشتباه بود. اواخر سپتامبر بود که حسین امیر عبدللهیان، وزیر امور خارجه جدید ایران، به نیویورک تایمز اعلام کرد که علاقهای به بازگشت به مذاکرات مفصلی که سلف او سالها در حال انجامش بودند، ندارد.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری اخیر خود با بیان اینکه ایران سه شرط دارد برای واشنگتن تا به توافق هستهای برگردد، گفت: «امریکا باید به اشتباه خود در خروج از توافق اعتراف کرده و تمامی تحریمها را به یکباره لغو کند. و نیز تضمین نماید که هیچ دولت دیگری کاری که ترامپ انجام داده را تکرار نخواهد کرد.»
قیس قریشی، مشاور سیاست خارجی نزدیک به دولت ایران گفت: «برای ایران مطلقاً غیرممکن است که سطوح امتیازی را که دولت روحانی به امریکا داده است، تکرار نماید. ما قرار نیست همهچیزمان را وسط بگذاریم و بعد بفهمیم آیا ایالاتمتحده یا اروپا هیچ کدامشان میخواهند در توافق بمانند یا نه. این اتفاق به هیچ وجه شدنی نیست.»
در حالی که مقامات اروپایی اعلام کردهاند که در صورت وقوع بنبست، قرار نیست از «طرح B» استفاده کنند، اما طیف وسیعی از طرحها (از انزوای اقتصادی گرفته تا خرابکاری) موضوع جلسات منظم کاخ سفید و پنتاگون و وزارت امور خارجه بوده است. بایدن در مورد سؤالی که در باب طرح B ازش پرسیدند، لحظهای مکث کرده و سپس گفته بود: «در حال حاضر هیچ اظهارنظری در مورد ایران نمیکنم.»
اما اسرائیلیها دست از اظهارنظر در این مورد برنداشتند. در ماه جاری، سپهبد آویو کوچای، رئیس ستاد ارتش اسرائیل اعلام کرد که در حال تسریع برنامههای عملیاتی خود و کسب آمادگی جهت مقابله با ایران و تهدیدات نظامی این کشور است. سخنان او اشارهی ضمنی به این واقعیت بود که نفتالی بنت، نخستوزیر جدید، بودجه بیشتری را به برنامهریزیها و انجام حملات اعطا کرده است. مقامات اسرائیلی مصر هستند که توانایی تخریب سنگرها را توسعه دادهاند... امری که نیاز آنها به امدادهایی نظیر آنچه دولت بوش ۱۳ سال پیش بهشان اعطا میکرده، برطرف مینماید. حال اینکه آیا این ادعا واقعیت دارد یا تنها گزافهگوییست، هنوز معلوم نیست.
گاهی مقامات دولت بایدن میگویند که شاید مجبور شوند اعلام کنند که برنامه هستهای ایران بسیار پیشرفتهتر از چیزی شده است که امکان بازگشت به توافق ۲۰۱۵ وجود داشته باشد. آقای مالی ماه گذشته در جلسه توجیهی اعلام کرد: «این نه یک ساعت زمانی، بلکه ساعتی تکنولوژیکی است». او افزود: «در مقطعی شاید توافق تا حدی از بین برود؛ چون ایران به پیشرفتهایی دست یافته که بازگشتناپذیرند.»
او افزود: «مگر میشود جسدی مرده را زنده کرد؟!»
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟