دوسالی است که کرونا کل جهان را درگیر خود کرده است ولی در این بین از آنجایی که همیشه مدیریت در ایران با بحران روبهرو بوده مردم ما علاوه بر رنجی که از این بیماری کشیدند با مصیبت ناکارآمدی مسئولان و فشل بودن سیستم اداره کشور نیز در مدت مذکور درگیر بودند. کرونا جان مردم را گرفت، بسیاری را یتیم و بیوه کرد و داغ عزیزان زیادی را بر دل هممیهنان گذاشت؛ عذابی که هرچند شاید در پیدایش آن مسئولان ایران نقشی نداشتند ولی در گسترش و انتشار این ویروس منحوس جز سابقون بودند. سعی نداریم در این مطلب به جزییات چگونگی انتشار و مدیریت این بلای خانمانسوز بپردازیم بلکه می خواهیم با نگاهی اقتصادی به آن نگاه کنیم تا دریابیم چگونه کویید۱۹ که نان بسیاری از مردم را آجر کرد برای برخی آب و نان داشت.
درآمدزایی از مسیر مرگ!
شاخههای فراوانی از مشاغل در زمان گسترش و شیوع این ویروس زمینگیر شدند و حتی به سمت توقف و ورشکستگی رفتند اما برخی از آنها درآمد سرشاری کسب کردند و بهتر بگوییم از این فرصت بهره بردند. در این بین میتوانیم به مشاغلی که مربوط به عروجیان یا همان قربانیان کروناست اشاره کنیم؛ آنهایی که در این بازه زمانی گاه بیرحم نسبت به بازماندگان آنها را زیر تیغ برخی مبالغ بیحساب و کتاب میبردند. اگر از درآمد نجومی پارکینگهای بهشتزهرا(س) و هزینههای کفن و دفن سازمانی و رسمی که در آرامگاهی مانند بهشتزهرا(س)دریافت میشود و تا حدودی معیار مشخصی و یکسانی دارد، برخی هزینهها مانند اجاره صندلی و سایبان، اجاره اکو و مداح، خرید گل و ... بدون هیچ تعرفه یا نظارت خاصی مردم گرفتار و دردمند را زیر تیغ میبرد. برای مثال هرچند که خرید گل طبیعی با توجه به از بین رفتن سریع و عمر پایین آن چندان قابل دفاع نیست ولی به دلیل مسائل عاطفی که مردم نسبت به عزیزان از دست رفته خود دارند این رویداد به صورت دائمی در مسیرهای منتهی به آرامگاهها قابل مشاهده است. گلها و تاجگلهایی که از قیمتهای بالایی برخوردار هستند و بدون هیچ نظارتی به مردم فروخته میشود. در همین راستا شاهد آن هستیم که در بازارچههای منتهی به بهشتزهرا(س) کف قیمت گلهای شاخهای برای مثال گلایل از ۱۵هزار تومان شروع میشود و تا دسته گلهای میلیونی پیش میرود؛ دسته گلهایی که کوچکترین آن سیصد هزار تومان است و نهایت چند شاخه گل گلایل و داوودی روی آن تزیین شدهاست. البته این قیمتها مربوط به دسته گلهای کوچک است و تاجهایی وجود دارند که قیمتهای میلیونی برای آنها در نظر گرفته شده است. این بازار پر سود یک بازار وابسته نیز دارد و آن حملونقل تاج گلهایی است که مشتریان سفارش میدهند و مسافتی حدود یک کیلومتری را با مبالغی به صورت میانگین ۱۰۰هزار تومانی(بسته به قطعات قیمتها متفاوت است) به بهشتزهرا میرسانند؛ البته ناگفته نماند که این وسائلنقلیه که عمدتا وانتپیکان هستند هربار حدود ۵ تاج گل را در این مسیر اندک جابجا میکنند که درآمدی حدودا ۵۰۰ هزار تومانی برای آنها در پی دارد.
یادبودهای نجومی
بخش دیگری از این تجارت پرسود اجاره صندلی برای برگزار مراسمات یادبود است؛ مراسماتی که هرچند بسیار تاکید شد در روزهای کرونایی برگزار نشود ولی مسائل عاطفی سبب شد تا این سنت همچنان در بحران کرونا نیز ادامه داشته باشد. در این بین مسئولان آرامستانها کار را به دست پیمانکارانی دادهاند که مشخص نیست با چه ضوابط و قوانینی توانستهاند این جایگاه را تصرف کرده و درآمد سرشاری از آن کسب کنند. درآمدی که از وسائل کهنه و بعضا آلوده و با استفاده یا بهتر بگوییم سواستفاده از نیاز مردم گاهی تا چند برابر قیمت عادی به بازماندگان اجاره داده میشود. در اینگونه مراسمات برای یادبود رفتگان از مدیحهسرایی و قرآنخوانی نیز استفاده میشود که اگر به قیمت مداحان با توجه به تنوع دستمزد ورود نکنیم ولی اجاره دستگاههای اکو و سیستم صوتی که در بهشتزهرا(س) توسط همان نوع پیمانکارانی که اشاره شد به مردم اجاره داده میشود و مبالغ سنگینی را دریافت میکنند. برای مثال یک مراسمی که شاید بیشتر از ۴۰دقیقه طول نکشد اجاره سیستمصوتی آن که متشکل از یک اکو و دوبلندگوست به صورت میانگین یک میلیون و سیصدهزار تومان هزینه دارد.
از این نوع هزینهسازیها برای مردمی که داغدار هستند بازهم وجود دارد و با توجه به فرهنگ ایرانیان همواره در جریان است ولی نکتهای که در این بین جای سوال دارد ولنگاری نظارتی بر قیمتها و هزینههاست؛ اینکه عدهای حتی از مردگان هم بخواهند سواستفاده کنند و درآمدهای آنچنانی و بدون ضابطه کسب کنند قابل قبول نیست و باید مسئولان آرامستانها به ویژه بهشتزهرا(س) درباره سازوکارهای این نوع درآمدها روشنگری کرده و نظارت بیشتری بر آن داشته باشند تا این تفکر که"طرف مجبور است و پرداخت میکند" از بین برود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟