«روز صفر» اولین فیلمِ سعید ملکان در مقام کارگردان است. ملکان که سالها در زمینه چهرهپردازی و تهیهکنندگی فعالیت کرده است، اینبار جایگاه خود را در مقام کارگردان هم تثبیت کرد. او با تجربهای که دارد مدیومِ سینما و مخاطبِ این مدیوم را خوب میشناسد و میداند چگونه قابها و روایتهایش را در کنار هم بچیند تا تماشاگرش حتی هنگامِ پخش تیتراژ پایانی فیلم، از جای خود بلند نشود.
«روزصفر» جایزهی ویژهی هیت داوران در سیوهشتمین جشنوارهی فجر را از آن خود کرد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت. حتی منتقد سختگیری چون فراستی هم پس از دیدنِ این فیلم به وجد آمد و ناگهان در کنفرانس خبری، پشت تریبون رفت و ضمن تبریک به سینمای ایران، آن را اولین فیلمِ ملیِ ضد امنیتی ایران خواند که توانست «حقِ مطلب» را با سینما ادا کند.
این فیلم در لیست اکران نوروزی ۱۴۰۱ قرار گرفت و براساس گزارش خبرگزاریها میزان فروش آن در هفته نخست رقم ۷۵۰ میلیون تومان بوده است. «روز صفر» فیلمی امنیتی - سیاسی - اکشن، در ارتباط با دستگیری عبدالمالک ریگی بر فراز آسمان ایران است.
اسفندِ ۱۳۸۸ بود که خبر دستگیری عبدالمالک ریگی، رهبر گروه تروریستی جنداله منتشر شد. خبر یک جمله بود: «ریگی در آسمان ایران دستگیر شد.» پس از آن در هر فیلمی با این موضوع، ما به دنبال جانبخشی دوبارهی این لحظه بودیم که با روز صفرِ ملکان محقق شد.
فیلم قصهی قهرمانی است که سایهبهسایه، کوهبهکوه و۰ نفسبهنفس به دنبالِ رهبرِ یک گروه تروریستی است. از آلمان تا کراچی، از کراچی تا افغانستان، از افغانستان تا دبی و در نهایت این آسمان ایران است که قفسی میشود برای ضدقهرمانِ داستان.
از قصه خبر داریم، قصهای تکراری؛ قصهی سیاووشهایی که از آتش کین به سلامت عبور میکنند. میدانیم که این ضحاکِ ماربهدوش سالهاست که به بند آمده اما تعلیقودلهره در تعقیبوگریزِ مردی که جانش از خونِ این مردمان نوش میکند در سراسر فیلم ما را جانبهلب میکند. با سیاوش قصه (امیر جدیدی) همراه میشویم، نفسبهنفس و گاهی بهمانند او نفسهایمان بند میآید. سیاوشی که حالا ظاهری معاصر و ملیگرایانه به خود گرفته است؛ باب طبع همهی ایران! نه نامی از سربازانِ گمنام است و نه خبری از هیچ نوع مذهب و ایدئولوژی.
گویا عوامل سازندهی فیلم فارغ از هر نوع مذهب و اعتقادی، ستایش از پاسداشت این خاک، از خزر تا خلیج فارس را در دستورکار خود قرار دادهاند. گویا قرار است ایران متحد شود آن هم در روزهایی که آتش نفاق و کین در هر گوشهی آن شعلهور میشود؛ و این همان چیزی است که هر ایرانی را میتواند تا پایان فیلم بر جای خود میخکوب کند.
در ابتدا تماشاگر شاهد گزارشی است از جنایتهای یک گروه تروریستی در شرق ایران؛ از نحوهی سازماندهی آنها، تربیت کودکان برای انجام عملیات و بمبگذاری، سخنرانی عبدالمالک ریگی (ساعد سهیلی) برای ترغیب افراد به جهاد تا روند تعقیبِشان توسط نیروهای امنیتی ایران در قابهای تصویریِ چشمگیر. قهرمان فیلم بهدنبال دستگیری ریگی، از وقوع یک عملیات ویژه موسوم به "روزصفر"، (که بنا دارد در تمامِ پایتختهای ایران بمبگذاری کند) مطلع میشود و همین موضوع، حس تعلیقودلهره را در یکسوم پایانی فیلم دوچندان میکند. این بخش از فیلم همانقدر اهمیت دارد که دستگیری ریگی. اما فیلمنامه آنطور که باید به آن نپرداخته و آن را تبدیل به موضوعی حاشیهای کرده است. با این وجود فیلم «روز صفر» فیلمی قابل تامل و دیدنی است که این قابلیت را دارد در این روزهایی که ناامیدی و احساس ناامنی به جانِمان چنگ میزند، آرامش و امید به روح خستهی این ملت تزریق کند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟