نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل، پس از حدوداً یکسال فعالیت دفتری، نحوه عملکرد اسرائیل و سرویسهای مخفی آن را برای اکونومیست توضیح میدهد.
او میگوید که پس از حدوداً چهار دهه جنگِ در خفا با ایران، حالا اسرائیل در حال افزایش ریسکهای موجود است:
«ما در حال اجرای دکترین اختاپوس هستیم. اما (مثل اختاپوس) دیگر با شاخکها، با گروههای نیابتی ایران بازی نمیکنیم؛ بلکه با آنها (نیابتهای ایران) معادلهای جدید را ایجاد کردهایم... این بار سر اختاپوس را هدف میگیریم.»
سابق بر این، اقدامات اسرائیل علیه ایران، تقریباً به طور انحصاری، تنها مسائل مرتبط با برنامهی هستهای و دانشمندان مربوط به آن را هدف قرار میداد. اسرائیل در حمله به اهداف دیگر ایران، نظیر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سپاه قدس اعزامی آن، تمایل داشت که این کار را در کشورهای ثالثی نظیر سوریه انجام دهد. اما این رژیم حالا در داخل ایران نیز به سپاه حمله میکند.
اسرائیل در ماه فوریه، به یک کارخانه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین (متعلق به سپاه) در غرب ایران حمله کرد و در ماه می نیز یکی از فرماندهان سپاه را در تهران، پایتخت ایران، ترور نمود.
حالا اسرائیل با خجالت کمتری هم این حملات را گردن میگیرید. پیش از این، این رژیم تقریباً همیشه از تأیید عملیات در ایران خودداری میکرد. اما حالا مقامات بلندپایه اسرائیل، اغلب تنها چند ساعت پس از هجوم به یکی از اهداف ایران، جلسات توجیهی خود را فاش میکنند.
در ماه آوریل، موساد، آژانس اطلاعات اسرائیل، حتی ضبطی از بازجویی یکی از نیروهای سپاه پاسداران، توسط مأموران اسرائیلی منتشر کرد... این بازجویی ظاهراً در داخل خود ایران داشت انجام میشد.
لازم به ذکر است که همه اعضای تشکیلات امنیتی اسرائیل هم از این موضع جدیدِ بیپروا و وقیحانه اسرائیل راضی نیستند. نقل است که برخی از پیشکسوتان اطلاعاتی این رژیم ناراضی بوده و معتقدند که ضربه به تهران، بیش از آنکه ارزش داشته باشد، باعث دردسر میشود (دردسرهای این کارها به ارزش آن میچربد).
اما خود نفتالی بنت، به این رویه جدید اعتقاد دارد. او میگوید که اسرائیل مستقیماً مسئولیت هیچ عملیات خاصی را در داخل ایران بر عهده نمیگیرد؛ اما حالا متقاعد شده است که «ایرانیها نسبت به این رفتارهای جسورانه، عکسالعملهایی آمیخته با ترس دارند!» و به همین دلیل بنت این رویکرد جسورانه از جانب اسرائیل را تأیید کرده است.
در کل نفتالی بنت معتقد است که وارد آوردن ضربات رودررو، نتایج خوبی به همراه خواهد داشت. و کاملاً این تاکتیکهای جسورانه را تأیید میکند.
اما آیا این امر، ایران و نیروهای نیابتی آن را از حمله به اهداف اسرائیل باز خواهد داشت؟
بنت با خرسندی خاطرنشان میکند که حزبالله (یک جنبش سیاسی شیعه تحت حمایت ایران در لبنان)، و حماس (یک گروه اسلامگرای فلسطینی مورد حمایت ایران که نوار غزه را اداره میکند)، در سال گذشته، هیچ موشکی علیه اسرائیل شلیک نکردهاند.
آقای بنت همچنین امید دارد که چنین حملات وقیحانهای، ایران را وادارد تا نسخهی محکمتری از توافق هستهای با چهار قدرت غربی به اضافه چین و روسیه را به امضا برساند.
با وجودی که رئیسجمهور بایدن میگوید که قصد دارد این توافق را احیا کند، اما مذاکرات با ایران، هنوز فرمولی برای انجام این کار به دست نیاورده است.
نفتالی بنت استدلال میکند که حالا اقتصاد ایران آنقدری در تنگنا قرار گرفته که اگر امریکا رویکرد سختی در پیش گیرد، باز هم ایران حاضر به توافق خواهد شد... توافقی که این بار میتواند توسعه هستهای این کشور را برای مدت نامحدودی، متوقف نماید؛ یعنی این بار فارغ از «بندهای غروب» که در عملکرد هستهای ایران محدودیت ایجاد میکرد.
به گفته بنت، اسرائیل به دنبال این است که در برنامه تسلیحاتی خود، از ایران پیشی بگیرد... و از بُعد فناوری نیز چند گام جلوتر بیفتد.
آقای بنت، این ترفند را «جنگ ستارگان مالی» مینامد. و به توسعه دفاع موشکی امریکا در دهه ۱۹۸۰ اشاره میکند؛ که به نظر او اتحاد جماهیر شوروی را در روزهای پایانیاش وادار به پذیرش توافقنامههای کنترل تسلیحات با امریکا کرد.
در همین حال اسرائیل در حال برنامهریزی یک شبکه دفاع لیزری هم هست. او میگوید که این عامل در مرحله بعدی ممکن است به یک چتر دفاع موشکی منطقهای تبدیل شود که قادر است از متحدان جدیدِ عربِ اسرائیل در خلیجفارس نیز محافظت نماید.
با این حال به نظر نمیرسد که این حملات علیه ایران، موقعیت سیاسی بنت را در خاک اسرائیل تقویت کرده باشد. انقلاب هشت حزبی او، که برای اولینبار یک حزب اسلامگرای عربی را نیز شامل میشود، در حال فروپاشی است. و حالا اکثریت خود را در کنست، پارلمان اسرائیل، از دست داده است. اجزای آن نیز در موارد بسیار اندکی توافق دارند.
دلیل اصلی ایجاد آن، کنارگذاشتن بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر قبلی اسرائیل بوده است.
آقای نتانیاهو، به عنوان رهبر اپوزیسیون، همچنان برنامهی بازگشت را در سر دارد. و بعید است که در کنست، حامیان کافی را برای تشکیل دولت جدید پیدا کند. اما برای انگیختن انتخابات، تنها به یک مرتد دیگر از ائتلاف حکومتی نیاز دارد.
اسرائیل در سالهای ۲۰_۲۰۱۹، سه بار انتخابات برگزار کرد و نه نتانیاهو توانست دولتی تشکیل دهد و نه هیچیک از مخالفان او. و پس از چهار سال، یک سال پیش بود که بنت موفق شد ائتلاف خود را گرد هم آورد.
نظرسنجیها حاکی از آناند که پنجمین رأیگیری در نهایت خواهد توانست اکثریت آراء را برای نتانیاهو و متحدانش به همراه داشته باشد.
بنت که حزب خودش تنها ۶ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را در اختیار دارد، اعتراف میکند که این قدرت را ندارد که برای جلوگیری از فروپاشی دولتش، درخواست تجدیدنظر برای شرکای خود را ممنوع کند.
با این حال بنت امیدوار است که بتواند «یک ماه دیگر دوام بیاورد... و باز هم یک ماه دیگر». او (لااقل خودش مدعی است) که در سال اخیر به جهانیان ثابت کردهاند که «اسرائیل چطور میتواند نقش کشوری عادی را بازی کند.»
اما به گفته خودش، «آزمون» ستودنی او جهت عضویت یک حزب عربی در دولت، به نتانیاهو این امکان را داد که «ماشین زهرآگین و پردروغی» را که باعث میشود ائتلاف با عنوان «متکی به حامیان ترور» لقب بگیرد، فعال نماید.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟