**اقتصاد ایران این سالها در وضعیت شکنندهای قرار دارد. با اعمال تحریمهای آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ و خروج واشنگتن از برجام اجرای بسیاری از برنامههای اقتصادی ایران عملاً متوقف شده است. در چنین شرایطی ضرورتهای پرداختن به مقوله دیپلماسی اقتصادی چیست؟
در اینکه اقتصاد ایران برای دههها تحت تحریم قرار دارد شکی نیست. تحریم مربوط به امسال و پارسال نیست و به اشکال مختلف از همان نخستین روزهای نخست پیروزی انقلاب همراه اقتصاد ایران بوده است و روز به روز هم پیچیدهتر، سختتر و با اعمال فشارهای بیشتر شده است. البته ناگفته پیداست که ایران هم توانسته در طول این ۴۰ سال در سایه تحریمها به زندگی خود ادامه دهد و اقتصادش را در حد توان رشد داده و از موفقیتهایی هم برخوردار شود. اگر سووال این است که ما در این شرایط نیازمند یک دیپلماسی اقتصادی قوی هستیم یا خیر؟ باید پاسخ داد که بله ما در این شرایط نیازمند یک دیپلماسی اقتصادی قوی، متمرکز و مدیریت شده هستیم. اما دیپلماسی اقتصادی یک زیرمجموعه و یک دستورکار پایین دستی است و ما ابتدا باید سیاستهای اقتصادی و خارجی کشور را به صورت روشن و واضح مشخص کنیم و بعد از قِبل آن، بتوانیم یک سیاست اقتصادی بر مبنای اسناد بالا دستی کشور تنظیم کنیم. معتقدم که در شرایط فعلی دیپلماسی اقتصادی کشور باید بسیار فعال باشد تا بتواند در این فضای تحریم به رشد و توسعه تجارت خارجی کشور و رفاه حال مردم بیانجامد که تا کنون هم، همین سیاست دنبال شده است.
**یکی از برنامههای دیپلماسی اقتصادی جدای از موضوع معرفی بازارهای مناسب خارج از کشور برای سرمایهگذاری طرف ایرانی، رایزنی با طرفهای مقابل نسبت به ترغیب آنها برای سرمایهگذاری در کشورمان نیز است. فکر میکنم این موضوع جزء شرح وظایف وزارت خارجه است یا خیر؟ و اینکه آیا با وجود پابرجا بودن تحریمها، کارکرد دیپلماسی اقتصادی میتواند در راستای تحقق انتظارات ما باشد؟
همانطور که گفتم دیپلماسی اقتصادی یک کشور تحریمزده یا تحت فشار تحریم با دیپلماسی اقتصادی کشوری که این محدودیتها را ندارد بسیار متفاوت است. اما این موضوع به معنای آن نیست که به دلیل اعمال تحریمها ما نباید دیپلماسی اقتصادی داشته باشیم. اتفاقاً ما باید دیپلماسی اقتصادی با تعریف خودمان را طراحی کنیم تا بتوانیم در محیط تحریمها نیز به کار خود ادامه دهیم. راهکارهای ما همین حالا نیز منتج به نتیجه بوده و موجب شده است که رابطه ما با همسایگانمان، کشورهای بزرگ دنیا و تعداد بسیار زیادی از کشورهای جهان در حال انجام باشد( تجارت خارجی ایران با این کشورها در جریان باشد). البته لازم به ذکر است که در دوره اعمال تحریمها قطعا هزینههای تجارت و تولیداتان نیز افزایش پیدا میکند یعنی هزینههای تولید و تجارتتان بالا میرود. بعد به این موضوع می اندیشی که برای کاهش هزینهها چه سیاستی را باید در دستور کار قرار دهید؟ در این زمان است که ما باید طبقهبندی تجارت خارجیمان را با دقت بیشتری انتخاب کنیم. طرفهای تجاریمان باید مورد حمایت و حفاظت ما باشند. بنابراین روشهایی که برای تجارت با کشورهای مختلف انتخاب میکنیم بسیار بسیار مهم هستند و باید خلاقانه باشد تا بتوانند تحریمها را دور بزنند. علاوه براین، باید سیاستی را اتخاذ کنیم که بتوانیم با او( شریک تجاریمان) به صورت دراز مدت کار کنیم و روشهایی را انتخاب کنیم که حداقل تصادم و مقابله را با روشهای معمول تجاری داشته باشند. ممکن است این سووال را مطرح کنید که با چه راهکارهایی میتوان در فضای تحریم، دیپلماسی اقتصادی ارزشمندی را پیگیری کرد که باید پاسخ داد یکسری کارها باید در داخل کشور انجام شوند که نخستین مورد آن این است که یک اقتصاد تحریمزده باید به سرعت به سوی بخش خصوصی حرکت کند. هر اندازه اقتصاد بیشتر در اختیار دولت قرار داشته باشد آثار تحریمها در آن نمایانتر میشود. در یک اقتصاد تحریمی اگر دولت به جای مدیریت اقتصاد و نظارت بر حسن اجرای امور و جلوگیری از بروز تخلفات و سواستفادههای احتمالی، تصمیم بگیرد که تمامی کارها را خود به پیش ببرد و اول و آخر تمامی امور باشد باید منتظر آسیبهایی باشیم که با این شکل از دیپلماسی اقتصادی گریبانگیر کشور میشود. در اینجا است که دیپلماسی اقتصادی ما بسیار ناکارآمد خواهد شد. بنابراین میتوان در شرایط تحریمی هم یک اقتصاد فعال و کوشا داشت. شما در یک اقتصاد تحریمی نمیتوانید منتظر تصمیمگیریها باشید. اگر اقتصاد در دستان بخش خصوصی باشد برای جلوگیری از لطمات ناشی از اعمال تحریمها سریع تصمیمگیری میکند. اما اگر قرار باشد که چنین تصمیماتی از سوی مسوولین دولتی اتخاذ شود و در حیطه فعالیتهای دولت قرار داشته باشد، ماهها و گاهی اوقات سالها طول میکشد و پروسه نافرجامی کلید میخورد. بعد هم ما نمیتوانیم دیپلماسی اقتصادی فعالی در کشور داشته باشیم چرا که هیچ فردی در دولت آمادگی پذیرفتن انجام ریسکهای بزرگ را ندارد. در گام بعدی هم اینکه اقتصاد ما باید به قدری جذاب و سودآور باشد که طرفهای مقابل ما ریسک ورود به آن را بپذیرند. در اینجاست که میتوانیم بگوییم دیپلماسی اقتصادی ما یک دیپلماسی اقتصادی کارا است.
این سووال را اینگونه نیز میتوان طرح کرد که با وجود اعمال تحریم ها علیه ایران طی سالهای متمادی، آیا لازم به پیگیری سیاستهای دیپلماسی اقتصادی وجود دارد که باید گفت بله باید دیپلماسی اقتصادی داشته باشیم. اما همانطور که پیشتر گفتم دیپلماسی اقتصادی یک سند پایین دستی است و باید در داخل کشور شرایطی برای این اجرای سیاستهای این شکل از دیپلماسی فراهم شود. از دیدگاه بنده با توجه به تجربه ۱۵ تا ۲۰ سالهای که در حوزه تحریم دارم ما در حوزههایی که کار را به بخش خصوصی سپردهایم با کمترین میزان مشکلات از حیث اعمال تحریمها مواجه هستیم. به سرمایهگذاریهای ایران در عراق نگاه کنید. ۱۰میلیارد دلار از تجارت ما در عراق طی سالهای گذشته توسط بخش خصوصی صورت گرفته است و تاکنون نیز هیچ مشکلی برای نقل و انتقالات مالی وجود نداشته است. ۳ تا ۴ میلیارد هم توسط دولت انجام شده است که همواره برای دریافت پولهایمان از طرف عراقی با مشکلاتی مواجه بودیم. بنابراین میتوان در یک اقتصاد تحریمی، دیپلماسی اقتصادی داشت و با سپردن امور به بخش خصوصی دیپلماسی اقتصادی موفقی را هم دنبال کرد. به کشور ونزوئلا نگاه کنید و ببینید که این کشور در یکی یا دو سال آینده با همه مشکلات موجود به چه صورتی رشد خواهد کرد! قطعا اقتصاد این کشوربه جهت واگذاری امور به بخش خصوصی پویا خواهد شد. یکی از موضوعات مهم دیگر این روزهای ونزوئلا بازگشت ونزوئلایی تبارهایی است که در کشورهای دیگر زندگی میکنند. این افراد در حال مراجعت به کشورشان هستند تا مدیریت بخشهای اقتصادی که دولت خواهان واگذاریشان به بخش خصوصی است را برعهده گیرند. این در حالی است که این کشور نیز مانند ایران تحت تحریمهای کشورهای غربی قرار دارد. بنابراین در این شرایط تحریمی دولت ما نیز باید دیپلماسی اقتصادی را در دستور کار قرار دهد و اقتصاد کشور را متناسب با یک اقتصاد تحریمزده سامان دهد. دولت باید از حوزه اجرایی اقتصاد خارج شود. باید شرکتهای خصولتی را تعطیل کند و اجرای امور را به بخش خصوصی واگذار کند. وقتی نقشه اقتصاد یک کشور تا این اندازه تاریک و پر هزینه است قطعاً دولت هم در اجرای امور خود با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد.
**آقای انصاری جنابعالی در زمان انعقاد برجام در دستگاه سیاست خارجی کشور حضور داشتید؟ چه تعداد از شرکتهای خارجی پس از امضای این توافق مایل به سرمایهگذاری در ایران بودند و پس از خروج ترامپ از توافق هستهای ایران، واکنش شرکتهایی که خواهان حضور در اقتصاد ایران بودند، چه بود؟
در زمان امضای برجام ایران با هجوم شرکتهای خارجی مواجه شد که میخواستند از فرصتهای سرمایهگذاری و تجاری در ایران بهرهمند شوند. بسیاری از شرکتهای خارجی در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی و خدمات و البته صنعت چه در گروه خودروسازی و چه بخشهای دیگر تمایلشان برای حضور در اقتصاد ایران را به اشکال مختلف نشان میدادند به صورتی که بخش خصوصی ایران و وزارت خانههای ما فرصت دیدار و مذاکره با تمامی این شرکتها و تشریح فرصتهای سرمایهگذاری در کشورمان را نداشتند. این واقعیتی است که پس از امضای برجام اتفاق افتاد. اما متأسفانه زمانیکه این شرکتها وارد ایران شدند با محدودیتهای بسیار گسترده و یک اقتصاد به شدت دولتی مواجه شدند که گاهی اوقات برای یک تصمیمگیری نیازمند سپری کردن زمانی یک یا دوساله بود تا بتواند به این تصمیم برسد که یک پروژه را به چه فردی واگذار کند و یا چه فردی حائز دریافت این پروژه نیست. آنها وقتی به ایران آمدند با ممنوعیتهای بسیار گسترده در تجارت ایران مواجه شدند. یعنی در حالیکه دولتهای کشورهای دیگر به سرعت در حال حرکت به سوی تجارت آزاد هستند ما در وضعیت فعلی مان باقی ماندهایم. یا اینکه به طور مثال با صلاحدید تمامی ارکان نظام از جمله مجلس و دولت، کشوری برای همکاریهای اقتصادی انتخاب شده و موافقت نامه تجارت ترجیحی را هم با این کشور امضا کردهایم اما قادر به اجرای این توافق و عمل به تعهداتمان نیستیم. چرا؟ چون فشار کسانی که در اقتصاد دولتی نفع دارند اجازه انجام آن را به ما نمیدهد. چرا؟ چون اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است و متأسفانه باید بگویم که این اقتصاد حتی با وجود احیای برجام نیز، با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد بود. همانطور که در ۴۰ سال اخیر با مشکلات زیادی مواجه بوده است. ما ۴۰ سال مقاومت کردیم حالا نیز میتوانیم مقاومت کنیم اما این مقاومت بسیار پرهزینه است و اگر دولت دست از اقتصاد نکشد و سوبسیدهای پنهان را حذف نکند، اقتصاد ما فلج خواهد شد. حتی در زمانیکه تحریمها در حجم کوچکی اعمال میشد نیز ما مشکلاتی داشتیم. البته قطعاً تحریمها مشکلات کشور را ۱۰ برابر کرده است. اقدام ترامپ در خروج از برجام و اعمال تحریمهای جدید فشار اقتصادی بر روی ایران را بسیار زیاد کرد. همانطور که مقامات کشور در همان مقطع زمانی عنوان کردند یک جنگ اقتصادی تمام عیار بود. اما حتی با وجود اعمال این دست از تحریمها، اگر دولت پایش را از کفش اقتصاد خارج میکرد ما راحتتر با این تحریمها مواجه میشدیم. ما راحتتر میتوانستیم این تحریمها را به شکست بکشانیم. ما توانستیم تحریمها را تا حدودی به شکست بکشانیم اما با سختی بسیار زیاد. این روزها ما در حال مبارزه با تحریمها هستیم اما مبارزهای بسیار پر هزینه و سخت. مبارزهای که هم به واسطه اعمال تحریمها و دولتی بودن اقتصاد موجبات اعمال فشار بیشتر بر مردم را فراهم آورده است. بنابراین حتی در زمان امضای برجام و وقتی که ما با هجوم گسترده سرمایهگذاران و شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران مواجه بودیم هم، نتوانستیم از فرصتهای پیش رو به درستی استفاده کنیم. البته ذکر این نکته جایز است که در همان اثنای انعقاد برجام نقل و انتقالات بانکی ما بسیار سهل و آسانتر از زمانیکه ترامپ از برجام خارج شد، صورت میپذیرفت. یعنی با خروج ترامپ از برجام فشارها بر اقتصاد ایران به شدت افزایش پیدا کرد و شرکتهای خارجی به این علت که اقتصاد ایران دیگر جذابیتی برایشان نداشت در اینجا نماندند و نه تنها شرکتهای بزرگ که بسیار شاخص و شناخته شده هم بودند بلکه حتی شرکتهای کوچک و شرکتهایی که امکان مانور بیشتری در اقتصاد کشورمان داشتند هم، ایران را ترک کردند. با سخت شدن شرایط اقتصادی ایران سرمایهگذاری خارجی هم به شدت افت پیدا کرد که این روند همین حالا هم در تجارت خارجی کشور برقرار است. اما به صورت کلی اگر از من سووال کنید آیا ما توان مقابله با تحریمها را داریم؟ از دیدگاه بنده، بله میتوانیم تحریمها را تحمل کنیم. ما چهل سال مقاومت کردیم حالا هم میتوانیم اما مقاومت ما، مقاومت پرهزینهای است.
*در حال حاضر مذاکرات احیای برجام متوقف شده است اما هیچ یک از طرفین پایان کامل این مذاکرات و بینتیجه بودن آن را اعلام نکردهاند. از دیدگاه جنابعالی در صورت احیای برجام آیا شرکتهای خارجی تمایلی برای بازگشت به ایران دارند. این موضوع را هم مدنظر قرار دهید که به احتمال فراوان دموکراتها انتخابات کنگره را به جمهوری خواهان واگذار میکنند و به احتمال فراوان دولت آینده آمریکا فردی جمهوری خواه خواهد بود.
اول اینکه سرنوشت برجام پایان یافته نیست. یعنی هنوز فرصت برای احیای کامل برجام وجود دارد اما مهم این است که ما به برجام چگونه مینگریم. آیا ما به برجام به عنوانی آغازی برای همکاریهای منطقهای و چندجانبه مینگریم و یا اینکه امیدواریم برجام توافقی باشد که تنها بر روی کاغذ شاهد لغو تحریمها باشیم و زمانیکه دست خود را برای همکاری با شرکتهای خارجی دراز میکنیم این شرکتها عنوان کنند که تمایلی برای سرمایهگذاری در ایران ندارند و یا زمانیکه این شرکتها را به حضور در ایران دعوت میکنیم با مشکلات زیادی از حیث قوانین داخلی خودمان مواجه باشیم. این موضوع به نگاه ما به برجام بستگی دارد. معتقدم که نگاه ما به برجام مهمتر از خود برجام است. امیدواریم که نگاهها به برجام تغییر کند و برجام آغاز و رفع مانعی باشد برای اینکه ایران بتواند وارد معادلات تجاری منطقهای و جهانی شود. با وجود جنگ روسیه و اوکراین دنیا تشنه نفت و گاز ایران است. این فرصتی است که در صورت احیای برجام، فضای بسیار گستردهای برای سرمایهگذاری در ایران فراهم میشود اما اینکه ما از این فرصت استقبال کنیم و یا با مانع تراشی اجازه فعالیت از شرکتهای خارجی را سلب کنیم هم، به ما بستگی دارد. شما میگویید اگر برجام به نتیجه نرسد آیا میتوانیم در زمینه دیپلماسی اقتصادی کاری انجام دهیم؟ من همانطور که پیشتر هم اشاره کردم میگویم بله میتوانیم انجام دهیم اما با صرف هزینههای بیشتر. امروز گلایه مردم خودمان در داخل کشور نیز گلایه از محیط کسب و کار ایران است که در رادیو و تلوزیون نیز انعکاس پیدا میکند. محیط کسب و کار ایران محیط مناسبی برای تجارت نیست. محیط کسب و کار ایران مهیای تولید نیست. قیمتگذاری به شکلی که در حال حاضر صورت می گیرد کمک حال تولید نیست. کنترل قیمتها ضد تولید و ضد صادرات است. به اعتقاد بنده تصمیم بانک مرکزی در این رابطه که صادرکننده بتواند ارز حاصل از کالای صادراتی را در صرافی به فروش برساند، بهترین تصمیم سالهای اخیر این بانک بود. این تصمیم بزرگی است و ما برای نجات اقتصادمان نیاز به این تصمیمات بزرگ داریم. قوانین فعلی تجاری ما تماماً دست و پا گیر هستند و به ضرر تولیدکننده و کارآفرین تمام میشوند. مدعی هم هستیم که مردم خواهان کنترل قیمتها هستند. این چه شکلی از کنترل قیمت است که به طور مثال قیمت مرغ را به چندین برابر آن رسانده است؟ ما چه زمانی توانستهایم با کنترل قیمت، قیمتها را کاهش دهیم؟ فقط به تولید آسیب زده ایم. دولت یک مورد را اعلام کند که با اعمال فلان سیاست توانسته است قیمتها را کنترل کند! ما باید به تولیدکننده کمک کنیم و یکی از بهترین روشهای کمک به تولیدکننده حذف امر قیمتگذاری است. دولت باید از عرصه قیمتگذاری خارج شود و رقابت و قیمت ها را به بازار بسپارد و با ابزارهای اقتصادی بازار را کنترل کند. باید به صنایع بخش خصوصی کشور اعتماد کنیم. ما هر روز نمیتوانیم علیه بخش خصوصی در رادیو و تلوزیون تبلیغ کنیم بعد انتظار داشته باشیم که برای ما معجزه کنند. اینکه بیایم پدیده دلالی را نفی کنیم و بعد انتظار داشته باشیم که تولیدکننده ما، نقش صادرکننده را نیز ایفا کند. تولیدکننده ما که نمیتواند صادرکننده باشد. باید ساز و کاری باشد که یک فرد جنس تولیدشده را جمعآوری کرده و با افزایش کیفیت آن را مهیای امر صادرات کند. ما نیاز به این تهمیدات و سازو کارها داریم که اگر وجود داشته باشد ما تحریمها را بسیار راحتتر دور میزنیم. حتی در شرایط فعلی کشور ونزوئلا میتواند الگویی برای ما باشد. اینکه این کشور با حرکت در جهت واگذاری امور اقتصادی به بخش خصوصی چگونه در حال کنترل تورم وحشتناکی که در این سالها با آن مواجه بود موضوع بسیار مهمی است و حالا هم صحبت از رشد بالای اقتصاد این کشور است. من منکر تحریم و آثار سنگین آن نیستم اما بیش از تحریمها، قوانین داخلی ما است که برای تولیدکننده، تاجر و بازرگان و صادرکننده مشکل آفرین شده است. تحریمها موجب ضربه زدن به اقتصاد ایران شده است. تحریمها و دور زدن تحریمها فساد را در کشور گسترش داده است اما همه این موارد به نحوه اعمال قوانین و مقررات کشور نیز باز میگردد. شما لازم نیست که رسانههای خارجی را بخوانید ما در همین رسانههای خودمان هم به وفور مطالب انتقادی از قوانین دست و پاگیر دولتی داریم.
**در همین مقطع زمانی جنگ سوریه و اوکراین هم در جریان است آیا این شرایط میتواند کشورهای غربی را وادار کند تا چشم بر تحریمهای ایران ببندند و جهان پذیرای نفت ایران باشد؟ به فرسودگی تجهیزات نفتی ایران واقف هستم اما آیا حالا که روسیه جای ایران را در بازار نفت چین پوشش داده است ما میتوانیم با صادرات نفت به کشورهای همسایه و یا کشورهای دیگر، تولیداتمان را افزایش دهیم؟ در حال حاضر این چشم انداز برای نفت ونزوئلا وجود دارد. شما نیز اشاره کردید که با وجود تحریمهای این کشور، اقتصاد ونزوئلا در سال آینده بسیار شکوفاتر از سال جاری خواهد بود.
دنیا به دنبال سود است ضمن اینکه تحریمها برای تمامی شرکتها به ویژه شرکتهای بزرگ خطرناک هستند اما اگر ما اقتصاد کشور را در مسیر جذابی هدایت کنیم شرکتهای خصوصی راه خودشان را پیدا میکنند. ما با وجود تحریمها نمیتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم. با اعمال تحریمها اقتصاد کشور سقفی پیدا میکند. رشد اقتصادی کشور سقفی پیدا میکند و تنها با برچیده شدن تحریمها این سقف برداشته میشود. اما اگر اقتصاد ما به اندازه کافی جذاب باشد و محوریت فاعالیتها به بخش خصوصی سپرده شود و دولت نیز تنها، نقش ناظر را عهده دار شود فضای کار بسیار بهتر از زمان حاضر میشود. فضای زندگی مردم بسیار بهتر میشود. مجدداً تأکید میکنم هیچ شرکت و یا کشوری چشمهای خود را به روی تحریمها نمیبندد. افرادی که در فضای تحریمی ایران مشغول فعالیت هستند نیز تمامی تلاش خود را انجام میدهند تا شناخته نشوند. شما فکر میکنید اقتصاد ما از اقتصاد کشور روسیه قویتر است؟ حتماً دیدهاید که شرکتهای روسی با چه محدودیتهایی در فعالیتهایشان مواجه شدهاند. در همه کشورها اوضاع به همین شکل است اما در این میان کشوری چون ونزوئلا با انعطافی که در قوانین خود اعمال کرد به مرکز جذب سرمایهگذاری مبدل خواهد شد. مجدداً تأکید میکنم با وجود اعمال تحریمها امکان فعالیت شرکتهای بزرگ و انجام کارهای بزرگ میسر نیست وامیدوارم با درایت دولت سیزدهم برجام احیا شده و تحریمها برچیده شوند اما حتی احیای برجام نیز پایان کار نیست. پایان کار زمانی است که ما با انعطاف دادن به قوانین کشور، تغییراتی در سیاست خارجیمان اعمال کنیم، نو گرایی در سیاست خارجیمان داشته باشیم. اعتماد کشورهای همسایه را جلب کنیم و از قِبل آن سرمایههایشان را به کشورمان جذب کنیم.
**این اعتماد را به چه صورتی جذب کنیم؟ مثلاً یک سرمایهگذار ترک یا سرمایهگذار روسی که در وضعیت فعلی کشورش تصمیم به سرمایهگذاری در ترکیه دارد و نه ایران و یا سرمایهگذار قطری که علی رغم حمایتهای ایران در زمان محاصره اقتصادی این کشور از سوی اعراب به جای ایران در ترکیه سرمایهگذاری می کند را به چه صورتی میتوان ترغیب به سرمایهگذاری در ایران کرد؟ این جذابیت فضا برای این سرمایهگذاران خارجی به چه صورتی مهیا میشود؟
موفقیت اقتصاد ایران ابتدا در این است که دولت از اقتصاد خارج شود. دوم اینکه تکلیف شرکتهای خصولتی مشخص شود. این شرکتها یا باید دولتی باشند و یا خصوصی. مدیران شرکتهای خصولتی نباید از سوی دولت تعیین شودند. باید مدیران تمامی شرکتهای دولتی یا خصولتی در مجمع عمومی شرکتها تعیین شوند. به نظر شما در فضای فعلی، شرکتهای خارجی میآیند و با شرکت دولتی که مدیر آن حتی توانایی اداره یک به اصطلاح مغازه را ندارد، شریک میشوند؟ باید تمامی فعالیتهای اقتصادی با شفافسازی صورت گیرد. درآمدهای تمامی شرکتها نیز باید شفافسازی شوند. تا وقتی که دولت پایش را از اقتصاد بیرون نکشد اقتصاد رشد و پیشرفت نمیکند. میخواهم بگویم تا زمانی که دولت مانند بختک بر روی اقتصاد افتاده باشد هیچ جذابیتی برای شرکتهای سرمایهگذاری خارجی برای حضور در ایران وجود ندارد و سرمایهگذاران داخلی نیز یکی، یکی از کشور میروند. ما سرمایهگذار خارجی را به کشورمان دعوت کردهایم اما از حیث اعمال قوانین دست و پا گیر او را به حالتی نزار رساندهایم بعد شما از این فرد انتظار دارید که دوستانش را دعوت به سرمایهگذاری در ایران کند؟ اگر ما بتوانیم این موارد را در اقتصادمان اصلاح کنیم و امور را به بخش خصوصی بسپاریم قطعاً بخش خصوصی خود میداند که به چه صورتی همتایان خود در دیگر کشورها را برای سرمایهگذاری در ایران ترغیب کند. محوری ترین اصلاحات برای بازشدن راه توسعه کشور در گام نخست حذف سوبسیدهای پنهان، همزمان خروج دولت از اقتصاد و در نهایت رفع تحریم ها از طریق اصلاح دیدگاه های حاکم بر حوزه سیاست خارجی و به کارگیری دیدگاه های ابتکاری و نو در این حوزه است که طبیعتا به نتیجه رساندن برجام نیز بخشی از آن است.
این خبر تکمیل میشود
هشدار جدی پزشکان و متخصصان عفونی
بررسی دو گروه فیکنیوز
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک