مونس نظری
اونوری نرو جو! سعودیهای مستبد رو فراموش کن و به جاش شیرهای نفت ایران رو باز کن.
با وجود وعدههایی که جو بایدن در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ میداد [اینکه با عربستان سعودی مانند دولتی منحوس رفتار کند]، حالا به نظر میرسد که همهچیز را فراموش کرده و ولع بیپایان امریکا برای نفت ارزان بار دیگر این کشور را به خطر انداخته است.
دولت امریکا روز سهشنبه خبر داد که رئیسجمهور این کشور در اواسط ژوئیه از پادشاهی عربستان سعودی دیدن میکند؛ و هدف هم چیزی نیست جز روی خوش نشاندادن به خودکامگان خونسرد این کشور.
ایالاتمتحده، در ورود به عربستان سعودی دستور کار گستردهای دارد؛ اما این سفر او تنها یک دلیل اصلی میتواند داشته باشد و آن هم چیزی نیست جز متقاعدنمودن ریاض به افزایش تولیدات نفتی، تا مگر قیمتهای رکودشکن تاریخی اندکی کاهش یابند... زیرا که همین عامل تنها چند ماه پیش از انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲ روحیهی امریکاییان را به هم ریخته است.
و این یک اشتباه فاحش است... آن هم وقتی که میشود با رعایت شرایط همسایه ایرانی، برای رسیدن به توافقی تازه در بحث هستهای، به عرضه متعادل نفتی (اگر نخواهیم بگوییم بزرگتر) رسید.
و این در حالی است که گسترش روابط با سعودیها و امتناع از رسیدگی به علل اساسی وابستگی امریکا به نفت، هزینههای پیروزی را بالاتر میبرد از شرایطی که بخواهد سیاستهایی معقولتر را پی بگیرد.
واقعیت این است که هزینه برداشتن دیواری که بین امریکا و سعودیها کشیده شده، هنگفت است. عربستانسعودی از جمله یکی از ظالمانهترین کشورهای اقتدارگرای جهان است که ایدئولوژی تندروی آن (که از فیلتر ثروت بیپایان پادشاهی امکان صدور یافته است)، مهمترین عامل رادیکالیسم خشن در منطقه و ورای آن باقی مانده است.
شاهزاده محمد بنسلمان، ولیعهد ریاض، مردیست که هیچوقت به خشونت بیمیل نبوده است. همانگونه که در سال ۲۰۱۸ نیز دستور کشتن گستاخانه به جمال خاشقچی (ستوننویس واشنگتنپست، و مخالف سعودی) را در ترکیه صادر کرد.
اگر هم احیاناً قتل خاشقچی به نظرتان به حد کافی وحشیانه نبوده، کافیست اشاره کنیم که محمد بنسلمان از سال ۲۰۱۵، جنگی خونین و بیهوده را در یمن پی گرفته است؛ جنگی که به ویرانی کشوری فقیر انجامید... و تمامی این وقایع نیز به خاطر رقابت منطقهای ریاض با تهران بوده است.
عربستانسعودی، تقریباً از هر نظر کشوری است که به نسبت ایران آزادی و عدالت کمتری دارد. میلیونها کارگر خارجی در آن به عنوان رعیت کار میکنند و برای خروجشان به اجازه دولت نیاز دارند. زنان لزوماً باید با فردی مسلمان پیمان ازدواج داشته باشند، و برای هر کاری نیز به اجازه یک «سرپرست» مرد احتیاج دارند.
شاید بگویید یعنی ایران وضعیت خیلی بهتری دارد؟!
پیش از همهگیری و آغاز تحریمهای ترامپ، نرخ مشارکت نیروی کار زنان ایرانی بسیار بالا بود. برخی اقلیتهای مذهبی نیز از آزادیهای بیشتری برخوردار بودند و این کشور انتخابات منظمی برگزار مینمود [که شاید به زعم عدهای آزادانه نبود؛ اما در چارچوب محدودیتهای تحمیلیِ حکومتی رقابتی بود].
برای بیشتر روشنشدن قضیه میشود گفت که هنوز ایران سابقه اسفناکی در زمینه حقوق مدنی و سیاسی به ثبت نرسانده است... و در هر حال و به طور قطع در این زمینه میشود این کشور را بهتر از عربستان سعودی دانست.
واقعیت مسلم دیگر این است که عربستانسعودی هیچ برتری اخلاقی نسبت به جمهوری اسلامی ایران ندارد؛ و واکنشهای امریکا به ایران، بیشتر واکنشهایی احساسیاند تا منطقی.
و نکته مهم دیگر که موضوع بحث ما نیز هست اینکه: امریکا از عربستانسعودی چقدر طلای سیاه میتواند بیرون بکشد؟ این مقدار هر قدر هم که باشد، قطعاً کمتر از چیزی خواهد بود که در صورت نزدیکشدن به ایران (با وجود کینهتوزیهای موجود) به دست خواهد آورد.
ماه پیش، سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) از افزایش تولید ۶۴۸ هزار بشکهای در روز خبر داد؛ و اینکه بیشترِ این مقدار را عربستانسعودی تأمین خواهد کرد. و البته که نام عربستان به تنهایی، کوچکترین امیدهای کاهش قیمتها را هم محو میکند.
اگر یک میلیون بشکه در روز هدفی باشد که امریکا به دنبال آن است، بایدن به سادگی میتواند به شرق معطوف شود. پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۵، ایران روزانه ۲ میلیون بشکه نفت را وارد بازارهای بینالمللی میکرد.
پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق امریکا، در سال ۲۰۱۸ مجدداً تحریمها را اعمال نمود، صادرات ایران کاهش یافت و مطابق پیشبینیها میزان صادرات نفتی در طول سال ۲۰۲۲ کمتر از ۱ میلیون بشکه در روز است.
ایران نیز ادعا کرده است که در صورت لغو تحریمها، میتواند روزانه ۳.۸ میلیون بشکه نفتخام نیز تولید کند؛ و این مقدار با سرمایهگذاریهای بینالمللی قطعاً افزایش نیز خواهد داشت.
چه چیزی بر سر توافق هستهای ایران که کلید گشایش پتانسیل صادرات نفتی ایران است، مانعتراشی میکند؟ بنا بر گزارشها، این خواسته اسرائیل بوده است که سپاه پاسداران ایران، در لیست تروریستی وزارت امور خارجه ایالاتمتحده باقی بماند.
اما باید گفت که اگر ایالاتمتحده بخواهد ریزبینانه به پایش فعالیتهای هستهای ایران ادامه دهد، منافع ملی امریکا را فدای پایبندی به شروطی کرده است که تنها روی برگهای کاغذند.
مطابق برخی تخمینها، عزم امریکا برای پادگانیکردن خلیجفارس، و حوادثی نظیر جنگ فاجعهبار عراق و سایر فجایع ناگواری که پس از ۱۱ سپتامبر واقع شدند، به هزینهای بیش از قیمت تمامشده نفت وارداتی به ایالاتمتحده از سال ۱۹۸۰ ختم شدهاند.
اگر امریکا جای این کارها این مبلغ را (به عنوان نمونه) خرج سیاستهایی زیرساختی میکرد؛ مثلاً سرمایهگذاری بر برقیکردن خودروهای گازسوز، حالا ایالاتمتحده به این وضع دچار نشده بود که حزبی دموکرات مدام به دنبال رفع تهدیدهای مخرب یک رادیکال باشد.
بایدن در عوض سفر به ریاض و بوسیدن انگشتر محمد بنسلمان، باید دست به هر کاری بزند تا مجرای ورود نفت ایران را باز کند. و نتیجه این کار هر چه باشد بهتر از آن است که رئیسجمهور دیگری در امریکا، از مستبدان سعودی التماسِ نجات کند.
منبع:نیووزویک
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟