احمد وحیدی، وزیر کشور روز شنبه در نشست گردهمایی روز ملی تشکل ها و مشارکت های اجتماعی درباره وضعیت روانی جامعه ایران اینچنین اظهارنظر کرده است: یکی از القائات این است که میگویند جامعه ما دچار افسردگی است که این حرف غلط و بی ربطی است.
آنچه احمد وحیدی گفته شاید جمله ای کوتاه به نظر برسد اما اثر و معنایی عمیق دارد.
سالیان درازی است که پژوهشگران و صاحبنظران حوزه های مرتبط با بهداشت روانی جامعه درباره شیوع و ازدیاد انواع اختلافات روحی و روانی در ایران و در صدر آنها افسردگی هشدار می دهند. اوایل سال ۱۳۹۸رئیس انجمن روانپزشکان ایران گفته بود که ۲۰درصد مردم کشور اختلال روانی خفیف تا شدید دارند و از سلامت روانی و جسمی افراد غفلت میشود.
طبق اعلام رئیس انجمن روانپزشکان ایران، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری در ردههای نخست شایعترین اختلالهای روانی کشور قرار دارند.
در همان مقطع مجید صادقی، نایب رئیس انجمن روانشناسان ایران، گفته بود که آمار بیماریهای روانی از بسیاری از بیماریهای جسمی هم پیشی گرفته و از هر چهار خانواده یک خانواده درگیر بیماری روانی است و دو سوم بیماریهای روانی را اختلال اضطراب و افسردگی تشکیل میدهند.
وضعیت حاد بیماری های روانی و از جمله افسردگی را وزارت بهداشت هم به رسمیت می شناسد. دیماه ۱۳۹۸سعید نمکی، وزیر وقت بهداشت با گلایه از دامن زدن به دلمردگی و یاس، شیوع بیماریهای روانی را زنگ خطری برای سلامت جامعه خواند و خواستار توجه عمومی به این مشکل شد.
چند هفته ای قبل تر از آن هم دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران آماری از وزارت بهداشت را مطرح کرد که بر اساس آن اعلام شده بود حدود سی درصد از افراد جامعه «به درجاتی از اختلال روانی» مبتلا هستند. او با استناد به همین آمارها گفته بود «باید یک سوم بیمارستانهای کشور به بیماریهای روانی اختصاص یابد.»
از این دست آمارها، گزارش ها و پژوهش های هشدار دهنده درباره وضعیت سلامت روانی جامعه ایران بسیار است. اینکه وزیر کشور بر خلاف تمام این آمارها، گزارش ها و پژوهش ها وجود افسردگی در ایران را بی ربط دانسته اولین سوالی که پیش می آورد این است که وزیر کشور بر مبنای چه سند و یا تحقیقی چنین می گوید؟ آیا او داده های علمی و متقن متفاوتی از آنچه تا امروز درباره وضعیت افسردگی در ایران گفته شده در دست دارد؟
اگر چنین است سند حرف ایشان درباره بی ربط بودن شیوع افسردگی در ایران چیست؟ و اگر سندی ندارد چرا چنین حرفی زده؟
به طور طبیعی قابل پیش بینی است که سندی در رابطه با اثبات ادعای آقای وحیدی وجود نداشته باشد. دلیل آن هم تعدد و تکثر بالای تحقیقات و گزارش هایی است که خلاف این را ثابت می کنند. آیا امکان دارد که همه مراکز علمی و دانشگاهی کشور اشتباه کنند و وزیر کشور از مرجعی تحقیق در این رابطه داشته باشد که فقط آن مرجع حرف درست را زده باشد؟
منطق می گوید جواب این سوال منفی است.
اشکال اصلی کار اما از همین نقطه به بعد خود را نشان می دهد. یعنی جایی که مقامی در حد وزیر کشور در چنین موضوع مهم و بنیادینی بدون اطلاع، آمار و تحقیق اقدام به اظهارنظر قطعی می کند. بدبختی اینجاست که همین اظهارنظر بدون پشتوانه تبدیل به بستر سیاست گذاری برای جامعه هم می شود.
به عبارتی در حالی که جامعه ایران در واقعیت خود با مشکل بیماری هایی روان و اعصاب درگیر است، سیاست گذار سیاست و برنامه خود را بر این مبنا پایه ریزی می کند که جامعه ای احتمال شاد و آرام و همراه با احساس رضایت در این کشور زندگی می کنند. وضعیتی که از فاصله بین واقعیت موجود و تصور غیرواقعی سیاست گذار در این دست موارد ایجاد می شود، وضعیتی است فاجعه بار.
بیایید سه ماه به عقب برگردیم؛ در اردیبهشت ماه همین وزیر دولت سیزدهم با اعتماد به نفس کامل و با قطعیت و یقین تمام اعلام کرد که به دنبال حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی تنها ۴ قلم کالا گران خواهند شد. ما اینجا با یک منطق ریاضی ساده طرف بودیم که در همان مقطع هم بسیاری از مردم عادی کف کوچه و خیابان نیز می دانستند در گستره روابط زنجیره ای قیمت کالا، امکان ندارد با گران شدن ۴ قلم کالا بقیه اقلام گران نشوند.
دولت و همین شخص وزیر کشور بارها بر این موضوع تاکید کردند که چنین نخواهد شد و البته ظرف کمتر از یک ماه، شد. تازه بیشتر از این هم شد؛ قرار بود روند گرانی محدود به همان مقطع شود اما الان سه ماه است که ادامه دارد.
موضوع مهم در اینجا این است که ما با مقامات و البته سیستمی طرف هستیم که آنچه را که دوست دارند می بییند و گزارش می دهند، نه آنچه که واقعیت دارد. این شاید بزرگترین خطایی است که مسئولان بلندپایه کشور ما از تمام جناح ها کم و بیش مبتلا به آن هستند. کما اینکه وزیر کشور هم چون دوست دارد کشوری بدون افسردگی داشته باشد، می گوید اصلا افسردگی نداریم. بی آنکه توضیح دهد که حرفش مستند به کدام پژوهش معتبر است. همانطور که احمدی نژاد هشت سال می گفت: تحریم نَه مَنَه دی؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟