آموس هارل در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: پاسخ ایران به پیشنهاد اروپا برای تمدید توافق هستهای، دوشنبه شب در آخرین لحظه با چند درخواست کوچک برای تغییر و اصلاح رسید. انتظار میرود مذاکرات بین طرفین طولانیتر شود و جامعه اطلاعاتی جهان، مشابه جامعه محلی اسرائیل، در نظر خود دچار اختلاف نظر شده است: آیا گفتوگوی طولانی که بیش از یک سال ادامه داشته و دارد، به یک پایان یعنی توافق جدید – با حمایت آمریکا و ایران میرسد؟
در ادامه این مطلب آمده است: بیشتر علامت سوالها بر موضع نهایی تهران متمرکز است. در مورد واشنگتن، تردید زیادی وجود ندارد. از زمانی که جو بایدن جایگزین دونالد ترامپ در کاخ سفید شد، واضح است که بایدن تصمیم دارد تصمیمات سلف خود را معکوس و ایالات متحده را به توافق هستهای بازگرداند. اگر ایرانیها به اندازه کافی به او امتیاز دهند، بایدن با توافق جدید موافقت خواهد کرد.
طی چند ماه گذشته، این ادعا مطرح شد که قبل از انتخابات میان دورهای کنگره در ماه نوامبر و با توجه به پیش بینیهای شکست حزب دموکرات - بایدن ترجیح میدهد توافق بر سر توافق هستهای را به تعویق بیندازد. زمانی که بایدن توصیه اسرائیل را پذیرفت و سپاه پاسداران ایران را در لیست نهادهای تحریمی قرار داد، این فرضیه را تقویت کرد که امکان دستیابی به توافق قبل از نوامبر وجود ندارد. اما طی چند ماه گذشته، وضعیت سیاسی بایدن تا حدودی بهبود یافته است: قیمت بنزین پس از افزایش شدیدی که پس از تهاجم روسیه به اوکراین رخ داد، در حال کاهش است، او در حال پیشبرد دور جدیدی از قوانین در کنگره و خوشبینی حزبش به شانس بیشتر در انتخابات آینده است. این رویکرد به ملاحظات دیپلماتیک نیز سرایت کرده و تمایل طبیعی او را برای امضای توافق تقویت کرده - البته اگر ایرانیها موافقت کنند.
دولت بایدن در ترجیح آشکار خود برای توافق، مایل است در پاسخ به تجاوزاتی که ایران در جبهههای دیگر نشان میدهد، چشم خود را ببندد. همین هفته گذشته، توطئه برای ترور دو مقام بسیار ارشد دولت ترامپ، جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی و مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا، افشا شد که این توطئه در انتقام ترور سردار قاسم سلیمانی توسط آمریکاییها در دوره ریاست جمهوری ترامپ انجام شد. همچنین، یک مسلمان آمریکایی از یک خانواده شیعه لبنانی، سلمان رشدی، نویسنده را با چاقو زخمی و به شدت مجروح کرد - و با این کار حکم آیتالله خمینی در سال ۱۹۸۹ را اجرا کرد - و شبهنظامیانی هم مظنون به انجام حملات پهپادی علیه آمریکاییها در پایگاه نظامی در التنف در شرق سوریه هستند. نادیده گرفتن ناهماهنگی رویکرد ایالات متحده در قبال ایرانیها سخت است: واشنگتن بر توافق هستهای متمرکز شده و به نظر میرسد که دیگر تجاوزات [ادعایی] ایران کمتر مورد توجه آنهاست.
کریم سجادپور، کارشناس ایران در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی و دانشگاه جورج تاون، روز شنبه در مقالهای در نیویورک تایمز، این موضوع را بسیار آموزنده توصیف کرد. سجادپور نوشت که ایالات متحده به احساسات شدید ضد آمریکایی که اقدامات ایران را هدایت میکند، وزن کافی نمیدهد.
سجادپور مینویسد که ایران نیز مانند روسیه در سالهای اخیر در نبرد با آمریکا موفقیتهایی کسب کرده و مانند روسیه، آمریکا را رو به ضعف میداند. در حالی که یک محور نفوذ گسترده شیعیان در سراسر خاورمیانه در حال ایجاد بود و همزمان ایالات متحده عقب نشینی تحقیرآمیزی از افغانستان داشت، تهران متقاعد شده که ایالات متحده در یک "نزول اجتناب ناپذیر" قرار دارد و ایران میتواند در مذاکرات هستهای امتیاز بگیرد. سجادپور مینویسد: «هرچه ایالات متحده به دیپلماسی متعهدتر باشد، احساس فوریت ایران برای سازش کمتر میشود».
سجادپور میگوید: تصمیم به ادامه برنامه هستهای ایران به راحتی این کشور را از بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار درآمدهای نفتی محروم کرد، حتی اگر توافق هستهای احیا شود، جهان بینی تهران پایدار خواهد بود. تهران به ملاحظات خود در مورد عادی سازی روابط با ایالات متحده ادامه خواهد داد، زیرا هر گونه تغییری میتواند به طور جدی ثبات «دولت دینی را که اصل سازماندهی آن بر مبارزه با امپریالیسم آمریکایی استوار شده» تضعیف کند.
علاوه بر این، برخی مافیای خصوصی خود را دارند که از فساد سود میبرند. گشایش در برابر غرب به نفع آنها نیست. سجادپور گفت: ایران علاقهمند به فروش نفت در سراسر جهان بدون دخالت است، اما نمیخواهد به طور کامل در سیستم جهانی ادغام شود.
اصل مشکل همین است. ایالات متحده «به دنبال وارد کردن رژیمی به توافق است که به وضوح نمیخواهد درگیر شود و رژیمی را منزوی میکند که در انزوا رشد میکند». این پارادوکس بلندمدت به این صورت است: جامعه بینالمللی به تحریمها نیاز دارد تا ایران را به سازش وادار کند، اما این تحریمها در واقع تسلط تهران بر قدرت را تقویت میکنند. جمهوری اسلامی تنها زمانی تمایل به سازش دارد که تحت فشار شدید باشد، اما همین فشار است که آن را زنده و در قدرت نگه میدارد. این بازیای است که به گفته سجادپور، دهه هاست ایران در آن برتری داشته است.
بدترین جایگزین
از دیدگاه اسرائیل، مسئله پیچیده دیگری وجود دارد: روابط بین روسیه و ایران در حال نزدیکتر شدن است، در نتیجه درگیر شدن ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در جنگ اوکراین. ثابت شد که پیشبینیهای خوشبینانهای که در برخی مقاطع از سوی رهبری سیاسی و نظامی مطرح شد، مبنی بر اینکه اسرائیل با عملیات خود در سوریه میتواند در ایجاد فاصله بین مسکو و تهران موفق شود، کاملاً اشتباه بود. روسیه به ایران نیاز دارد، پهپادهایی را از آن دریافت میکند که برای ادامه جنگ به آن نیاز دارد، و به خوبی میتواند با حمایت از اقدامات ایران در مواجهه با جامعه بینالمللی در توافق هستهای، در سطح دیپلماتیک و اقتصادی این اقدام ایران را جبران کند. آنچه که از دیدگاه اسرائیل نیز نگران کننده است، این احتمال است که پوتین برای اولین بار مداخله کند تا کار را برای حمله نیروی هوایی اسرائیل به سوریه، به عنوان بخشی از "جنگ بین جنگ ها" دشوارتر کند.
بار دیگر به نظر میرسد تعادل بین پیشبینیهای مربوط به توافق هستهای به تدریج در جهت امضای توافق جدید در حال تغییر است. تا آنجا که به اسرائیل مربوط میشود، این توافق مملو از حفره است و حتی در ابتدای امضا در دولت اوباما در سال ۲۰۱۵ هم به عنوان راه اصلی برای جلوگیری از نزدیک شدن ایران به سلاحهای هسته ای، خوب نبود.
تصمیم ترامپ برای خروج از توافق در سال ۲۰۱۸، با تشویق فعال بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت، یک اشتباه جدی بود. کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ بر ایران شکست خورد و تهران، همانطور که سجادپور اشاره میکند، واقعاً تحت تحریمها تضعیف نشد. در واقع، برعکس این اتفاق افتاد: بیش از دو سال است که ایرانیها به غنیسازی اورانیوم به سطوح بالا بازگشتهاند و نسبت به گذشته به تولید سلاح هستهای نزدیکتر هستند، هرچند به نظر میرسد با نصب یک کلاهک هستهای روی یک موشک تقریباً دو سال دیگر فاصله دارند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟