در کنار سمفونی احساساتی که با شنیدن این خبر در وجودم برپا شده، گوشهای از وجودم هنوز به صحت ماجرا مشکوک است: «این که فقط یک خبر است، باید ببینم کسی هم بلیت خریده؟!»، «مگر در مشهد بلیت به ما نفروختند؟ چه شد؟ سهممان کتک و گاز فلفل بود»، «از این خبرها زیاد آمده و زیرش زدند». همه سوالهایی بود که از فکرم میگذشت. اما دل را به دریا زدم. به امتحانش میارزد. باید بلیت بخرم.
ساعت ۱۲:۵۴ دقیقه است. وارد سایت خرید بلیت شدم. صفحه تمامسفیدی باز شده که آیکون processing روی آن میچرخد. چند دقیقهای گذشت و فرجی نشد. به دوستم که خبر بلیتفروشی را برایم ارسال کرده بود پیغام دادم: «این سایت که باز نمیشه! سر کاریم!» گفت گویا سایت مشکل دارد و باید آنقدر ریفرش کنم تا بالاخره صفحه را باز کند. ساعت ۱۳:۳۶ دقیقه است.
سایت بلیتفروشی سرانجام به حالت نیمهجان باز شد. هنوز امکان کلیک روی هیچ لینکی وجود ندارد. «لطفا کمی منتظر شوید...» روی صفحه میچرخد. هر نیم دقیقه که میگذرد، سرور سایت با خطای ۵۰۴ و ۵۰۳ از دسترس خارج میشود. و باز همان آش و همان کاسه؛ ریفرش صفحه و «لطفا کمی منتظر شوید» و... . ساعت ۱۳:۴۴ دقیقه است. سایت باز شد و وارد صفحه خرید بلیت شدم. در گام بعدی، سایت از من خواست که تعیین کنم هوادار کدام تیم هستم؛ انتخاب کردم.
در بخش «انتخاب موقعیت»، باید موقعیت دلخواهم را در جایگاه تماشاچیها انتخاب کنم. در میان ۱۰ موقعیت موجود، یکیشان را با نام «جایگاه بانوان» روی صفحه مشخص کردهاند. در واقع انتخابی وجود نداشت. کاری که باید میکردم این بود که روی «جایگاه بانوان» کلیک کنم:
نام موقعیت: غرب بانوان
قمیت با کارت ملی: ۵۰۰۰۰۰ ریال
تعداد بلیط باقیمانده: ۲۲
حالا باید روی «خرید بلیط این موقعیت» که با رنگ سبز مشخص شده بود کلیک میکردم. دستم را که روی ماوس فشار دادم، سرور سایت دوباره با خطای ۵۰۴ به طور موقت از دسترس خارج شد. از نو تلاش کردم.
ساعت ۱۳:۴۹ بود که موفق شدم به مرحله «انتخاب جایگاه» برسم. فقط جایگاه ۵ در محل اختصاصیافته به زنان ظرفیت داشت:
جایگاه: ۵
موقعیت جغرافیایی: غرب
نام موقعیت: غرب بانوان
قیمت: ۵۰۰۰۰۰ ریال
تعداد بلیت باقیمانده: ۲۰
روی «خرید بلیت این جایگاه» کلیک کردم. وارد صفحه ثبتنام شدم. اطلاعاتی را که خواسته بودند، وارد کردم. ثبتنام با موفقیت انجام شد. با سرعت حلزونی سایت خرید بلیت، ساعت ۱۴:۰۱ فرایند خرید بلیت از جایی که مانده بود، ادامه پیدا کرد. باید دوباره جایگاه را انتخاب میکردم. روی جایگاه ۵ زدم. حالا فقط یک بلیت باقی مانده بود. دوباره روی دکمه سبزرنگ «خرید بلیت این جایگاه» کلیک کردم. نقشه صندلیها، برای انتخاب صندلی مورد نظر روی صفحه باز شد. اما همه صندلیها فروخته شدهاند.
امیدم را از دست ندادم. ساعت ۱۴:۰۵ است. صفحه را ریفرش کردم. ۲۰ ثانیهای گذشت و صفحه باز شد. دو صندلی آزاد به رنگ سبز روی صفحه میبینم. روی اولی که بالای جایگاه بود کلیک کردم. صندلی توسط فرد دیگری رزرو شده بود. صندلی دیگر نیز که پایین جایگاه بود همینطور؛ خانمهای دیگری در جای دیگر نشسته بودند و خیره به مانیتور موبایل یا کامپیوترشان، با سرعت بالایی همین کارها را میکردند که من اینجا مشغولش بودم.
ساعت ۱۴:۱۲ است. آنقدر نقشه صندلیها را ریفرش کردم که انگشت اشارهام درد میکند. یک صندلی سبز میان آنهمه صندلی کبود فروخته شده، تک مانده است. رویش کلیک کردم: «صندلی برای شما رزرو شد». بالاخره شد. از زمانی که وارد سایت شدم، بیش از یک ساعت گذشته است و حالا یک صندلی از آزادی به نام من خورده است.
در مرحله بعدی، تاریخ تولد، کد ملی و شماره تلفن همراه را وارد کردم و وارد مرحله پرداخت شدم. قیمت بلیت با احتساب ۹درصد مالیات بر ارزش افزوده، ۵۴هزار و ۵۰۰ تومان تمام شد.
ماجرا را که به دوستان گفتم، تعجب کردند. انگار باورشان نمیشد این ماموریت غیرممکن را! فردا قرار است کنار ۴۹۹ زن دیگر، در استادیوم آزادی به تماشای بازی استقلال و مس بنشینم. دو تا از همکاران آقا در محل کار که خبر را شنیدند از من خواستند که دو بلیت برای آنها نیز بخرم.
ساعت ۱۴:۵۸ دقیقه است. سرور سایت بلیتفروشی به طور موقت از دسترس خارج شده...
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟