تا پیش از بازداشت قاسم مکارم شیرازی، هیچ اطلاعاتی درباره او وجود نداشت و کسی نمیدانست حتی سوابق مدیریتی او چه بوده که با سمت بازرس و مشاور ویژه وزارت راه و شهرسازی منصوب شده است. حالا اما معلوم شده که او از خیلی سال ها قبل سودای مدیریت کلان داشته. سودایی که قاسم مکارم را در سال ۹۸ به صحنه رقابت انتخاباتی مجلس کشاند.
روز شنبه فیلم تبلیغاتی او برای همین انتخابات بود که خبرساز شد. جایی که در مقام نامزد انتخابات بر لزوم گذشتن از جریان های سیاسی و ملاک قرار دادن میزان انقلابی گری افراد برای تصدی پست و مقام سخن می گفت.
حالا هم سند دیگری از همان انتخابات درباره او منتشر شده؛ نامه تعهدش به سازمان دیدبان شفافیت برای رعایت ضوابط پاکدستی و فاصله رفتن از رانت ها و امتیازات خاص سیاسی.
در تعهدنامه ای که او برای سازمان دیدبان شفافیت امضا کرده نکاتی مترقی و امیدبخش وجود دارد. نکاتی نظیر؛ تعهد برای عدم دریافت هدیه، عدم پذیرش مسئولیت در هیات مدیره شرکت ها، عدم دریافت پاداش و حق مشاوره و حق جلسه، اعلام عمومی اموال و حقوق و مزایای دریافتی از بیت المال، عدم دخالت در توزیع فرصت های شغی دولتی، رعایت تضاد منافع در تصمیمات مجلس و لغو امتیازات خاص برای نمایندگان.
تنها ۲ سال و نیم بعد از امضاء این نامه کار نامزد امضاکننده آن به بازداشت به دلیل مفاسد اقتصادی از جمله دریافت رشوه کشیده شده. آن هم در حالیکه گفته می شود رشوه مورد اشاره را نیز به صورت یورویی طلب کرده بوده.
امضاء این نامه و سرنوشت قاسم مکارم شیرازی البته سوالات زیادی را درباره ماهیت فعالیت سازمان دیدبان شفافیت ایجاد می کند. سازمانی که احمد توکلی، سیاستمدار برجسته جریان اصولگرا با هدف پاکسازی نظام تصمیم گیری و اداری کشور از فساد بنیان گذاری کرد.
مساله الزاما شک در انگیزه های احمد توکلی نیست. مساله یک انتقاد قدیمی است؛ آیا اساسا با این روش های شعاری، جناحی و بدون عمق می توان به مبارزه با فساد دلخوش بود؟
وقتی یک جوان دهه شصتی با امضاء یک نامه می تواند سر یکی از برجسته ترین سیاستمداران اصولگرای کشور را کلاه بگذارد، چقدر می توان به روش و مسیر آن سیاستمدار برای مبارزه با فساد دلخوش بود؟ آن هم در شرایطی که این جوان سوابقی داشته که اگر نه برای عموم مردم، حداقل برای خواصی نظیر احمد توکلی پی بردن به آن کار سختی نبوده.
تا اینجای کار داستان قاسم مکارم شیرازی درس بزرگی برای طراحان شعارهای مبارزه با فساد است؛ از دولتی که با این شعار روی کار آمد و این فرد در آن به مراتب بالای یک وزارتخانه رسید تا سازمانی که قرار بود خط مقدم فسادزدایی در سیستم تصمیم گیری کشور باشد اما از یک جوان دهه شصتی فریب خورد.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک