مرتضی افقه در گفتگو با «انتخاب» در پاسخ به اینکه آیا خط فقر ۱۸ میلیونی واقعیت دارد، اظهار کرد: «به نظر میرسد درست باشد. از چند سال پیش یعنی حدودا از دوره آقای روحانی هم برآوردهایی انجام دادند و زمانی که افرادی که مشمول دریافت سبد حمایتی بودند را احصا کردند، حدود ۶۰ میلیون را مشمول دریافت دانستند. این بدان معناست که حدود ۶۰ میلیون نفر در زیر خط فقر هستند؛ بنابراین به نظر میرسد که باتوجه به تورم بالای ۴۰ درصد که در این چند سال بعد از تحریمها بر کشور تحمیل شده است، این رقم میتواند واقعی باشد؛ به خصوص با افزایش قیمت مسکنی که اگر آن در سبد کالا باشد، که باید هم باشد، عملا عده زیادی زیر خط فقر هستند. با این تفاصیل به باور من این یک رقم واقعی است.»
این استاد دانشگاه درخصوص علت اختلاف نظر بر سر تعیین خط فقر، گفت: «یک بحث خط فقر غذایی است که یک بعد زندگی و ادامه حیات است، ولی برای ادامه حیات باید مسکن، پوشاک و مواردی از این قبیل را در نظر گرفت. من فکر میکنم خط فقر معیشتی که میزان کالری و میزان غذایی که لازم است را محاسبه میکنند، شاید بخشی از تفاوتش با سایر نیازهای اساسی برای بقا باشد. همچنین توان تامین بهداشت و توان برخورداری ازآموزش را که بر اساس تعاریف جدید توسعه باید اضافه کنیم، شاید تفاوت در این است که برخی آن را به خط فقر غذایی محدود میکنند و برخی فراتر از آن میبینند.»
افقه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه اگر بخواهیم به دادههای رسمی استناد کنیم، چه برآوردی از خط فقر نسبی و مطلق در نقاط مختلف کشور میتوانیم داشته باشیم، بیان کرد: «اجازه دهید که خط فقر نسبی را فعلا کنار بگذاریم و روی خط فقر مطلق صحبت کنیم؛ چون فقر نسبی میانگین جامعه را در نظر میگیرد، ولی فقر مطلق درآمدی که حداقلهای مورد نیاز بقا را تامین میکند. از یک منظر در شهرهای بزرگی مثل تهران این نمود بیشتری دارد از یک منظر هم در مناطق محروم. یعنی میتوان گفت در هر کدام از این مناطق متناسب با شرایط زندگی میتوان فقر مطلق را از این جهت که حداقلها دریافت نمیشوند را در روستاها، مناطق و استانهای محروم مشاهده کرد.»
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: «از طرف دیگر در شهرهای بزرگ به دلیل هزینههای بالای زندگی ممکن است درآمدهای برخی افراد بالا باشد، اما فشار هزینهها وجود دارد. خط فقر بر اساس درآمد است، اما قدرت خرید و اینکه فرد چه قدر بتواند نیازهایش را تامین کند، بر اساس هزینهها هم هست. به همین دلیل در مناطق مختلف از زاویههای متفاوت میتوان این فقر را دید.»
وی درباره پیشبینی خود از شرایط اقتصادی، بر اساس متغیرهای کلان اقتصادی، تا پایان سال مطرح کرد: «به دو دلیل من پیشبینی مثبتی ندارم؛ یکی تداوم تحریمها که بر خلاف وعده دولت مبنی بر گره نزدن سفره مردم به تحریمها که البته من به عنوان یک اقتصاد خوانده انتظار داشتم که این وعده عملا محقق نخواهد شد. به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی، سفره مردم سالهاست که به تحریمها گره خورده است؛ بنابراین کاملا پیدا بود که حذف درآمدهای نفتی از درآمد ملی روند نزولی زندگی مردم را رقم خواهد زد.»
افقه افزود: «اینکه دولت ادعا میکند که تحریمها را به زندگی مردم گره نزده است اساسا درست نیست چراکه فقط تلاش کرده است که بودجه خود را به تحریمها گره نزند، ولی با جیب مردم و فشار بر آنها سعی کرده است درآمدهای بودجه را تامین کند در حالیکه در GDP (تولید ناخالص ملی)، بودجه دولت یکی از چهار جز تولید ناخالص ملی است که دولت فقط روی آن تمرکز کرده است. در حالی که مصرف خصوصی یا سرمایهگذاری خصوصی و تجارت خارجی به دلیل اینکه از یک سو درآمد مردم کاسته میشود و از سوی دیگر با کاهش میزان تجارت به دلیل مشکل تحریمها، عملا GDP هم کاهش جدی پیدا کرده است. یعنی عدم حل مشکل تحریمها، تا پایان سال، وضع را خرابتر میکند.»
این اقتصاددان درخصوص دلیل دیگری که به وضعیت شرایط اقتصادی در آینده خوشبین نیست، گفت: «دومین دلیل هم ناکارآمدی دولت است. تجربه اجرایی ندارند و تمام وعدههایشان به دلیل خامی و عدم تجربه بوده است. وزرایی را انتخاب کرده اند که توان لازم برای مدیریت شرایط بحرانی فعلی را ندارند. به خصوص اینکه یک بوروکراسی ناکارآمد و یک سری قوانین ضد و نقیض دست و پاگیری هم وجود دارد. مجموع اینها در کنار ناکارآمدی دولت و به علاوه تحریمها، متاسفانه خوشبینی نسبت به آینده را حداقل برای من ایجاد نمیکند.»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟