آن مدیر میتوانست استعفای نمایشی انجام دهد و مدیر بالادست هم برایش ارتقا در صندلی دیگر بدهد!!
و آنگاه در خفا و یا در معرض دید به نقد ماجرا پرداخته میشد و آزادانه اصلاح زمینه و بستر خطا ممکن میشد، تا که آنگونه نشود!
اکنون هر روز سرزمین ما رنگین میشود، جوانی که آرزوها و آمالی دست نیافتنی را پیش رویش میبیند و دیگر جوانی که او هم موظف به اجرای ماموریتش است؛ خونش بر کف زمین میریزد.
اما تمام این ماجراها در حافظه انسانها به شکلی تیره و زمخت نقش میبندند و ریش سفیدی هم نیست که وارد صحنه شود و برای آینده این سرزمین کمترین دلجویی صریح را بطلبد!
کاش ریش سفیدی بود که بهموقع و کم هزینه این کار را انجام داده بود، و گرنه هزینههای این ماجرا بدخواهان را شاد و دوستان را دل شکسته و غمگین خواهد ساخت.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟