در شرایطی که بسیاری از اساتید دانشگاه معتقدند بازگشت کشور به دو ماه قبل ممکن نیست و هنگامهای نو آغاز شده، یک خطر خبری خاص در میان اصولگرایان در حال ترویج این ایده است که کشور آماده اصلاح امور و بهبود شاخصها در همه زمینههاست و کافی است که ناآرامیها پایان یابد تا این تحولات آغاز شوند.
چراغ نخستین اظهارنظر از این دست را محمدباقر قالیباف در روز یکشنبه در صحن علنی مجلس روشن و اظهار امیدواری کرد: «هرچه زودتر امنیت در کشور به صورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.»
اظهارنظر بعدی با محتوای «اصلاح» و «تحول»را عزتالله ضرغامی یکی از اعضای کابینه سیزدهم عصر یکشنبه در دانشگاه شریف مطرح کرد.
اما در نخستین ساعات روز گذشته، مصطفی میرسلیم نیز به جمع قالیباف و ضرغامی پیوست و با انتشار توییتی نوشت: «دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و قضایی باید کارایی خود را در اجابت خواسته بر حق مردم انقلابی و نجیب ما، بدون فرصتسوزی نشان دهند ... تا اصلاحات اقتصادی و اداری بیش از این به تاخیر نیفتد.»
هرچند لحن میرسلیم با لحن قالیباف و ضرغامی تفاوتهایی دارد، اما محتوای آن در راستای همان خط خبری است که میان نواصولگرایان و اصولگرایان سنتی دنبال میشود؛ محتوایی با این مضمون «اینکه اصولگرایان آماده اصلاحند، اما ناآرامیهای اخیر جلوی این تحولخواهی و اصلاحطلبی را گرفته است!»
شکاف عمیق و انشقاق
بسیاری از تحلیلگران معتقدند این رویکرد تازه در جبهه اصولگرایی در واقع محصول شکافی عمیق و انشقاقی است که میان طیفهای مختلف اصولگرا پس از انتخابات ۱۴۰۰ ایجاد شده و این روزها در خصوص رخدادهای اعتراضی اخیر در حال نمایان شده است. در واقع نواصولگرایان و اعضای جبهه پایداری هر کدام راهبرد متفاوتی را در مواجهه با رخدادهای اعتراضی اخیر در پیش گرفتهاند. در یک طرف، نواصولگرایان به لیدری محمدباقر قالیباف قرار گرفتهاند که تلاش میکنند با لحنی آرامتر در خصوص حوادث اخیر سخن بگویند و اعلام کنند آماده بازنگری برخی سیاستگذاریهای تند هستند، در نقطه مقابل اما اعضای جبهه پایداری حضور دارند که خواستار برخوردهای تند با مطالبات مطرح شده از سوی زنان، جوانان، اصناف و...هستند.
اعضای جبهه پایداری بر خلاف نواصولگرایان، هر نوع تغییر در سیاستگذاریهای قبلی را به معنای عقبنشینی فرض کرده و آن را رد میکنند. در شرایطی که چهرههایی چون قالیباف (لیدرنواصولگرایی)، ضرغامی (اصولگرای میانه) و میرسلیم (عضو موتلفه) از ترجیعبندهای اصلاحی استفاده میکنند، اعضای جبهه پایداری با انتشار بیانیههای پیدرپی در گفتوگوهای رسانهای هر نوع مماشات با معترضان را رد کرده و از مسوولان قوه قضاییه میخواهند با معترضان برخورد قاطع کنند.
چهرههایی چون مرتضی آقاتهرانی (لیدر جبهه پایداری)، محمدتقی نقدعلی، احمدحسین فلاحی، صالح جوکار و... (از اعضای جبهه پایداری) همگی در ذیل نمایندگانی قرار میگیرند که کوچکترین مماشاتی را با معترضان برنتابیده و از دستگاه قضایی برخورد جدی با هر نوع مطالبهگری را خواستار شدهاند.
دلیل تفاوت دیدگاهها در جبهه اصولگرایی چیست؟
گروهی از تحلیلگران تفاوت دیدگاهها میان نواصولگرایان و اعضای جبهه پایداری را برآمده از این واقعیت میدانند که نواصولگرایان، گسترش رخدادهای اعتراضی اخیر را در حکم فرصتی تلقی میکنند که از طریق آن میتوانند نحوه مدیریت جبهه پایداری در ساختارهای تصمیمساز را زیر سوال ببرند. بر اساس این روایت اصلاح و تحول از منظر نواصولگرایان، جایگزینی آنها با اعضای جبهه پایداری است. با توجه به اینکه اعضای جبهه پایداری هم در مجلس، هم در دولت و هم در سایر ساختارهای تصمیمساز کشور، نفوذ قابل توجهی ایجاد کردهاند، نواصولگرایان به دنبال آن هستند که بروز رخدادهای اخیر را برآمده از نحوه مدیریت و تصمیمسازی جبهه پایداری معرفی کرده و خواستار تغییر این رویکرد با رویکردی معتدلتر شوند.
بر اساس این مدل فکر چندان عجیب نیست که قالیباف از آغاز اصلاح امور و تغییر در شیوه مدیریت با پایان گرفتن ناآرامیها سخن بگوید، اما مرتضی آقاتهرانی از برخورد شدید با هر نوع مطالبهگری و تداوم وضع موجود.
هرچند هستند تحلیلگرانی که معتقدند این رویکردهای متفاوت میان اصولگرایان برآمده از تقسیم کاری است که میان اصولگرایان به عنوان پلیس خوب و پلیس بد ایجاد شده، اما به نظر میرسد، برای قبول کردن رویکرد تحلیلی «انشقاق» دادههای اطلاعاتی افزونتری وجود دارد. نهایتا باید دید اصولگرایانی که امروز در خصوص ضرورت اصلاح و تحول در همه شوون کشور سخن می گویند، با فروکش کردن اعتراضات اخیر و پایان ناآرامی ها، نیز این وعده ها را محقق می کنند یا اینکه فقط از این تاکتیک استفاده میکنند تا از بحران اخیر عبور کنند و بعد دوباره «در» برای آنها بر«پاشنه» سابق خواهد چرخید.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟