امروز در ایران با شغل جدید و پردرآمدی به نام "فیلترشکن فروشی" روبهرو هستیم. شغلی به ظاهر زیر زمینی که براساس محاسبات ما ماهانه بیش از هزار میلیارد تومان درآمد دارد.
به گزارش «فراز» موضوع فیلترینگ از سال ۱۳۸۸ با فیلتر شدن شبکه اجتماعی محبوب فیسبوک در میان کاربران ایرانی، چهرهای جدی به خود گرفت و کمکم تبدیل به بخش مهمی از دغدغه تصمیمگیران شد. تشکیل کارگروه مصادیق جرایم رایانهای، کمیته فیلترینگ و چندین کارگروه مشابه دیگر، گواه این بود که موضوع دسترسی آزاد به اطلاعات به شکل یک خطر برای دولتها ترسیم شده است.
از سوی دیگر، فراگیری استفاده از اینترنت هر روز در میان شهروندان ایرانی بیشتر شده و با ظهور تلگرام و اینستاگرام به اوج خود رسید. در عین حال تلاش بسیاری از شرکتهای داخلی برای بومیسازی پلتفرمهای شبکههای اجتماعی در ایران با هدف کاهش کاربران ایرانی شبکههای خارجی آغاز شد.
منابع متعدد مالی همزمان در اختیار فیلترکنندگان و توسعه دهندگان بومی قرار گرفت تا شاید پیشرفتی در کار رخ دهد اما براساس شواهد عینی و آمار کاربران این شبکهها، توفیقی صورت نگرفت.
بخش دیگر ماجرا اما کاربرانی بودند که تمایلی به استفاده از پلتفرمهای داخلی نداشتند و هر روز با یک فیلتر بیربط جدید مواجه میشدند، مثلا فیلتر تلگرام.
اینگونه بود که پای فیلترشکنها به صورت جدیتری به پای زندگی افراد باز شد و پس از آبان ۹۸ که کل کشور با قطع سراسری اینترنت مواجه شدند، مساله فیلترشکنهای پولی، پررنگتر از گذشته مطرح شد.
اما ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، دولت سیزدهم تصمیم گرفت، داستانی نظیر آبان ۹۸ خلق کند و به طور کلی دسترسی بینالمللی به اینترنت را قطع و حتی گوگل هم فیلتر کرد. اینگونه بود که تب تند فیلترشکن پولی شکل گرفت.
در این گزارش تلاش کردیم براساس دادههای در اختیار و نزدیک به واقعیت، میزان درآمد فیلترشکن فروشها را به صورت ماهانه محاسبه کنیم و بپرسیم که رد این پول به کجا میرسد؟
تا قبل از مهر ماه ۱۴۰۱، نرخ فیلترشکن پولی ماهانه رقمی بین ۴۰ تا ۷۰ هزار تومان بود اما پس از اتفاقات رخ داده و محدودیتهای اعمال شده از سوی وزارت ارتباطات دولت سیزدهم، به یکباره این نرخ به رقم ماهیانه ۸۰ تا ۴۰۰ هزار تومان رسید. تحقیقات ما نشان میدهد که یک مغازه در منطقه یک تهران برای نصب هر ویپیان، ۳۸۰ هزار تومان دریافت میکند.
نکته مهم در این بین اینجاست که بخش عمدهای از این فیلترشکنها، کار هم نمیکنند و طبیعتا قابلیت پیگیری هم ندارند.
علاوه بر این، تعداد زیادی از فیلترشکنهای پولی درگاه پرداخت داخلی دارند و شما به صورت علنی میتوانید از یک سایت ایرانی فیلتر نشده، فیلترشکن خریداری کنید و با کارت و درگاه بانکی داخلی، رقم آن را پرداخت کنید. حالا پرسش اصلی اینجاست که درآمد ماهانه فیلترشکنها چقدر است؟
از آنجاییکه دسترسی به اطلاعات و آمار دقیق از کسانیکه فیلترشکن پولی خریداری میکنند، در دسترس نیست ما براساس مشاهدات عینی و آمارگیری از حدود ۵۰۰ نفر، دریافتیم که از هر ۵ نفر، یک نفر با فیلترشکن پولی به اینترنت دسترسی دارد.
طبق آمار مرکز پژوهشی بتا، تا سال گذشته تعداد کاربران ایرانی اینستاگرام ۴۸ میلیون نفر بود، اگر فرض مساله را بر این بگیریم که همه این افراد کاربران ایرانی اینترنت هستند، بنابراین یک پنجم آن مساویست با ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر.
حالا اگر میانگین رقم فیلترشکن را ماهانه ۱۲۰ هزار تومان فرض کنیم، گردش مالی شغل فیلترشکن فروشی برابر با هزار و ۱۵۲ میلیارد تومان است.
برای اندازهگیری بزرگی این عدد، کافیست صحبتهای سمیه رفیعی، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس را در تیرماه سال جاری به یاد بیاوریم که گفت: "در طول ۷ سال ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه خرج شده است."
یعنی ۵ ماه فروش فیلترشکن، میتوانست خرج محیط زیست شود.
بیایید خیال کنیم ما در کارگروه مصادیق مجرمانه رایانهای یا هر کارگروه تصمیمگیر دیگری که در محدودی کردن اینترنت نقش دارد، نشستهایم. آیا نباید اول پاسخ این پرسش را بدهیم که ۱۳ سال محدودیت اینترنت و فیلترینگ چه دستآوردی داشته است؟
حتی اگر از منظر آسیبشناسی هم به ماجرا نگاه کنیم، مگر به غیر از این است که با وجود فیلترشکنها روی هر دستگاهی، صرفا دسترسی کودکان به سایتهای نامناسب بیشتر شده است؟
پس به نظر میرسد، فیلترینگ هیچ دستاوردی به غیر از برافروختن خشم بیشتر و رفتن پول به جیب یکسری افراد خاص به ظاهر زیرزمینی و در باطن خودی نداشته و نخواهد داشت.
تجریه این ۴۶ روز به وضوح نشان داده که با فیلترینگ جلوی گردش آزاد اطلاعات گرفته نخواهد شد و احتمال میرود آنکس که به مقاصد مورد نظرش نرسیده و از سوی دیگر خشم بیشتری را برافروخته، به نظر میآید آنچنان دلسوز مردم نباشد و دلشان نمیخواهد جامعه روی خوش و آرامش ببیند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟