روزنامه ایران روزنامه رسمی دولت در مطلبی با عنوان یک کلام از سلطان ناکارآمدی و ناامیدی نوشت: رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم در اظهاراتی مدعی شد خزانه را پر تحویل دولت داده و واکسنهای کرونا را او خریده است!
حسن روحانی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم روز دوشنبه به بهانه دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم تلاش کرد تا با حمله به دولت سیزدهم بار دیگر گفتمان شکستخورده دولت خود را که منجر به ایجاد ناامیدی و یأس در بدنه مردم شد بار دیگر بهعنوان گفتمانی کارآمد معرفی کند. روحانی که در فروش ۲۰۰ هزار بشکه نفت نیز عاجز مانده بود در این جلسه مدعی شد: «برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم، ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا اقدام کردیم».
وی در حالی مدعی شده که خزانه پر و با موجودی ارزی بالا را تحویل داده است که اسناد ریاستجمهوری در هفتههای پایانی دولت قبل نشان میدهد ادعاهای او با واقعیت فاصلهای پر ناشدنی دارد.
بر اساس نامهای که ۲۸ تیرماه ۱۴۰۰ توسط محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور خطاب به نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه نوشته شده است از وی خواسته تا مبلغی از خزانه به منظور تکمیل و بهرهبرداری از پروژه آبرسانی به آبیک انجام شود. اما نوبخت این نامه را به حسن روحانی داده و رئیسجمهور وقت با پاراف روی این نامه مینویسد: «همه موجودی خزانه بر اساس درخواستهای جنابعالی تخلیه شده است. موجودی وجود ندارد.» این نامه نه تنها اعترافی به پولپاشی و بحران اقتصادی ساخته شده توسط دولت دوازدهم است که بهخوبی اختلافات دولتمردان را هم فاش کرده است.
ماههای پایانی دولت روحانی در حالی سپری شد که کشته شدن روزانه ۷۰۰ نفر و حتی کمبود مداوم سرم، مردم را برای نیازهای اولیه خود به سختی جانکاه کشانده بود. حال روحانی که دولتمردان و منصوبانش هر بار با بهانه قرار دادن مسأله FATF مدعی میشدند علت عدم تأمین واکسن توسط دولت عدم تصویب خواستههای FATF است اکنون خود را ناجی مردم نشان میدهند! سخنگوی وقت دولت بهصراحت گفته بود: «در مورد واکسن قبلاً همکاران من در وزارت بهداشت توضیحات مفصلی ارائه دادند، اما در مورد انتقال پول بنابر قوانین تحریم و قواعد FATF چندین مرحله امکان انتقال پول با مشکل مواجه شد و با موانعی روبهرو بودیم.»
حسن روحانی در این دیدار همچنین بار دیگر با بیان این ادعا که میتوانسته تحریمها را رفع کند و برجام را به نتیجه برساند گفت: «اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم» روحانی درحالی برای چندمین بار وانمود میکند که میتوانسته برجام را در اسفند سال ۹۹ به نتیجه برساند که در همان موقع تمامی نزدیکان، دولت وقت امریکا را مانع رسیدن به توافق اعلام کرده بودند. به عنوان نمونه سرمقاله معروف دیپلمات نزدیک به تیم مذاکره کننده با عنوان «آقای بایدن قرارمان این نبود» این مسأله را فاش کرد که توافق روی میز در اسفند ماه سال ۹۹ به مراتب از توافق پیشین نیز فاجعه بارتر بوده است.
علی خرم در این یادداشت خطاب به جو بایدن نوشته بود: «خیلی شرمآور است که شما هم همان استدلالهای دونالد ترامپ را تکرار میکنید و تصور مینمایید حداکثر امتیازی که به ایران خواهید داد این است که سیاست «نفت در برابر غذا و دارو» اعمال شود و این برای مردم ایران تحقیرآمیز است.»
علاوه بر این علی واعظ، مسئول پروژه ایران در گروه امریکایی بحران که اتفاقاً به دولتمردان گذشته نزدیک بوده است در گفتوگویی فاش کرد امریکا در توافق خود با دولت روحانی به دنبال تعطیلی غنیسازی ۲۰ درصدی ایران در ازای آزادسازی تنها یک میلیارد دلار از داراییهای ایران بوده است! افشا شدن این پیشنهاد ناچیز و عجیب خود از روند ضدمنافع ملی مذاکرات سابق حکایت دارد و نشان میدهد مذاکرات تا چه حداز حصول توافق در دولت گذشته دور بوده است.
روحانی همچنان با معرفی کردن برجام به عنوان راه حل مشکلات اقتصادی گفت: «دولت سیزدهم اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند. اگر بخواهند در مسائل اقتصادی تحول رخ دهد یک شرط آن احیای برجام است.» سابقه دولت روحانی گویای این مسأله است که اقتصاد برجامی یکی از عوامل مهم وضعیت اقتصادی هشت ساله دولت روحانی است. حتی یکسال قبل از خروج امریکا از برجام با آغاز روند افزایش قیمتها اعتراضات اقتصادی در سال ۱۳۹۶ با شعار «مرگ بر گرانی» آغاز شد. این مسأله خود را در سال ۱۳۹۷ و فاجعه دولت ساخته آبان ۹۸ نیز خود را نشان داد و یکبار دیگر ثابت کرد ایده وابسته کردن کشور به مذاکرات تا چه میزان از ناکارآمدی رنج میبرد. اما روحانی که یکبار مدعی شده بود دولت وی چنان کاسه تحریمها را شکسته که هیچ بند زنی نمیتواند آن را ترمیم کند بار دیگر از رویکرد شکست خورده خود سخن گفته است.
حال دولت روحانی با کارنامه فاجعه بار مدیریتی خود که منجر به کاهش نسبی مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ شده گفته است: «در انتخابات اگر مردم را از صندوق مأیوس کردید یعنی به خیابان میرانید. اگر میخواهیم مردم را به کف خیابان نرانیم، راه آن این است که جاذبه صندوق رأی را از بین نبریم.» وی در حالی که خود و عملکرد دولتش اصلیترین دلیل فاصله گرفتن مردم با صندوق رأی بوده است اکنون با طلبکاری در جایگاه مدعی نشسته است. حال آنکه زخمهای روی تن معیشت مردم و اقتصاد و سیاست خارجی ایران آنقدر زیاد است که اجازه بزک کارنامه و ادعاگری را به او نمیدهد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟