احسان بداغی: در روزهایی که کشورهای غربی و اپوزیسیون برانداز نظام تلاشی سخت برای شدت دادن به فشارها علیه ایران را آغاز کردهاند، تعرض چندباره گروهی که هویت آنها هم معلوم نشده به ساختمان سفارت بریتانیا در تهران سوژه خبری داخل و خارج شده است. این گروه برای چندمین بار در هفتههای اخیر اقدام به رنگ پاشی و دیوار نویسی بر روی ساختمان سفارت بریتانیا کردهاند. در این باره ذکر چند نکته لازم به نظر میرسد:
۱- سفارتخانههای کشورهای خارجی طبق کنوانسیونهای وین دارای مصونیت دیپلماتیک هستند که کشور ما هم این کنوانسیونها و تکالیف آن را پذیرفته است. مضاف بر این بحث مصونیت دیپلماتیک یک سابقه فقهی اسلامی نیز دارد که در سیره پیامبر (ص) به کرات تکرار شده است. در فرهنگ ایرانی نیز بحث «مهمان نوازی» و «احترام» یک مقوله بسیار بنیادین و اساسی در روابط اجتماعی و عمومی است. تعرضکنندگان به سفارت بریتانیا در تهران با اقدام خود قرار بود چه تصویری از جامعه ایران در چارچوبهای حقوقی، شرعی و فرهنگی به خارج از کشور مخابره کنند؟ اقدام آنها منطبق با کدام اصول حقوقی، شرعی و فرهنگی بود؟
۲- در کشور مجموعهای وجود دارد به نام پلیس دیپلماتیک با مسئولیت حفاظت از سفارتخانهها و اماکن دیپلماتیک. این مجموعه در جریان تعرضهای اخیر به سفارت بریتانیا کجا بود و چه میکرد؟ وقتی قرار است به راحتی آب خوردن به ساختمان یک سفارت، آن هم به صورت مکرر تعرض شود پس بودن و یا نبودن پلیس دیپلماتیک چه فرقی میکند؟
۳- در این موضوع هم باز باید به پدیده خودیها اشاره کرد. موضوع ساده است؛ اگر عدهای مثلا در پی استفاده اخیر کشورهای چین و عراق از یک نام جعلی برای «خلیج فارس» به سفارتخانههای این دو کشور تعرض میکردند، آیا باز هم برخورد با آنها هیمنطور بود؟ آیا حتی امکان یک تجمع ساده مقابل سفارتخانههای این دست کشورها وجود دارد؟
۴- تصویر سفرای سه کشور اروپایی مقابل در ورودی سفارت بریتانیا در روزهای اخیر بازتابهای بسیار زیادی داشته. حضور این سه سفیر در کنار هم به نشانه اعتراض البته چندی قبلتر به شکل دیگری صورت گرفته بود. جایی که تعداد بسیار بیشتری از سفرای خارجی با جمع شدن در محل ساختمان سفارت بریتانیا اقدام به ترمیم آثار تعرض و شعارنویسی کرده بودند. گویا این همگرایی سمبلی بود از همگرایی در حال تقویت نیروهای بیرون از کشور علیه ایران. اینکه طرفهای مقابل ایران با اقداماتی که جدای از عدم توجیه حقوقی هیچگونه ضرورتی ندارند، در مسیر همگرایی بیشتر قرار میگیرند برای کسی شائبه برانگیز و مشکوک نیست؟
۵- نقش شهرداری تهران در دمیدن به آتش این رفتارها را نباید نادیده گرفت. جایی که این مجموعه بعد از تعرض اول به سفارت بریتانیا اطراف این ساختمان بیلبورد زد که «ننگ با رنگ پاک نمیشود.» شهرداری تهران بر اساس کدام بخش از وظایف خود و یا کدام تحلیل و تفسیر سیاسی وارد این معرکه شد و بر آتش این دست اقدامات دمید؟ چرا شهرداری به یک اقدام غیرقانونی مشروعیت داد؟ چرا کسی در این رابطه توضیح واضحی نداده؟
۶- تعرضکنندگان به سفارت بریتانیا چه گروه و چه درصدی از جامعه ایران هستند؟ درست است که نهادهای مربوط و برخی جریانهای سیاسی درباره ابعاد غیرقانونی این اقدامات سکوت کردهاند اما اگر این افراد نماینده بخش قابل توجهی از جامعه هستند، چرا هیچ نشانی از حمایت از آنها در رسانهها و فضای مجازی دیده نمیشود؟ یعنی این تعرضکنندگان نه نمایندگی مشخصی از بخشی از جامعه دارند و نه اساسا بازتاب صدای قسمت قابل توجهی از مردم هستند.
۷- در ماههای گذشته برخی شعارهای دانشجویان معترض در دانشگاهها باعث شد تا عذده زیادی از تریبونداران و مقامات رسمی، بخش معترض جامعه دانشگاهی را به بیادبی و نداشتن نزاکت متهم و بابت همین استهزا کنند. البته که آن شعارها قابل قبول نبودند اما بخش زیادی از واقعیت اعتراضات موجود در دانشگاهها عامدانه زیر سایه همین چند شعار غیرقابل قبول، به حاشیه رفت و نادیده گرفته شد. آن افراد و تریبونهایی که دانشگاه و معترضان دانشگاهی را بابت چند شعار مورد اتهاماتی نظیر بیادبی و گستاخی قرار داده بودند، احتمالا نظری درباره شعارهای بیادبانه و خارج از عرف نوشته شده روی دیوار سفارت بریتانیا ندارند؟ آن شعارها نماینده کدام بخش از فرهنگ و ادب و تاریخ ایران است؟ اگر بیادبی بد است، چرا این شعارنوشتهها آن افراد را نگران نکرده و معترض این دست بی ادبیها نشدهاند؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟