ولنگاری در بازارهای مختلف این روزها به سراغ همه اقلام آمده است و سبب شده تا بیثباتی، زندگی اکثر مردم در بیشتر مشاغل را در کامِ تاثیر از خود بکشد؛ موضوعی که سالهاست با آن دست به گریبان هستیم. چه اینکه زمانی بهای بنزین لرزه بر اندام قیمتهای دیگر میانداخت ولی امروز با افزایش بهای هر کالایی، سایر اقلام از ریز تا درشت اوج میگیرند.
هر چند که مسئولان مستقر وعده دادند که زندگی مردم را به مسائل مختلف مانند مذاکرات و سایر مباحث سیاسی گره نزنند ولی امروزه شاهد هستیم با هر نطق طرف مقابل قیمت ارز، طلا و سکه یک پله بالاتر میرود و رکوردشکنی میکند؛ رویدادی که همان آرامش اندک را هم از زندگی متلاطم مردم گرفته و سبب شده سایر اقلام مربوط و غیر مربوط نیز صعودهای آنچنانی داشته باشند.
در این میان، یکی از کالاهایی که تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی مردم دارد و از این بیقراریهای اقتصادی بهره برده و صعود قیمت میکند، میلگرد و فولاد است. دو کالایی که شاید برخی بگویند تاثیری در زندگی ما ندارد و مگر ما آهن میخوریم که نگران قیمت آن باشیم، غافل از آنکه افزایش این محصولات به صورت بهمنوار بر سر مردم آوار میشود و زمانی نقش گرانی این کالا بر زندگی مردم مشخص میشود که با اوج گرفتن قیمت مسکن و اجاره آه از نهاد مردم به آسمان بلند میشود.
چرا که میلگرد در کنار سیمان دو متریال اصلی ساختمانسازی به حساب میآیند و افزایش قیمت یکی از محصولات میتواند تاثیرات دومینووار روی سایر قیمتهای این صنعت و همچنین قیمت نهایی بگذارد.
در همین بازه چند ماهه قیمت میلگرد به صورت چشمگیری افزایش داشت. برای مثال شاخه میلگرد ۱۶ به صورت میانگین و حدودا از ۳۰۰ هزار تومان به ۴۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است؛ در نگاه اول شاید افزایش ۱۰۰ هزار تومانی چندان بالا به نظر نیاید ولی باید توجه کرد که فقط در پی ساختمانی یک طبقه با زیر بنای ۱۰۰ متر دست کم ۱۰۰ شاخه میلگرد به کار برده میشود که با احتساب خاموتهای این پی و سایر هزینههای مربوط به آرماتوربندی افزایش چشمگیر قیمتی در ساختمانساز تحمیل میکند. هر متر مربع ۲۰ میلگرد نیاز دارد. بر این مبنی برای ۲۰۰ متر ۴۰۰۰ میلگرد نیاز است که رقمی بالای ۱ میلیارد تومان با سایر آهنآلات مصرفی به همراه دستمزد کار نسبت به پروژه مورد نظر به ما میدهد. بر مبنای قیمتهای کارخانه ذوب آهن اصفهان که بر اساس کیلوگرم و بدون احتساب مالیات و ارزش افزوده است میانگین قیمت هر کیلوگرم میلگرد حدودا ۲۰ هزارتومان است. این پایان کار نیست و از کارخانهها که سوال میشود متصدیان فروش قیمتها را افزایشی اعلام میکنند و همچنان بر بیثباتی بازار مذکور صحه میگذارند.
کارخانهها این گرانی را بیشک منتسب به افزایش نرخ دلار میکنند ولی سوال اینجاست که مگر آنها هزینههایشان با دلار است؟ مگر به کارگران و کارمندان خود به دلار حقوق میدهند؟ مگر شمش فولاد و قراضه را به قیمت دلار میخرند که اینگونه وصلهدار به دلار قیمت میزنند؟ مسالهای که در این بین بیش از ولنگاری قیمتگذاری فولاد و میلگرد اذهان را درگیر کرده است بیتفاوتی نهادهای مربوط و عدم نظارت است؛ نظارتی که بیشک ارتباطی به اقتصاد آزاد و سرکوب قیمت ندارد ولی دستکم جلوی ولنگاری قیمتگذاری را میگیرد زیرا رویداد خاصی در کشور غیر از افزایش دلار اتفاق نیفتادهاست و زمانیکه که هزینههای فولادی بر اساس دلار نیست چه معنا دارد که فروش بر این مبنا باشد؟!
اگر هم برای بالا کشیدن نمادهای فولادی در بورس و تنفس مصنوعی دادن به شاخص این اقدامات در دستور کار است که کاش دولت سیزدهم از عقوبت کار دولتهای قبل درس بگیرد و بجای اینگونه قمارها به فکر آوار گرانی مسکن در ادامه این افزایش قیمتها باشد؛ همین لحظه قیمت خرید مسکن در تهران در کمترین حالت متری ۱۶ میلیون تومان و در بیشترین حالت حدود ۱۸۰ میلیون تومان و به طور میانگین حدود ۶۰ میلیون تومان است. قیمتهایی که نفس هر مدعی را میگیرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟