به گزارش فراز، زمستان امسال پایتخت، زمستان پر برفی بود. دو بارش سنگین برف به فاصله ۳ روز از یکدیگر در روزهای ۲۰ و ۲۳ بهمنماه، تهران را، از خیابانها و معابر منطقه یک تا بزرگراههای منطقه ۲۲، به شهری از خودروهای جامانده در برف و یخ تبدیل کرد. بارش برف در شهر نسبتا کوهستانی با توپوگرافی شیبدار آنقدر همهی نظم شهر را به هم ریخته بود که هیچ احتمالی جز غافلگیری مسوولان شهرداری تهران به ذهن نمیرسید. آنطور که به نظر میآمد برف، کمر پایتخت را شکسته بود.
البته آقای زاکانی، همزمان با اینها، در صف اول مراسم جشنواره فجر در حال تمرین نحوه اعطای جایزه بودند و شاید اینطور به گوششان رساندهاند که شهرداری تهران، کمر برف را شکسته! البته در صفحات شبکههای اجتماعی کارمندان روابطعمومی شهرداری و مبلغین زاکانی هم جز این نبود. با همین روش، شهردار تهران گمان بردهاند که سال آینده، کمر ترافیک را نیز خواهند شکست. اما چطور؟! وعده مهار ترافیک غیرقابل تصور تهران بدون توجه به دانش مدیران فعلی، ظرفیتها و امکانات چطور به زبان شهردار تهران جاری شده؟
با تاملی در ظرفیت معابر شهر تهران، ابهام اول در وعده زاکانی ایجاد میشود. «مازیار حسینی»، معاون سابق حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در شهریورماه سال ۹۶ در این باره گفت: «تهران به اندازه ۷۵۰هزار وسیله ظرفیت دارد اما روزانه بیش از ۴میلیون خودرو یعنی بیش از ۶برابر ظرفیت تهران در حال تردد هستند». این عدد در سال ۱۴۰۱، به حدود ۸ برابر رسیده است. با توجه به افزایش روزانه تعداد خودروها، اشکالات هندسی معابر ورود تعداد غیرقابل تخمینی از خودروهای شناور به پایتخت، حتی احداث چندین بزرگراه و خیابان نیز (به فرض وجود توان فنی و مالی شهرداری) چیزی از عمق این بحران کم نخواهد کرد. تمام این مسایل، پرسش اصلی را خلق میکند: شهردار تهران، چه برنامهای برای رفع معضل ظرفیت معابر شهری در پایتخت دارند؟
عامل دیگری که شاید در رتبه دوم علتهای ایجاد ترافیک غیرقابل تحمل در تهران باشد، مساله پارکینگ است. بهطور متوسط حدود ۱۵ الی ۲۰ از وقت رانندهها در تهران، تنها برای یافتن جای پارک خالی تلف میشود. تعداد کسری پارکینگ تا پایان ۶ماهه نخست سال ۱۴۰۰، حدود یک میلیون واحد بود که باتوجه به افزایش تعداد خودروها و البته به دلیل ناآشنایی مدیر ساختمان خیابان بهشت به مسایل مدیریت شهری، در آذرماه ۱۴۰۱ به یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد رسید.
«آقامیری»، نایبرئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران در این مورد گفته که حل این معضل، بدون یاریگرفتن از بخش خصوصی عملا ناممکن است. در حال حاضر، بیشتر پارکینگهای عمومی در اختیار بخش خصوصی است و باتوجه به اینکه شهرداری تهران، حتی برای ایجاد فضای سبز و محوطههای بازی و تفریحی برای کودکان نیز با مشکل زمین خالی مواجه شده، توان احداث پارکینگ در تهران نیز در آن به چشم نمیخورد.
بر کسی اما پوشیده نیست که بدون حل مسایل مربوط به حمل و نقل عمومی در کلانشهرها، مهار ترافیک یا به قول قهرمانها شکستن کمرش، تنها در حد وعدههایی است که حتی در مسیر بهشت تا پاستور نیز کاراییاش را از دست داده است. تهران، سالها است که با مشکل تامین وسایل و وسایط حملونقل عمومی مواجه است که با توجه به تشدید تحریمها، کسری بودجه و استفاده نادرست از بودجههای مصوب شهرداری در سالهای اخیر بیشتر نیز شده است. البته از نظر شهردار تهران، تحریمها فقط ۲۰ درصد در سکانداری شهرداری پایتخت مؤثرند و ۸۰درصد مشکلات ناشی از «بیعرضگی و بیغیرتی» مدیران است.
تعداد واگنهای مترو دیگر کفاف مسافرانش را نمیدهد. کمتر ساعاتی از شبانهروز پیش میآیدکه اتوبوسها و بیآرتیها در تهران لبریز از آدمهای کوچک و بزرگ نباشند. صف مسافران در ایستگاههای تاکسی تهران غیرقابل توصیف شده است.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت از ۸۲هزار تاکسی موجود در تهران، ۴۱ هزار تاکسی در سن فرسودگی است. ۴۹درصد اتوبوسها و ۴۲درصد مینیبوسهای شهری در پایتخت کشور فرسودهاند. پیش از شیوع کرونا، ۳۸ درصد از مردم برای رسیدن به مقصد از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکردند که این رقم اینروزها به ۲۷درصد رسیده است.
موانع شهرداری تهران برای شکستن کمر ترافیک اما یکیدوتا نیست؛ طبیعی است که آقای زاکانی با تحصیلات پزشکی هستهای، اشرافی به موضوعات مدیریت شهری نداشته باشند اما اگر حضور ایشان در شهرداری پایتخت را به عنوان پاداش کنارهگیری از رقابتهای انتخاباتی نیز به فال نیک بگیریم پرسشی که پیش میآید این است: قهرمان روزهای برفی، با حساب روی کدام پول، وعده شکستن کمر ترافیک پایتخت را داده؟!
باتوجه به اطلاعاتی که در بالا آمده و ناظر به اظهارات مسوولان شهری در پلیس و شورای شهر، افزایش ظرفیت معابر و همچنین افزایش پارکینگها در تهران، دستکم در حال حاضر، عملا غیر ممکن است. نوسازی و حتی بازسازی ناوگان حمل و نقل تهران از تاکسیها و بیآرتی تا واگنها مترو، با وجود تحریمها از لیست گزینهها خط میخورند. البته به فرض رفع تحریمها و ورود سریع السیر کمپانیهای تولیدی به فاز تجارت با شهرداری تهران، خرید هرگونه وسایل نقلیه مستلزم حجم قابل توجهی از بودجه است. اینجا است که باید «بیپولی» را هم به تمام موانع پیشین اضافه کرد.
شهردار تهران حالا وعدهای داده که سال آینده، ایشان را در جایگاه پاسخگو قرار خواهد داد. وعدهای که من را ناخودآگاه، یاد پاسخ زاکانی به دانشجوی دانشگاه شریف انداخت که گفت: «وقتی میخواهی اسم انقلاب را ببری، گلویت را خوب بمال تا در گلویت گیر نکند». به هر حال، مدیران پیشین با تحصیلات و سوابق مرتبط و در سالهای وفور بودجه، از پس کستن کمر ترافیک تهران برنیامدند و این دستاورد، اگر مثل دو روز برفی هفته گذشته، به تبلیغات در صفحات توییتری دوستان و کارمندان آقای شهردار اکتفا نکنیم، کُتی است که شاید به قامت هر مدیری ننشیند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟