بیشتر ایرانیان با شنیدن نام صداوسیما یاد واژگانی مانند انحصارطلبی، بودجهخواری، بیفایدهبودن، میلیبودن و ... واژگانی میافتند؛ دستگاهی عریض و طویل که سیاستهای مختلف آن را اکثریت قبول ندارند اما از آنجایی که تریبون قدرت و نازپرورده است دهها سال است که هر چه کرده هیچکس نتوانسته کوچکترین اعتراض تاثیرگذاری بر آن داشته باشد.
سازمان مذکور از جیب ۸۵ میلیون ایرانی ارتزاق کرده ولی برای اقلیتی محدود فعالیت میکند و سند این ادعا نارضایتی مردمی است که سالها از آن جدا شده و نگاهها را معطوف رسانهها و پلتفرمهای دیگر کردهاند. لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ با سقف کلی ۵۲۶۱ هزار میلیارد تومان در دولت سیزدهم بسته شده که نسبت به سال جاری حدود ۱۵۰۲ هزار میلیارد تومان و معادل ۴۰ درصد افزایش دارد.
در قسمتِ ماده واحده و جداول کلان منابع و مصارف بودجه، سهم هر دستگاه سیاستگذار از بودجه ۱۴۰۲ به تفکیک سازمانهای زیرمجموعه آن مشخص شده است. در این میان برای سازمان صدا و سیما بهعنوان یک دستگاه سیاستگذار، که زیرمجموعهای برای آن معرفی نشده، مبلغ ۷.۹۳۸.۰۲۰.۴۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. این مبلغ درحالی به سازمان صدا و سیما اختصاص داده شده که در بودجه سال ۱۴۰۱ بودجه ابتدایی، ۵ هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود.
همچنین در سال ۱۴۰۰ نیز سهم سازمان صداوسیما برای تولید برنامههای صوتی و تصویری از بودجه پیشنهادی، معادل ۲ هزار و ۶۱۹ میلیارد تومان بود. رقمِ حدودی هشت هزار میلیاردی برای سازمان صداوسیما در لایحه بودجه ۱۴۰۲ نشان میدهد که سهمِ این سازمان به مراتب و در مقایسه با دوسال گذشته، افزایش داشته است. بودجهای نجومی با کارکردی منفعل و معیوب به همراه مدیریتی بخیل که حتی نمیتواند موفقیت رقبای داخلی خود را ببیند و با ابزار قهری به دنبال حذف آنهاست خلاصهای از این سازمان فرادولتی است. سازمانی نازپروده که این اواخر نیز با یک شبکه نمایش خانگی سرشاخ شد و شکست خورد.
شکست از رقبای داخلی
ماجرا از این قرار بود که به تازگی خبری کوتاه ولی پرمحتوا منتشر شد مبنی بر اینکه چند روز بعد از اظهارات سخنگوی قوه قضائیه درباره شکایت سازمان صداوسیما از فیلیمو، قرار منع تعقیب این پلتفرم صادر شد.
رویدادی که شاید آغاز یک پایان باشد؛ پایان سازمانی خالی از کیفیت که به خاطر انحصار تاریخی که داشته همچنان در توهم برتری و یکهتازی است.
قصه درگیری صداوسیما با رسانهها و شبکههای نمایش خانگی تازه نیست ولی به نظر به تازگی تصمیماتی گرفته شده مبنی بر اینکه به انحصارطلبی این نورچشمیها پایان دهند. در این بخش نیز داستان اینگونه بود که جنگ نرم قدرت بر سر یک سریال و بیتوجهی فیلیمو به تحدیدهای خودساخته صداوسیما سبب شد تا رییس این سازمان دست به قلم شود و زیر آب شبکه نمایش خانگی را بزند.
ناتوانی در جذب مخاطب و میل به انحصارگرایی درنامه پیمانجبلی به ابراهیم رئیسی مشهود بود که حتی در مقابل چشم عموم خواستار حذف فیزیکی و فیلتر فیلیمو فیلتر شده بود.
همچنین صدا و سیما همزمان با ریزش مخاطب نه تنها تلاشی برای جذب دوباره آنها نکرد و همچنان بر طبل تکصدایی کوبید که حتی با آمارسازی سعی در انحراف ماجرا نیز کرد. چه اینکه روزنامه خراسان نیز در مقالهای به این ریزش اشاره و در آماری میزان مخاطبان سریالهای تلویزیون را به طور میانگین کمتر از ۱۵ درصد عنوان کرده است. از طرف دیگر، تحول در مرجعیت خبری سه منبع مهم دریافت خبر نزد مردم طی دو دهه اخیر، بر اساس نظرسنجی مرکز اعتبارسنجی ایسپا نشان میدهد که در این بازه زمانی، مخاطبان صداوسیما حدود ۵۰ درصد افت داشتهاند.
در سوی دیگر ماجرا طبق آخرین آمار، بهطور میانگین دو نیم نفر از هر اشتراک فیلیمو استفاده میکنند، این یعنی بهطور ماهانه حداقل نزدیک ۲.۷ میلیون نفر ببیننده و مخاطب فیلیمو هستند. رقمی که مربوط به سال ۲۰۲۲ است و مشخصا در این بازه زمانی رو به افزایش است.
هرچند جبلی دلیل نامهنگاریاش را تحریم صداوسیما از سوی بازیگران و کوچ آنان به پلتفرم های شبکه نمایش خانگی عنوان کرد و نوشت: «متاسفانه سکوی فیلیمو بدون توجه به مقررات، به دفعات در حوزه تولید و انتشار سریال ها، از اخذ مجوز استنکاف کرده و در مورد اخیر با انتشار قسمت اول سریال سقوط که با موضوعی کاملا امنیتی و بدون اخذ هر گونه مجوزی ساخته و منتشر شده است، سیاست های نظام در خصوص نحوه حضور و فعالیت برخی بازیگران که در حوادث و اغتشاشات اخیر به ارکان نظام توهین کرده و با پناه بردن به شبکه های سعودی- صهیونیستی قصد رهبری حوادث و ناآرام کردن فضای امنیتی کشور را دارند نیز، مد نظر قرار نداده است. در همین راستا این پلتفرم با برهم زدن رویه های ممیزی محتوا، مالا تامین مالی چهره های بعضا مغرض را که محلی برای حضور در رسانه ملی و یا تولیدات سینمایی دارای مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارند بر عهده گرفته است. به عنوان مثال و از قرار اطلاع برخی از چهره ها که حضور در جشنواره فیلم فجر و یا تولیدات رسانه ملی به اصطلاح تحریم کرده اند در حال حاضر با بازی در آثار این پلتفرم و یا دریافت پیش پرداخت های قابل توجه ضمن دهن کجی به ارکان نظام، از این طریق به حیات سیاسی خود ادامه می دهند».
رئیس صدا و سیما همچنین نوشته بود: «خواهشمند است در خصوص مسدود کردن خدمات دامنه اینترنتی مذکور و حذف کلیه آثار فاقد مجوز از ساترا از جمله سریال سقوط و .... در تمامی پلتفرم ها دستور اکید صادر فرمایید».
نامه جبلی بیشتر به گردشکار نهادهای امنیتی خاص شبیه بود تا یک نامه فرهنگی به رییسدولت! و به همین دلیل همه منتظر برخورد چکشی با فیلیمو بودند ولی احساس میشود اصلاحامور زیرپوستی در حال شکلگیری است.
ساترا که تصور میکرد در این جنگ نرم بخاطر وابستگی به نهادهای قدرت بیشک طبق معمول پیروز است اطلاعیهای صادر کرد و نوشت که «طبق قانون کلیه پلتفرمهای ارایه دهنده خدمات صوت و تصویر فراگیر، موظفاند قبل از تولید و انتشار مجموعههای نمایش خانگی اقدام به اخذ مجوز از ساترا به عنوان نهاد قانونی تنظیمگر صدا و تصویر در فضای مجازی کنند. پلتفرم فیلیمو بدون اخذ مجوز قانونی تولید سریال سقوط اقدام به تولید این مجموعه و همچنین بدون اخذ مجوز انتشار، اقدام به انتشار آن کرده است. این اقدام غیر قانونی علیرغم تذکرات و مکاتبات پیاپی ساترا و یادآوری فرایند قانونی اخذ مجوز و بیتوجهی مکرر این پلتفرم صورت گرفته است.
با توجه به تکرار تخلفات این پلتفرم در گذشته، گزارش تخلف جدید فیلیمو به نهادهای نظارتی و قضایی گزارش و در این خصوص اطلاعرسانی شد. فارغ از محتوای سریال سقوط، بیتوجهی آشکار و عمدی پلتفرم فیلیمو به قانون و زیر پا گذاشتن مقررات علت پیگیری ساترا در راستای وظایف قانونی آن است و در این خصوص برای تحقق اجرای قانون همه نهادهای مربوطه از جمله شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی تابع این شورا نیز در جریان تخلف مذکور قرار گرفتند. مکاتبه رییس رسانه ملی با رییس جمهور در جایگاه ایشان به عنوان رییس شورای عالی فضای مجازی صورت گرفته و در آن ضمن ارائه گزارش تخلفات این پلتفرم درخواست اقدام قانونی شده است.
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی تأکید میکند در کنار فعالان تولید محتوا در فضای مجازی و در راستای حمایت از آنان همچنان به وظایف خود عمل میکند و در مقابل، در برابر هر گونه قانون شکنی و بی توجهی به حقوق مخاطبان و سایر فعالان، اقدامات قانونی لازم را انجام خواهد داد و در این راستا در مقابل تخطی و تخلف و سرکشی در برابر قانون کوتاه نخواهد آمد.»
البته این نوع ادبیات و رجزخوانی برای طرف مقابل توسط ساترا و صداوسیما تاثیرگرفته از اعتماد به نفس کاذبی بود که رسانههایی مانند فارس، تسنیم و مشرق به آنها میدادند و مدام از زمینگیر شدن سریال سقوط و فیلیمو تیتر میزدند ولی به نظر میرسد اینبار در حاکمیت یکدست، قدرتهایی نیز هستند که زیر چکمه نازپروده میلی لگدمال نشوند.
البته در این میان به نظر میرسد درد صداوسیما تنها به بیتوجهی فیلیمو درباره مجوزها نیست بلکه گوشهای از این هیاهو را میتوانیم در بیانیههای رسانههای امنیتی همسو با صداوسیما مشاهدهکنیم. در همین راستا سایت مشرق در همان روزهای اولیه انتشار سریال سقوط مسائل خاص را حربهای قرار داد برای زمینگیر کردن فیلیمو و سریال سقوط تا شاید بتواند در رویکرد قضائی تاثیرگذار باشد ولی خوشبختانه زمینخورد.
مشرق در گزارشی نوشته بود:" پروژه نادیدهانگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد! محتوای سریال سقوط، مستقل از حضور حمید فرخنژاد ویژگیهای منفی امنیتی دیگری دارد که باید به صورت دقیقی مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد.پیمانکار ساخت سریالهای امنیتی باید بر اساس قصههای واقعی اثرش را تولید کند، نه اینکه تحت تاثیر سریال پرمخاطب غربی ریشههای روایتش را شکل دهد و با اینهمانیهای بسیار گل درشت سعی در بازفراهمآوری یک اثر ساخته شده داشته باشد.
رویکردهای اشتباه «مرتضی اصفهانی» پیمانکار تولید آثار امنیتی شبیه همان سکانس «گل به خودی» سریال خانه امن است که مامور امنیتی با قناصه (دراگونوف) {سلاح مخصوص تک تیراندازها} فردی معادل خاوری را در کشور خارجی ترور کند. اصفهانی که متاسفانه استاد آشفتهنگاریهای امنیتی است در اغلب آثارش این رویه را ادامه داده و در سریال سقوط تعدادهای اشتباهات امنیتیاش بشدت افزایش پیدا کرده است.
سریال سقوط از حیث محتوا و ساختار بشدت تحت تاثیر سریال خلافت است. به بهانه پخش سریال سقوط وجه تشابهات این سریال و آسیبهای امنیتی که در فرآیند این کپیبرداری رخ میدهد را از جنبههای مختلفی بررسی خواهیم کرد. سریال خلافت سریالی محصول سوئد است که توسط پلتفرم نت فلیکس در سال ۲۰۲۰ توزیع جهانی شد.
ارتباط رسانه مذکور با یک نهادانقلابی خاص و نزدیکی سازندگان دو سریال خانه امن و سقوط با یک نهاد امنیتی دولتی شاید روی کاغذ نوشته شده نباشد ولی در بطن و عملکرد واضح است و به نظر میرسد بیشتر از آنکه موضوع اصلی مباحث قانونی باشد، جنگ نرم در حاکمیتی یک دست است. زیرا در سریال سقوط مامور امنیتی که کار را پیش میبرد و منجی میشود ارتباطی با نهادهای نظامی ندارد و جایگاه کاری او مشخص است.
هر چند که این مباحث میتواند حاشیه باشد و متن را که شکست حقوقی صداوسیما در برابر فیلیمو است نباید فراموش کرد اما سقوط این انحصارگرایی را میتوان به فال نیک گرفت و سرآغاز حکمرانی نو دانست هرچند که تجربه نشان داده پلتفرمهایی مانند فیلیمو و امثالهم نیز اگر به جایی رسیدهاند و توانایی عرض اندام دارند بخاطر نشستن سر خان قدرت و حذف دیگر رقبایشان است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟