موسیقی پاپ، آنچه امروز در جای خالی بزرگان این عرصه، بر دو اساس، استوار باقی مانده؛ تجارت و سیاست! تنها نیم نگاهی به میانگین آورده موسیقی پاپ کافی است تا دریابیم که کیفیت و مخاطب، دیر زمانی است که از موسیقی پاپ ایران رخت بسته است. نکته مهم اما پیرامون این حوزه، پشت پردهای همواره مبهم، نامعلوم بودن دخل و خرج و تربیت و عادت دادن گوش مخاطبان به موسیقی کم کیفیت است. مسالهای که به ویژه در دو ماه اخیر، در کنسرت بعضی از خوانندگان پاپ، بیش از پیش به چشم آمد.
چه اینکه، حوادث اخیر کشور، صحنه کنسرتها را برای مدتی خاموش کرده بود. هرچند که در این بازه زمانی حدود ۵ ماهه، وزیر ارشاد بارها از اهالی هنر خواست که فعالیت خود را از سر بگیرند. درخواستی که چندان به فعل نرسید تا اینکه آرام آرام اجراهای غیررسمی بدون فروش بلیط مانند اجرای امید جهان در تالار وحدت، ارکستر ملی و پرواز همای به روی صحنه رفتند تا زمینهساز حضور دیگران شوند.
کنسرتهایی گاه با نازلترین سطح کیفیت که طبق برخی دادهها، میانگین بهای بلیط آن از ۲۵۰ تا ۶۵۰ هزار تومان بود. هرچند منابع غیررسمی از اهدای فلهای بلیطهای این کنسرت از طریق ارگانها و نهادها به کارکنانشان خبر دادند با این حال بر فرض رد این خبر، طبق تصاویر و ویدئوهایی منتشر شده از چنین کنسرتهایی، به نظر میرسد بانیان بازگرداندن مردم به زندگی عادی که پشت شعار فرهنگ و هنر جاری و لازمه زندگی است، پنهان شدند نتوانستند این هدف را به درستی محقق کنند. هدفی که در ذات خود شاید اشتباه نبود اما طبق معمول از دریچهای غلط به سمع مردم رسید. با این حال بلیطفروشی کماکان برای این کنسرتها که کوچکترین تلاشی برای جذابیت در کیفیت آن نشده ادامه دارد. بماند که افرادی در لیست کنسرتگذاران هستند که ابتداییترین شرط اجرای کنسرت یعنی انتشار دست کم یک آلبوم موسیقی را ندارند!
انتشار دست کم یک آلبوم ۸ قطعهای، طی دهههای گذشته، مهمترین شرط برگزاری کنسرت بود اما طی سالهای گذشته این رسم برداشته شد و خوانندهها در مسیری مستقیم، پس از ظهور و انتشار چند تک آهنگ، به صحنه کنسرت رسیدند. صحنهای که فارغ از بهای بلیط، برای تبلیغات آن در سطح شهر نیز ارقامی میلیاردی رد و بدل میشود.
طبق آمار منتشر شده برای سال جاری، تعرفه نصب هر بیلبورد در سطح شهر تهران و با توجه به ارزش مکانی آن ناحیه، از ۲۰۰ میلیون تومان تا بیش از ۸۰۰ میلیون تومان در نوسان است و اگر برای تبلیغ هر کنسرت، دست کم ۱۰ بیلبورد در سطح شهر تهران در نظر بگیرید، بخش بزرگی از این هزینهها را تنها در بخش تبلیغات پیدا خواهید کرد.
از طرفی طبق دادههای ایران کنسرت، بهای بلیطهای حال حاضر کنسرتهای زانکو و میثم ابراهیمی، از ۳۸۰ تا ۷۰۰ هزارتومان، کنسرت رضا بهرام و گروه لیان از حدود ۱۵۰ هزار تومان تا حدود ۴۰۰ هزار تومان در تهران بدون احتساب مالیات ۹ درصدی است.
تنها نیم نگاهی به میانگین آمار کنسرتها در ایران در شرایط عادی کشور، اعدادی بیش از اینها را به دست میدهد. در وضعیت عادی، تقریباً هر روزه سالنهای بسیار بزرگی با گنجایش مخاطب از حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر تا ۸۰۰ نفر مانند سالن وزارت کشور، تالار وحدت، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، سالن مرکز همایشهای برج میلاد، اریکه ایرانیان و چندین و چند نمونه دیگر از جمله مراکزی هستند که ترافیک بالایی در کنسرتهای متنوع دارند.
در این بین، برخی دادهها از گردش مالی سالانه حدود ۲ هزار میلیارد تومانی در حوزه موسیقی خبر میدهد که تا پیش از این، در کنار انفعال مسئولان و سیاستگذاران این عرصه، چراغ سبزی برای دلالان و جریانهای مافیایی بود تا به بهانه کسب این درآمدها موسیقی و مخاطبان را به صورت یکجا ببلعند یا مانند امروز به غلط از آن استفاده ابزاری کنند و در نهایت ارزش هدف خود را تا اندازهای یک کنسرت کم کیفیت پایین بیاورند.
بماند که همین ترافیک فعلی کنسرتهای تهران و کیش، به علت نزدیک بودن ماه رمضان و همزمانی آن با نوروز، یک محدودیت زمانی تا سقف یک ماه به کنسرتگذاران خواهد داد و بعد از آن خانه نشین خواهند شد مگر آنکه وزارت فرهنگ، گشایشهایی که مدعی آن است را سیاستگذاریهای این چنینی نیز لحاظ کند.
نکته دیگر اینکه طبق گزارش ایسنا، صاحبان سالنهای دولتی مانند برج میلاد و نمایشگاه بینالمللی تهران، از حمایت و ارائه تخفیف در هزینهها تمکین نکرده و قیمتهای سرسامآوری را برای اجاره سالنها در نظر گرفتهاند.
گویا این سالنها روزهای اندکی را برای برگزاری کنسرت در اختیار تهیهکنندگان قرار میدهند که این امر با توجه به تعطیل بودن سالنهای اسپیناس پالاس و ایرانیان، برگزاری کنسرت را برای اهالی موسیقی دشوار کرده است. روندی که بر افزایش سقف بهای ۴۹۵ هزار تومانی بلیطها بیتاثیر نخواهد بود.
اگر دنبال آماری متقن و دقیق از حوزه موسیقی از میزان آلبومهایی که مجوز گرفتند تا تعداد کنسرتهایی که اجرا شدند هستید، باید تأکید کنیم که این آمار وجود ندارد. دفتر موسیقی وزارت ارشاد دقیقا پس از پایان دولت پیشین، نه در شفافسازی و به روزرسانی اطلاعات حوزه موسیقی کوشا بود و نه پرداختن به اصل ماجرای کنسرت و موسیقی در ایران که طبعا کیفیت کنسرت، قیمت بلیت و جلوگیری از فریب مخاطب است. ماکتی کوچک از وضعیت کلی موسیقی در ایران و نگاه ابزاری به آن که دورنمای این حوزه را نگرانکننده خواهد کرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟