حسین راغفر تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با فراز درباره کنترل تورم گفت: برای اینکه بتوانیم تورم را کنترل کنیم و تولید را رشد دهیم الزاماتی وجود دارد که حاکمیت به این الزامات پایبند نیست. شما باید فضای کسب و کار کشور را برای حضور بخش خصوصی فراهم کنید. در حال حاضر بیش از ۲۰ سال که در کشور توسط بخش خصوصی فرار سرمایه را داریم. به دلیل اینکه در بخش خصوصی هنوز نمیتواند با این نهادهای قدرت رقابت کند، نمیتواند با این افرادی که به کانونهای قدرت وصل هستند و از نفوذشان برای منافع شخصیشان استفاده میکنند رقابت و مبارزه کند. همچنین نمیتوان از اینها به دستگاه قضایی شکایت کند.
وی ادامه داد: بنابراین، مادامی که اینگونه است بخش خصوصی نمیتواند در کشور بماند و وقتی بخش خصوصی فعال نباشد اقتصاد رشد نمیکند. در نتیجه بیکاری بهوجود میآید، فرصتهای شغلی از بین میروند، بحرانهای اجتماعی بروز میکنند و مردم به کف خیابان میآیند. این یک مسئله واقعی و حاکمیت اگر واقعا میخواهد تورم را کنترل کند باید به الزامات آن تن بدهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به عبور از چنین وضعیتی تصریح کرد: به نظر من، شرط لازم خروج کشور از بحران کنونی، کنترل تورم و رشد تولید خروج نهادهای قدرت از اقتصادست. هروقت این موضوعات را بیان کردم خیلیها گفتند این امکانپذیر نیست اما از نظر من فرصت بسیار بزرگی برای کشور است به دلیل اینکه توزیع سهام بین مردم (بهخصوص بین طبقات پایین) باعث میشود فعالیتشان را ادامه دهند. منتهی سهامشان، سهام مردم میشود. بنابراین، اگر این اتفاق برای کشور بیفتد فرصت بسیار خوبی بشمار می آید.
این تحلیلگر با بیان اینکه بدنه اقتصادی کشور آلوده است بیان کرد: متاسفانه بدنه اقتصادی کشور آلوده است و شرایط هرج و مرج اقتصادی و وضعیت غارتی در اقتصاد دیده میشود. وقتی خودشان از این شرایط منتفع هستند چطور میشود از آنها انتظار داشت خلاف منافع خودشان این مسئله را حل کنند. منتهی این اراده سیاسی حاکمان که بایستی تصمیم بگیرند آیا میخواهند کماکان منافع الیگارشی را تامین کنند یا میخواهند منافع مردم را هم تامین کنند.
راغفر در ادامه افزود: مادامی که اقدامات واقعی برای تحقق این شعارهایی که میدهیم نداشته باشیم (ازجمله شعارهای مربوط به تولید، اشتغال و کاهش بیکاری) اگر برنامه مشخصی برای این مسائل نداشته باشیم طبیعتا روز به روز بیشتر در این باتلاق فرو میرویم و توان خروج از آن را در شرایط کنونی (با این بینظمی و وضعیت اغتشاشی) نداریم مگر اینکه عزم سیاسی جدی شکل بگیرد و این عزم سیاسی مبادرت به تغییر این بینظمی موجود شود و مستلزم این است که یک عزم سیاسی قدرتمند اینکار را آغاز کند و برای اینکار باید برنامه داشته باشد. به نظر میرسد از دولت کنونی چنین مأموریتی خواسته نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به بحث مولدسازی و اینکه این مرحله در بدترین بخش خصوصی دیده میشود پاسخ داد: اصل مولدسازی درواقع چیزی جز ادامه خصوصیسازی یا به تعبیری اختصاصیسازی منابع عمومی نیست. به نظر من، با توجه به عملکرد این سه دهه گذشته درمورد خصوصیسازی در ایران این مرحله بدترین مرحله خصوصیسازی که در خیلی از موارد منابع عمومی را برای فروش گذاشتند. سؤالهای متعددی مطرح است؛ میگویند ما میخواهیم از طریق فروش این اموال عمومی منابعی را برای بخش عمومی تجهیز کنیم ولی این سؤال مطرح میشود که دو سال دیگر چکار خواهید کرد؟ اینها منابعی برای صادرات نیست. منابعی نیست که بتوانید اقتصاد کشور را از این وضعیت اسفبار خارج کنید.
او اظهار کرد: بنابراین، آنچه که امروز به عنوان مولدسازی مطرح است یک اسم غلط اندازی که روی خصوصیسازی گذاشتند. منتهی به دلیل اینکه خصوصیسازی بارها و بارها شکست خورده اینبار با نام جدیدی وارد شده و اینبار با اقدامات مخربتری اینکار ادامه پیدا خواهد کرد از جمله اینکه اصلا اجازه داده نشده کسی از کمیته مولدسازی سؤال و پرسش کند که چرا این واحد دولتی یا واحد حکومتی را با این قیمت ارزان واگذار کردید. کسی حاضر نیست به این موضوعات پاسخ بدهد.
وی ادامه داد:با این اقدام عملا شما کیسه مملکت را در اختیار یک عده آدمهای خاص گذاشتید در حالی که اینها منابع عمومی و متعلق به مردم و در بسیاری از موارد مردم مدارسی را به دولت وقف یا اهدا کردند. به دلیل اینکه دولت کار اصلی خودش که مدرسهسازی و توسعه زیرساختهای انسانی در کشورست را رها کرده و به صادرات پیاز و سیبزمینی پرداخته است. مسئله مولدسازی مسئله غارت منابع عمومی است.
راغفر در پایان خاطرنشان کرد: به نظر من، سیاستهای سه دهه گذشته عملا از یکجا سرچشمه گرفته و اینطور نبوده که دولتها نقش خیلی جدی در آن داشته باشند. نقش و نفوذ الیگارشها را نباید کوچک در نظر گرفت. دولتها بردههای صاحبان نفوذ، قدرت و سرمایه بودند و ناچار به این بودند که هدفهای آنها را تامین کنند. اشکال کار به دولتها از این جهت است که اینها به آن خواستی که از بیرون بر آنها تحمیل شد تن دادند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟