بسیاری از بانوانی که کشف حجاب میکنند همچنان معتقد به دین و مذهب هستند اما از طرفی تهاجم و برنامهریزی دشمن نسبت به حجاب، ممکن است آنها را به انجام فعلی مانند کشف حجاب بهعنوان یک کنش سیاسی یا مبارزه مدنی وادار کرده باشد، یعنی اینکه ممکن است در میان چهرههایی که در این مدت در خیابانها کشف حجاب کردهاند، ما با دختری برخورد کنیم که معتقد به مناسک مذهبی مثلا عزاداری محرم باشد اما کشف حجاب را یک کنش مدنی در اعتراض با مساله اقتصاد تعریف کند و اطلاعی نداشته باشد که همین امر درنهایت به نفع چه کسانی در خارج از کشور، مصادره سیاسی میشود؛ چراکه طراحی دشمن همین بود که درنهایت کشف حجاب را مبارزه مدنی تعریف و کنش سیاسی را در مقابل تصمیمات حاکمیت بازتعریف کند.
روز گذشته تصویر یکی از احکام صادرشده از سوی دادگاه برای کشف حجاب یک خانم منتشر شد. در حکم آمده بود، بهدلیل کشف حجاب هنگام رانندگی باید ۳۱ میلیون ریال بهجای دوماه حبس تعزیری پرداخت شود، همچنین متهم به یک ماه کار در غسالخانه(شستن میت) محکوم شده است. چنین حکمی دقیقا چه تناسبی با فریضه الهی و دینی حجاب دارد و تا چه میزان حتی ممکن است چه از لحاظ جنبه قانونی و چه دینی، فرد را ملزم به رعایت حجاب کند؟
با کجسلیقگی واجب شرعی یعنی حجاب و واجب کفایی یعنی غسل میت را در مقابل یکدیگر قرار میدهیم و در چنین حکمی، دین را در مقابل دین قرار دادهایم درصورتیکه اصلا عملی مانند غسل میت مسالهای نیست که بخواهد بهعنوان مجازات یک مساله دینی_اجتماعی مثل حجاب قرار بگیرد.
علیرغم هشدارهای رهبری بر داشتن یک برنامه اصولی برای مساله حجاب و تاکید بر این امر که ممکن است بسیاری از این خانمها از سوءاستفاده سیاسی دشمن در رابطه با این امر، بیخبر باشند، همچنان برخی تصمیمگیریها از سوی مسئولان یا مدیریت اقشار خاصی از مردم و اصرار بر ایجاد دودستگی درمیان مردم، دشمن را به هدفش یعنی کشف حجاب به مثابه کنش سیاسی در مقابله با حاکمیت، نزدیک خواهد کرد.
شاید کمتر زنِ کمحجابی پیدا خواهد شد که بیاید و بگوید من به دلیل جریمه چندصدتومنی، محجبه شدهام یا به دلیل فلان گردهمایی حجاب در ورزشگاه آزادی تصمیم گرفتم که در جامعه، پوششم را براساس دین اسلام پیش ببرم. حتی کمتر کسی هم ممکن است پیدا شود که از ترس گشت ارشاد، باحجاب شده باشد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟