احسان بداغی
به گزارش فراز، حسینیه هنر تشکیلاتی است متشکل از یک شبکه منظم و متمرکز برای کارهای فرهنگی در ایران. هر چند هنوز نتوانسته شعب خود را در همه استانها فعال کند اما تا همینجا هم در بیش از نیمی از استانها و تعداد زیادی از شهرستانها شعبه دارد. از جمله تمام استانهای اصلی ایران.
نام حسینیه هنر البته بیشتر در یک پرانتز آورده میشود. این در واقع یک نام دوم برای تشکیلاتی دیگر است؛ دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی. به عبارتی حسینیه هنر نه زیر مجموعه دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بلکه از بسیاری جهات سایه خود این مجموعه بوده. هر چند روی کاغذ تاریخ تاسیس آنها متفاوت است.
حسینیه هنر در مردادماه سال ۱۳۹۱ افتتاح شد. نفر اصلی حامی این تشکیلاتی هم کسی نبود و نیست جز وحید جلیلی. او در مراسم افتتاحیه این تشکیلات هدف از تاسیس چنین مجموعهای را به طور خلاصه و مختصر و البته گویا، چنین توصیف کرد: گعده و محلی برای جمع شده هنرمندان انقلاب اسلامی.
وحید جلیلی چند سالی قبل از این سرپناهی برای «هنرمندان انقلاب اسلامی» بنا کرده بود که همان دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نام داشت.
هسته اولیه «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی»، با تشکیل هیئت تحریریه دوره چهارم نشریه سوره در اواخر سال ۸۱ شکل گرفت. یعنی زمانی که اختلافات در تیم نشریه سوره در حال بالا گرفتن بود. همان اختلافاتی که در سال ۸۶ باعث تعطیلی این نشریه شد.
مساله این اختلافات به اخراج هسته اولیه تشکیل دهنده نشریه سوره از این مجموعه بر میگشت. خود این حلقه میگفتند دلیل این اتفاق «مواضع انقلابی» آنها بوده. مواضعی که با راه اندازی نشریه «راه» توسط آنها پیگیری شد. در همین نشریه بود که نقدهای سرسختانه و تند و تیز این حلقه به عملکرد نهادهای دولتی و حاکمیتی آغاز شد و شدت گرفت. آنها به موازات این نقدها در پی تولید محصولاتی بودند که بتواند مخاطب بینالمللی داشته باشد.
هدف از این اقدامات دو راهبرد بود که تا همین امروز از آن کوتاه نیامدهاند؛ اصلاح کردن رفتارها و راهبردهای داخلی از چیزهایی که آنها آن را «انحراف» میدانند و بسط بین المللی قدرت نرم «گفتمان انقلاب اسلامی».
به غیر از وحید جلیلی که در راه اندازی و راهبری مجموعه دفتر نقش اساسی دارد، مؤثرترین چهرههایی که در حوزههای مختلف فعالیت دفتر، همکار یا طرف مشاوره بوده و هستند، عبارت هستند از: نادر طالب زاده، ناصر هاشم زاده، محمد حسین نیرومند، هادی آرزم احمدعلی راغب، حمیدرضا غریب رضا و محمد حسین بدری.
کار که جلو میرفت، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به یک نتیجه مهم رسید؛ صرفا با کار مطبوعاتی نمیشود اهداف این مجموعه را محقق کرد. حالا دیگر وقت فعالیتهایی وسیعتر از انتشار نشریه بود. در حد فاصل سالهای ۸۴ تا ۸۸ همسویی نسبی دولت و همینطور حمایت ضمنی دیگر نهادها باعث تثبیت جایگاه این دفتر شده بود.
اتفاقات سال ۸۸ اما از جهتی به کمک این تشکیلات آمد. آنها توانستند با استناد به بحرانی که در کشور راه افتاده بود این موضوع را جا بیاندازند که برابر خطرات موجود برای «گفتمان انقلاب اسلامی» نیاز به کارهای جدیتر و حمایتهای بیشتری هست. از همین مقطع بود که برنامه گسترش کار این دفتر آغاز شد. حالا وقت تولید، توزیع، آموزش و حمایت از فعالیتهای فرهنگی مد نظر گردانندگان این دفتر بود.
در دیماه سال ۱۳۸۹ اولین کار جدی با این هدف آغاز شد؛ برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم عمار. جشنوارهای که به مناسبت سالگرد روز ۹ دی کار خود را آغازکرد.
نادر طالب زاده بنیان گذار و پدر معنوی این جشنواره بود و وحید جلیلی دبیری آن را بر عهده گرفت. وحید جلیلی از ابتدا هم مدیر «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» بود. جشنواره فیلم عمار در سال ۸۹ کار خود را با پخش آثاری درباره پیامدهای انتخابات سال ۸۸ در ۳۰ نقطه کشور آغاز کرد. جشنوارههای سینمایی و حتی صدا و سیما حاضر به پخش این آثار نشده بودند.
حسینیه هنر بعد از جشنواره فیلم عمار مهمترین نامی است که در ارتباط با «دفتر مطالعات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی» شنیده میشود. این مجموعه در مرداد سال ۱۳۹۱ کار خود را آغاز کرد اما در واقع گعدهای است در دل خود این دفتر.
به نوعی شاید بتوان حسینیه هنر را چیزی بین اتاق فکر و اتاق عملیات «دفتر مطالعات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی» دانست. آنجا جایی است که حلقه اتصال و همکاری برگزیدهای از چهرههای هنری و فرهنگی این جریان محسوب میشود. هر چند بیشترین نمود این مجموعه مراسمی مانند عزاداری ایام محرم برای اعضا و مرتبطین «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» است اما بخش مهمتر فعالیتهای آن به برگزاری جلساتی تحت عناوینی چون «تبیین» برای موضوعات مختلف مربوط میشود.
چهرههای موثر «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» و در راس آنها وحید جلیلی تعداد زیادی از سخنرانیهای مهم سالهای اخیر خود را در محل همین تشکیلات انجام دادهاند.
خود «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» در توضیحاتی که برای فعالیتش در سایت مجموعه منتشر کرده، عنوان کرده است: بیشتر تولیدات این دفتر در رده سنی نوجوانان قرار دارد و درگاه ارتباطی آنان پیامرسانهای داخلی و خارجی به نام «حسینیه هنر» و دفتر مجموعه است.
در سالهای اخیر نیز نشستهای ثابت «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» همچون جلسات ضیافت افطاری فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی همگی در محل حسینیه هنر تشکیل شده است.
اکنون کافی است سری به کانال های اطلاع رسانی حسینیه هنر بزنید تا متوجه طیف گسترده فعالیت این مجموعه بشوید؛ از برگزاری نمایشگاهها گرفته تا دورههای آموزشی فیلمسازی و برگزاری همایشها و سخنرانیهای مختلف.
در کنار این بخش برجسته دیگر ماجرا تعدد همکاری حسینیه هنر با نهادهای رسمی مانند حوزه هنری و وزارت ارشاد در سالهای اخیر است.
رویکرد اصلی حسینیه هنر و «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» را میتوان در خط سخنرانیهای ایدئولوگهای اصلی این جریان فهمید. خصوصا نادر طالبزاده و وحید جلیلی. از نظر رسانهای نیز شبکه افق صدا و سیما را باید جزو تریبونهای اصلی نزدیک و یا گاهی در اختیار همین حلقه دانست.
شبکه افق از سال ۹۳ و با حمایت نهادهای خارج از صدا وسیما و هدایت همین جریان متمرکز در «دفتر مطالعات جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی» تاسیس شد. در ادامه کار بخش قابل توجهی از فیلم سازانی که در جشنواره فیلم عمار معرفی شدند، به عناوین مختلفی راه به این شبکه تلویزیونی پیدا کردند.
شعار شبکه افق تقریبا همان چیزی بود که «دفتر مطالعات جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی» به عنوان راهبردش برگزیده بود. از نظر اجرایی هم، تیم این شبکه از منتقدین انقلابی تشکیل شد که در حدود دو دهه قبل از آن را به عنوان منتقدان رویکرد صدا و سیما، البته از منظر دفاع از ارزشهای انقلابی سپری کرده بودند. آنها هم دنبال تحول در صدا و سیما بودند منتها دقیقا در مسیر عکس آن چیزی که منتقدان اصلاح طلب این مجموعه میگفتند.
این جریان اعتقاد داشت که مدیران صدا و سیما در همه این سالها لیبرال مسلک عمل کرده و با ملاحظاتی بیجهت با جریانهایی برخورد کردهاند که منتقد محسوب میشدند. آنها تاکید داشتند که باید تعارف را با این جریانها کنار گذاشت و بدون نگرانی از انتقادات، کمر به حذف آنها بست.
وحید جلیلی در راس این جریان تندترین انتقادات را علیه صدا و سیما انجام میداد. نمونه اش سخنان شهریور ۹۸ وحید جلیلی است که گفته بود صداوسیما تحت مدیریت یک گروه «رانتی» است و لیدر آن معاون بیت است و طول عمر این «رانت» را هم ۲۶ سال عنوان کرده بود. جالب اینکه او این حرف ها را در حسینیههنر مشهد زده بود.
او سه سال و نیم بعد در اسفند ۱۴۰۱، وقتی خود در مقام صدا و سیما بود درباره مدیریت این سازمان اینگونه پیشنهاد داد: تحول در رسانه ملی یعنی اینکه صدا و سیما باید به شکل قرارگاهی اداره شود.
منظور او از اداره قرارگاهی صدا و سیما نیز اینچین بود: باید فضایی را در رسانه ملی ایجاد کنیم که همیشه در عمق میدان و در میان مردم باشیم، در هر زمانی که اراده کنیم متناسب با امکانات و توان موجود تلاش کنیم و هر محله، مدرسه، مسجد و خانه یک مرکز تولید محتوا و اعزام به جبهههای جنگ نرم شود.
وحید جلیلی و تیم او پیشتر این نوع مدیریت را در حسینیه هنر و جشنواره فیلم عمار آزموده بودند. حسینیه هنر مامور ساخت گعدههای غیر متمرکز اما دارای ارتباط سازماندهی شده با هم بود و جشنواره فیلم عمار هم فارغ از سالنهای مرسوم سینما از همان سال اول کار خود را در حسینیهها، مساجد و مکانهایی از این دست آغاز کرده بود.
حسینیه هنر و «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» حالا با این پیشینه در ۱۸ استان ایران دفتر نمایندگی و شعبه فعال دارد. آنها در تلاش هستند تا تعداد این شعب را خیلی بیشتر از این کنند. اما موفقیت اصلی این مجموعه در تعداد شعب آن نیست. در جایی است که چهرههای تاثیرگذار و تعیین کنندهاش در سطح ملی و استانی به پستهای اجرایی رسیدهاند. نمونهاش خود وحید جلیلی است که اکنون تبدیل به چهره تعیین کننده صدا و سیما شده. چهرهای که میخواهد ظاهر و باطن این سازمان را عوض کند.
در استانها هم خیلی از ادارات ارشاد یا دیگر نهادهای فرهنگی در دولت ابراهیم رئیسی سهم وابستگان حسینیه هنر و «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» شده است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟