همه کشورها چنین هستند؛ این توجیهی است که خیلی از مسئولان و سیاستگذاران عالی رتبه کشور عموما برای موضوعاتی که حس نارضایتی و اعتراض جامعه را در پی دارد، مطرح میکنند. از تکدیگری گرفته تا آلودگی هوا و گرانی مسکن. آخرین نمونهاش سخنان خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است که گفته: در دنیا و در همه کشورها مثل آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، ژاپن، کره جنوبی و چین از فیلترینگ استفاده میکنند و هیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که از فیلترینگ استفاده نکند.
یک سوال اما در برابر این منطق که «بقیه دنیا هم چنین است»، وجود دارد: دیگر کشورها تا چه اندازه درگیر این مسایل و معایب هستند. فرض کنید میخواهیم بر سر پدیده حاشیه نشینی بحث کنیم و برخی میگویند که این پدیده در غرب هم هست، بنابراین نباید بابت وجود آن در ایران نگران بود. اما این کافی نیست که صرفا بگوییم در کشورهای غربی هم پدیده حاشیه نشینی وجود دارد. آنچه باید توضیح داده شود مقایسه شدت و عمق این پدیده در ایران با این کشورهاست. آیا در این کشورها هم به همان نسبت و گستردگی که در ایران با پدیده حاشیه نشینی مواجه هستیم، وجود دارد؟ آیا سرعت رشد آن با ایران یکی است؟
درباره فیلترینگ هم ماجرا همین است؛ وقتی سراغ شدت فیلترینگ در ایران با بقیه کشورها و مقایسه آنها با هم می رویم اوضاع ما چگونه است؟ در این مطلب قصد داریم نشان دهیم بر خلاف آنچه که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته، فیلترینگ ایران با اکثریت دنیا قابل مقایسه نیست. هر چند فیلترینگ در اکثر کشورها وجود دارد اما شدت آن گاه آنقدر محدود است که احساس نمیشود. در حالیکه در ایران این موضوع تبدیل به یک درگیری روزمره برای شهروندان شده.
بر اساس دادههای گزارش محققان «comparitech» هم اکنون ایران بعد از کره شمالی و چین بیشترین شدت فیلترینگ اینترنت را دارد. بدین تریتب که هر ۶ شبکه اجتماعی پراستفاده جهان در ایران مسدود و از ۱۰۰ وبسایت برتر جهان بیش از ۳۳ درصد آنها فیلتر شدهاند.
کره شمالی و چین در تمام فهرستهای منتشر شده جهان در صدر لیست شدت فیلترینگ اینترنت قرار گرفتهاند.
یک پله پائینتر از این دو کشور دستهای از کشورها هستند که نام ایران هم در میان آنها به چشم میخورد. این دسته شامل ایران، میانمار، عربستان، ترکمنستان و امارات قرار دارند.
در پله این سوم رده بندی هم به بلاروس، عمان، پاکستان، قطر، سوریه، تایلند، ترکیه و ازبکستان بر خورد میکنیم.
طبق این گزارش هیچ کشور اروپایی شبکههای اجتماعی را مسدود یا ممنوع نکرده ولی ۴ کشور محدودیتهایی در این راستا اعمال کردهاند: اسپانیا، بلاروس، ترکیه و اوکراین. محدودیتهای این کشورها هم به معنای فیلترینگ کامل شبکههای اجتماعی نبوده بلکه فقط طبق مقرراتی محدودیتهایی برای دسترسی و فعالیت برخی از مشاغل دولتی ایجاد کردهاند.
همچنین در این گزارش آمده که در سال ۲۰۲۱ تعداد ۲۷ کشور اقدام به افزایش فیلترینگ کردهاند که ایران هم یکی از این ۲۷ کشور بوده.
در شاخص ارائه شده توسط موسسه «فریدم هاوس» در سال ۲۰۲۱، ایران به عنوان دارنده یکی از بدترین اینترنتهای جهان از لحاظ گستردگی فیلترینگ معرفی شده است. در انتهای این فهرست کشورهای قزاقستان با نمره ۳۳، بلاروس با نمره ۳۱، روسیه ۳۰با نمره، ازبکستان با نمره ۲۸، پاکستان با نمره ۲۷ و ایران با نمره ۱۶ امتیاز دیده میشوند.
در سال ۲۰۲۲ هم اوضاع ایران همینطور بوده. موسسه معروف سرفشارک در گزارش بهمن ماه خود از اوضاع اینترنت سال ۲۰۲۲ در جهان عنوان کرد که در این سال ۱۰ کشور جهان بیشترین و شدیدترین محدودیتهای اینترنتی را اعمال کردهاند که در آسیا شامل افغانستان، ایران، قزاقستان، سریلانکا و ازبکستان، در آفریقا شامل بورکینافاسو، سیرالئون، سودان و زیمبابوه و در آمریکای جنوبی شامل کوبا بودهاند.
این بررسیها نشان میدهند که ۱۰ کشور جهان از نظر تعداد محدودیتهای اینترنتی جدید در سال ۲۰۲۲ به ترتیب عبارتند از: ایالت جامو و کشمیر (هند) ، ایران، سودان، بورکینافاسو، زیمبابوه، پاکستان، روسیه، کوبا و سیرالئون.
نکته در این گزارش جایگاه قابل تامکل ایران از نظر محدودیتهای اینترنتی است. از این منظر، جامو و کشمیر که از سال ۱۹۴۷ منطقه مورد مناقشهای بوده است، در سال ۲۰۲۲ میلادی با ۲۴ مورد محدودیت اینترنتی جدید، ۳۱ درصد از سهم این محدودیتها در جهان را به خودش اختصاص داده و در جایگاه اول قرار گرفته است. بعد از آن ایران با یازده مورد محدودیت اینترنتی جدید در سال گذشته میلادی، رتبه دوم را دارد.
همچنین از نظر بیشترین تعداد محدودیتهای طولانی در سال ۲۰۲۲، ایران در صدر فهرست کشورهای جهان قرار گرفت.
اینکه در عموم کشورهای دنیا فیلترینگ و محدودیت های اینترنتی وجود دارد، گزاره اشتباهی نیست اما گمراه کننده است. از این جهت که سطح این فیلترینگ و محدودیتها در بخش عمده ای از کشورها و خصوصا کشورهای غربی به هیچ عنوان قابل قیاس با ایران نیست.
به عنوان مثال در سال گذشته اخباری مبنی بر فیلترینگ شبکه اجتماعی تیک تاک در اروپا در رسانههای ایرانی و عموما حامی دولت منتشر و از آن به عنوان نمونهای برای تائید وجود فیلترینگ در غرب یاد شده بود. اما اصل ماجرا با آنچه ما به عنوان فیلترینگ در ایران تجربه میکنیم زمین تا آسمان تفاوت داشت.
به طور مثال بریتانیا تیک تاک را روی موبایلهای کارمندان دولتی ممنوع کرد و از مرکز ملی امنیت سایبری خواسته تا آسیب پذیری احتمالی دادههای دولتی از برنامه های رسانههای اجتماعی و خطرات مربوط به نحوه دسترسی و استفاده از اطلاعات حساس را بررسی کند.
یا در بلژیک و کانادا استفاده از این شبکه اجتماعی در دستگاههای دولتی ممنوع شد. بیآنکه این شبکه برای عموم مردم فیلتر و دسترسی همگانی به آن قطع شود. این در شرایطی است که هیچ شبکه اجتماعی دیگری در اروپا فیلتر نیست.
حالا سوال این است که آیا چنین محدودیتی را میتوان با فیلترینگ ایران قیاس کرد و هر دو را از یک جنس و با یک شدت دانست؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟