به گزارش روزنامه اینترنتی فراز، دو سال از انتخاباتی که به نوبت خود یکی از حداقلیترین مشارکتها را به خود دید، گذشته و عمر دولت سیزدهم به نیمههای راه خود رسیده است. عملکرد ضعیف ابراهیم رئیسی در پاستور، خود را در قیمت کالاهای اساسی، خودرو، بازار مسکن، طلا و ارز و حتی در بستر اجتماعی نشان داده و همین، او را در مرکز انتقادات مردم و کاربران شبکههای اجتماعی قرار داده است. بسیاری این دوره را بدترین سالهایی میدانند که در ۳ دهه اخیر بر مردم گذشته و برخی دیگر، اثرات عملکرد دوساله دولت رئیسی بر معیشت و زیست اقتصادی و اجتماعی را بسیار واضح و غیرقابل تحریف میدانند.
با این حال اما به نظر میرسد تعداد اتفاقات ناگوار و سرعت سقوط آزاد اقتصاد در کشور به حدی زیاد است که مسایلی، از دیدهگان ما پوشیده و پرسشهایی بیپاسخ ماندهاند. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، تقریبا هر ۴ نامزدی که به حمایت از رییسی برخاستند، زمام نهاد مهمی از کشور را به دست گرفتند. رضایی مشاور اقتصادی رییس جمهوری شد. زاکانی به بهشت رفت و قاضیزاده هاشمی به ریاست بنیاد شهید رسید.
در میان تمام این نامها اما، نام سعید جلیلی کمتر از باقی اسامی به چشم خورده است. نماد فعالیت در سایه و شریک جبهه پایداری در آسمان سیاست نوین ایران حالا در سکوت خبری در گوشهای نشسته و لذت میبرد از آنکه در تمام این دو سال، حتی به اندازه یک روز رئیسی هم انتقاد و بد و بیراه به جان نخریده!
روزنامه اینترنتی فراز، در گفتگویی با «مصطفی فقیهی»، صاحب امتیاز پایگاه خبری انتخاب به این مساله پرداخته است.
فقیهی با اشاره به فعالیتهای سعید جلیلی در دوسال اخیر گفت: «اگر ما جلیلی را نامزد پوششی رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ بدانیم، باید رییسی را هم پوششی جلیلی در دوران ریاست جمهوریاش دانست. حتماً به یاد داریم که جلیلی چقدر از انصراف به سود رییسی آزرده خاطر شد و حامیانش در فضای مجازی چه بلوایی به پا کردند. حالا میتوان گفت، جلیلی پاداش آن انصراف اجباری را از رییسی گرفته و نقود قدرتمندی در ساختار و بدنهی موثر دولت، انجام داده. در واقع، هزینهاش را رییسی میدهد و به عنوان تنها بانی وضع موجود معرفی میشود، اما سود و کیفش را جلیلی میبرد؛ بیآنکه هزینهای پرداخت کند».
صاحب امتیاز سایت خبری انتخاب با بیان اینکه جلیلی برنده اصلی انتخابات ۱۴۰۰ بود، گفت: «برنده فراتر از بدست اوردن دولت بود، چرا که عملاً بعد از دوسال از انتخابات ۱۴۰۰ ، مردم، تنها بانی وضع موجود را رییسی و چهرههای شاخص دولتش میدانند اما گلوگاههای اثرگذار دولت چه در زمینه فرهنگی اقتصادی و سیاست و حوزهی بین الملل در دست افراد نزدیک به جلیلی هست و اینکه میگویم جلیلی برندهای فراتر از انتخابات ریاست جمهوری بود به این دلیل است که در واقع هم دولت را در پشت پرده بدست گرفت و هم صدا و سیما را بواسطه حضور وحید جلیلی برادرش و پیمان جبلی، در اختیار گرفته است. خلاصه اینکه تمام نیروهای اطراف جلیلی در دولت رییسی حضور پررنگ دارند و جلیلی هیچ مسئولیتی چه درافکارعمومی و هم در نظام سیاسی بابت عملکرد نزدیکانش ندارد».
او افزود: «در واقع هر کس هم جای جلیلی بود، شاید تمایلی نداشت که خودش در دولت سمتی داشته باشد».
این روزنامهنگار در ادامه گفت: «نوک پیکان حملات بهسوی رییسی بهعنوان تنها بانی وضع موجود است و جلیلی اما پشت پرده مشغول گزینش نیرو در پستهای حساس دولتی است. او در آرامش، گوشهای نشسته و همهی آرزوهایش را بهنام رییسی اجرا میکند و رییس دولت را چونان دستنشاندهای ضعیفه، به ضربهگیر و کاسبالعیش خود بدل کرده و خود کوچکترین هزینهای پرداخت نمیکند.
فقیهی با اشاره به تکرار این ماجرا در دوران احمدینژاد گفت: باتوجه به مسیری که اطرافیان جلیلی و پایداریها در سه سال آخر دور دوم احمدی نژاد انتخاب کردند و احمدی نژاد را تنها گذشتند و برای احیا اعتبار خودشان نزد نظام از احمدی نژاد فاصله گرفتند و او را تنها بانی وضع معرفی کردند و چه بسا او را به سمت بیرون خاستگاه نظام سیاسی حاکم هول دادند، مطمئن باشید اینبار هم آمادهی تشخیص یک نقطه تاریخی هستند برای پیاده شدن از کشتی رییسی و ساخت یک کشتی دیگر به واسطه عصبانیت نیروهای انقلابی از ناتوانی دولت! همان بلایی که بعد از پنج یا شش سال از شروع ریاست احمدی نژاد در دولت سر او آوردند بر سر رییسی هم خواهند آورد با این تفاوت که اینبار در کمتر از چهار سال این اتفاق خواهد افتاد».
مصطفی فقیهی در ادامه با اشاره به اصلیترین ضعف دولت گفت: «بنظر یکی از ضعفهای دولت و شخص رییسی، ناتوانی عمیقش در برابر جریانهای خاص و تندرو از جمله جلیلی و جبههی پایداری است که از قضا در دولتش بسیار نفوذ مدیریتی و فکری پیدا کرده اند . رییسی در برابر این فشارها بسیار منفعل عمل میکند و کوتاه میاید. نمونه اش دو سه باری که مذاکرات احیا برجام در حال نتیجه گیری بود که با فضا سازی سعید جلیلی و امثالهم، باعث شد رییسی تصمیم سخت را نتواند بگیرد و با مانعتراشی جلیلی، ته مانده امید برجام هم به شکست برسد و اوضاع و احوال مردم، روز به روز بدتر میشود. یا حتی میتوان به بازگشت گشت ارشاد که نام جدیدش طرح حجاب هست اشاره کرد. اینها همگی نشانهی نفوذ جریان جلیلی و جبههی پایداری در دولت است. این دو جریان خطرناک، اگرچه با یکدیگر متفاوتند، اما اشتراکاتشان بسیار زیاد است».
این روزنامهنگار اصلاحطلب در پایان گفت: «اگر از نفوذ اعضای تیم جلیلی در معاونتهای رییسجمهور تا وزرای و معاونین وزرا بگذریم، مهمترین سنگر اشغال شده توسط جلیلی و جریان او، صداوسیماست. آنها قبلاً شبکهی افق را داشتند و شبکهی پرستی وی را. اگر یادتان باشد، اوج مانع تراشیها علیه مذاکرات عراقچی در سال ۹۹ و ۱۴۰۰، کار شبکهی پرستیوی بود که مدیریتش در اختیار وحید جبلی بود. از همهی ظرفیتهای این دو شبکه به سود منافع ضد ملی خود و تیرهروزی مردم ایران استفاده کردند اما پس از حملهی علنی وحید جلیلی به حسین محمدی معاون دفتر رهبری، قدرت او در صداوسیما را تضعیف کردند و آرامآرام، ابتدا جبلی را بر صندلی ریاست سازمان عریض و طویل و بسیار پر پول صداوسیما گذاشتند و سپس، برادر کوچک سعید جلیلی را به عنوان قائم مقام منصوب کردند. و الان هم بنظر میاید که نقش جبلی از وحید جلیلی کمرنگتر است و هر چه هست، وحید جلیلیست که طبق عقاید اخوی بزرگتر خود، مشغول پیادهسازی همان سیاستهای خطرناک در تلویزیون است».
او در پایان تاکید کرد: «ناظرین سیاسی باید بیش از گذشته به نقش جلیلی فتاح و محصولی در دولت توجه داشته باشند و اقدامات آنها و نیروهایشان را رصد کنند.این جریانها ، از جدیترین عوامل گرفتاری ۸۵ میلیون ایرانی هستند که پشتپرده، مشغول ایدهپردازی به سود منافع جریانی خود هستند. اینکه مراکز رسمی و رسانههای انقلابی اذعان میکنند که طی دو سال ریاستجمهوری رییسی، ۱۸ میلیون نفر به خط فقر اضافه شدهاند را نباید تنها به نام رییسی نوشت. رییسی تنها بانی وضع موجود نیست؛ جلیلی و جبههی پایداری را دریابید!»
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟