روزنامه هم میهن علت دشمنی با دانشگاه و نهادهای علمی را بررسی کرده است.
به گزارش هم میهن، چرا با دانشگاه، این اندازه دشمنی وجود دارد؟ پاسخ روشن است: علم. «مخالفت با علم» ریشه هرگونه دشمنی با دانشگاه است. با وجود علم؛ «شبهعلم» قادر به عرض اندام نیست. ولی در غیبت آن شبهعلم جولان خواهد داد. هنگامی که علم و دانش نوین از عرصه مدیریت امور کنار گذاشته شود، طبعاً نیازی هم به آموزش مدیرانی عالم و باسواد نیست. هنگامی که برخی از مدیران بدیهیات علمی اقتصاد را منکر میشوند، چه نیازی به رشتههایی چون اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق، مدیریت، علوم سیاسی، روابط بینالملل و حتی پزشکی...؟ چنانکه میبینیم طب سنتی چهارنعل در حال تاختن است و سنگرهای مدیریتی علوم اجتماعی پیشاپیش فتح شده و اکنون سنگر طبابت را با حکمای! طب سنتی فتح خواهند کرد و زالو انداختن درمان انواع دردها خواهد شد. کافی است در مرحله بعد وارد مهندسی و ریاضیات و فیزیک شوند تا با فتح این آخرین سنگرها، بساط علم بهطور کامل برچیده شود.
هم میهن در ادامه نوشته است: این فرآیند فقط یک نقطه ضعف جدی دارد؛ اینکه جامعه ایران بهحدی از رشد و بلوغ فکری رسیده است که تن به چنین خواستی نمیدهد. اعتراضات سال گذشته ربطی به استادان نداشت. اتفاقاً استادان به نسبت محافظهکار هم هستند. مشکل فعلی حامیان برخورد با استادان هم ناشی از فعالیتهای سیاسی آنان نبوده و نیست؛ مسئله اصلی مخالفت با علم آنان است. آنچه که این فرآیند را عقیم میکند، این است که امکان حرکت روبهجلو جز از طریق پذیرش علم ممکن نیست. هنگامی هم که میگوییم «علم» شامل همه علوم و در قله آنها علوم انسانی و اجتماعی میشود. مردم نیز تن به عقبگرد نخواهند داد؛ زیرا بقای آنان در پیشرفت است و تسلیم شدن در برابر علم لازمه پیشرفت است.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟