یک هفته از خروج محمود احمدینژاد از کشور میگذرد و او هنوز به ایران بازنگشته است. در این فاصله احمدینژاد هیچ موضعگیری مشخصی نیز درباره جنگ میان حماس و اسرائیل نیز نداشته است. در حالی که رییسجمهور سابق و نزدیکانش در اسرائیلستیزی تا جایی پیش رفتند که «هولوکاست» را هم «افسانه» میدانستند. حالا اما او درست یک روز قبل از حمله حماس به اسرائیل، ایران را ترک کرده و به هشدارهای امنیتی قبل از سفر هم بیتوجه بوده است. در واقع احمدینژاد مسئولیت امنیتی سفر خود را برعهده گرفته و پافشاری او برای رفتن به سفر گوآتمالا گمانهزنیها و شائبههای غیبت و سکوت او را دوچندان کرده است.
شاید پرسش اساسی درباره وضعیت فعلی احمدینژاد و تحلیل رفتار او این باشد؛ رییس جمهور سابق به چه کسی پالس میدهد؟ آیا احمدینژاد از گرفتن موضع ضداسرائیل هراس دارد و در پی جذب پایگاه داخلی و خارجی برای خود است؟ سعید جلیلی حامی سرسخت سابق احمدی نژاد و از مهمترین چهرههای جبهه پایداری چطور؟ مدافع محور مقاومت و مخالف گفتوگو با جهان و برجام چرا یک هفته پس از حمله حماس به اسرائیل هیچ واکنش رسمی در این باره اتخاذ نکرده است؟
جمعه هفته گذشته بود که رییس جمهور سابق ابتدا در فرودگاه ممنوعالخروج و گذرنامهاش ضبط شد. براساس منابع خبری نزدیک به احمدی نژاد برخی دستگاههای امنیتی با توجه به وضعیت کشور گواتمالا و امکان تهدیدات امنیتی برای او در این سفر به او گفته بودند که از این سفر خودداری کند. به گفته این منابع، ایران در کشور گواتمالا سفارت خانه فعالی ندارد و از طرف دیگر رژیم اسرائیل و بعضی گروهها نیز در این کشور فعالیت قابل توجهی دارند. احمدی نژاد اما در فرودگاه بست نشست تا مجوز سفر او به گوآتمالا صادر شود.
در گوآتمالا هم ویدیوهای بیکیفیتی از سخنرانی او در کنفرانس مربوط به مدیریت آب منتشر شد که نشاندهنده سطح پایین این کنفرانس بود. تاجایی برخی فضای سالن و نحوه چیدمان صندلی و امکانات محیط کنفرانس را در حد پارکینگ و جلسههای ساختمانی مسکونی دانستند. بنابراین به نظر میرسید که در ظاهر سفر احمدینژاد هیچ اعتباری برای او به همراه ندارد و به طور کلی حاوی هیچ دستاوردی نیست.
اینکه چهرههای سیاسی در بزنگاهها ناچار به اتخاذ مواضعی هستند موضوع جدیدی نیست. اما نکته اینجاست که در چنین بزنگاههایی شبیه جنگ حماس و اسرائیل، همواره چهرههای تندرو اصلاحطلبان و طیفهای سیاسی را برای گرفتن موضعی مشخص بازخواست میکردند. یک روز پس از حمله حماس به اسرائیل هم صداوسیما و مجریان آن دقیقا موضع گذشته خود را تکرار و از اصلاح طلبان و چهرههایی همچون سیدمحمد خاتمی انتقاد میکردند و انتظار داشتند تا به سرعت از حماس حمایت و اسرائیل را محکوم کنند. حالا اما آنها در برابر سکوت احمدینژاد و سعید جلیلی بیتفاوت هستند و زبان طلبکارشان گویی در برابر آنها از کار میافتد.
نکته دیگر اینجاست که احمدینژاد امروز هم فقط رییسجمهور سابق نیست و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و یک مسئولیت انتصابی و رسمی دارد و بدیهی است که افکارعمومی در بزنگاهها از او انتظار واکنش دارند.
در چنین وضعیتی هراس احمدینژاد از اتخاذ واکنش صریح بیش از پیش نمایان میشود. با توجه به فضای دو قطبی جامعه در ضدیت یا حمایت اتخاذ موضع صریح هزینه دارد. همچنین فضای رسانهای خارج از کشور نیز به شکل یک طرفه تحت انحصار اسرائیل و حامیان این رژیم درآمده و هرگونه اظهارنظر به شدت کنترل و رصد میشود. شاید رییس جمهور سابق برای آینده سیاسی خود نیز نیم نگاهی به آن ور آب دارد تا پالسهایی از تغییر مواضعش به آنها بفرستد.
این نخستین بار نیست که رییسجمهور سابق زبان به کام گرفته است. احمدینژاد هیچ واکنشی به اعتراضات و مهمترین رویدادهای سال گذشته نیز نداشت. در حالی که پیش از آن او تقریبا درباره همه چیز اظهارنظر میکرد و تلاش داشت تا خود را یکی از منتقدان وضع موجود معرفی کند. سکوت او درباره جنگ حماس و اسرائیل اما نشانههای دیگری نیز دارد. چراکه او در دوران ریاستجمهور مواضع بسیاری تندی دراین باره داشته. از افسانه خواندن هولوکاست گرفته تا «مبهم» و «مشکوک» دانستن آن در سخنرانیهای داخلی و خارجی احمدینژاد شنیده شده بود. اظهارنظرهای احمدینژاد البته باعث بهرهبرداری اسرائیلی در مجامع بینالمللی شد و آنها سود زیادی از هشت سال ریاست جمهوری او بردند. تاجایی که دن شوفتان، رئیس مرکز مطالعات امنیت ملی دانشگاه حیفا در مصاحبهای مدعی شد که از نظر اسرائیل مواضع و اظهارنظرهای احمدی نژاد کار را برای متقاعدکردن افکارعمومی جهان علیه ایران راحتکرد. این مقام اسرائیلی حتی به صراحت گف که «ما به نوعی از پایان دوره رئیس جمهوری او متاسفیم.» نقش مخرب احمدی نژاد در مجامع بینالمللی حتی پس از پایان دوره او نیز به جا مانده و محمدجواد ظریف وزیر سابق خارجه در یکی از اولین مواضعش به عنوان وزیر خارجه با اشاره به احمدینژاد نوشت: «ایران هرگز هولوکاست را انکار نکرده است، مردی که به نظر میرسید آن را انکار میکرد، رفته است.»
در بحبوحه اخبار جنگ سکوت چهره مطرح جبهه پایداری نیز توجههای بسیاری را به خود جلب کرده است. سعید جلیلی که مثل احمدینژاد مواضع تندی نسبت به اسرائیل داشته و درست مثل رییس جمهور سابق از مواضعش بهرهبرداریهای خارجی بسیاری شده. او که زمانی مسئولیت پرونده هستهای را به عهده داشت در دولت روحانی منتقد سرسخت توافق هستهای شد و سپس در دولت رییسی نیز یکی از نزدیکان او یعنی علی باقری کنی این مسئولیت را به عهده گرفت. هرچند که گفته میشود علی باقری نیز با جلیلی اختلافنظرهایی پیدا کرده است.
با این همه مشخص نیست که سکوت جلیلی و نزدیکان او در برابر جنگ حماس و اسرائیل ناشی از چیست؟ همانطور که این سوال از احمدینژاد نیز مطرح است و پاسخ آن همانطور که اشاره شد، پیچیدگیهای بسیاری در خود دارد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟