آنجا که رویا به سختی
تن به شکستن میدهد
روزی از روزهای من آغاز شد
غرب در فقدان شرق گریست
اما در همه چیز تابیدن گرفت برایش
کلیدی در معما پیچید
و شورکامی من را قصه کرد
ریشهها از آب برنگشتهاند
روزی که آنها را فرو سپردیم
جاری شد آسمان از جایش
و قلب از روزنهی شب آموخت که باید
به غرب وحشی تپیدن بگیرد؛
آنجا که رویا به مرگی
تن به شکفتن میدهد
و برق میزند، برق
دنیایش.
سپیده جدیری
سروده شده در شامگاه یکشنبه، ۲۳ مهر ۱۴۰۲
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟