پس از این، همین بخش از صحبتهای او در سطحی وسیع در شبکه های مجازی و حتی بین کنشگران سیاسی سوژه بحث و اظهارنظر و حتی انتقادهای تندی شد که موضوع این بحث نیست. درباره بطلان این نظر هم مسأله آنقدر روشن است که این هم چندان نیاز به استدلال ندارد.
مدعیان بلند آواز و پُرآوازه، اگر سخن درست و عقلانی در دفاع از ولایت و انقلاب و سردار سلیمانی هم دارند، تنها کافی است به مواضع رهبری و اظهارنظرها و سخنان آن شهید عزیز مراجعه کنند تا گمان نکنند این مملکت تنها مال حزب اللهیهاست. اما حرف حساب این مقال چیست؟ و گلایه و نقد ما دربارۀ چیست؟
انتقاد اول آن است که انتخاب نامبرده براساس کدام ارزیابی و منطق و شناختی صورت گرفته است تا در آنتن زنده حضور یابد؟ میگویند ایشان در یک جریان سیاسی تازه تأُسیس با سودای انتخاباتی هم حضور دارند. با این همه وسواسی که تلویزیون در انتخاب میهمانان به ویژه برنامههای زندهاش به خرج میدهد، لطفاً توضیح دهید که فلسفۀ دعوت از چنین میهمانانی با این مواضع غریب و غیرمعقول چیست و به مردم بگویید این نوع موضعگیری که در نقطه مقابل نیاز حتمی جامعه دوقطبی شده به اشتراکات بیشتر و دوری از تنش و تفرقه قرار دارد، از چه عقلانیتی پیروی میکند؟
انتقاد دوم به آسیبی است که ما با این اقدامات به صورت غیرمستقیم به حجاب کامل اسلامی، خواسته یا ناخواسته وارد میکنیم. آیا از محجبه های ما در قاب تلویزیون باید چنین تصویری ارائه شود در حالی که اکثر آنان برخلاف این تصور، اتفاقاً صبور و مؤدب و اهل مدارا و آرامش هستند. در مقابل گروهی که تحمل بالایی هم دارند و نجیبانه رفتار میکنند، رسوب چنین تصویری در ذهن مخاطب خدمت به این پوشش است یا جفا به آن؟
انتقاد سوم به مجریان برنامه است که میتوانستند در مسیر تلطیف ماجرا قدمی بردارند و حتی وقتی با چنین اظهارنظری روبرو شدهاند آنرا به چالش بکشند و نقد کنند و یا کاری کنند که میهمان متوجه نادرستی و واکنشهای منفی چنین اظهارنظری شده و به تصحیح آن اقدام کند.
به هر حال هستند عدهای که به غلط گمان میکنند این مملکت فقط مال حزباللهیهاست بیحتی تصویر درست و روشن و صحیحی از مفهوم این عبارت که حزباللهی کیست و به که میتوان نسبتش داد؟ اما هرگز نباید گمان و باوری ایجاد کرد که گویا نظر حاکمیت و نظام و حکومت هم همین است و چنین میاندیشد گرچه حتی اگر قائل باشیم که رسانه ملی به این تفکر نزدیک است که متأسفانه با نوع عملکرد خود به این شائبه دامن زده و میزند.
بد نیست بدانیم که در حال حاضر یکی از بدترین آفات جامعه ما همین دو قطبی سازیها و دامن زدن به شقاقها و شکافهای اجتماعی و یکجانبهنگریها و خالص سازیهای بیفرجام است که بیشترین ضربه را به افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی و وحدت و اتحاد ملی وارد آورده است.
ویدیو:
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟
اینفوگرافیک